eitaa logo
🇵🇸دوستان شهدایی🇮🇷
651 دنبال‌کننده
3هزار عکس
700 ویدیو
16 فایل
#اگاهی #آشنایی_با_شهدا♥ کپی؟حلال هدف ما چیز دیگریست🌼🖤 شروع نوکری:۱۴۰۱/۱۱/۱۵ پایان فعالیت:شهادت❤ ارتباط با مدیر @Fada_313
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🦋 میانبر رسیدن بہ خدانیت است کارخاصی لازم نیست بکنیم کافیست کارهای روزمره مان را بہ خاطر خدا انجام دهیم اگر تو این کار زرنگ باشی شک نکن،شـهیدبعدی تویی
♥️🌸.. دلگیرنباش! دلت‌که‌گیر‌باشد؛رهانمی‌شوی یادت‌باشد خدا‌بندگانش‌رابا‌آنچه‌بدان‌دل‌بسته‌اند‌می‌آزماید .. شھیدمحمّد‌ابراهیم‌همت .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ثواب فعالیت امروزمون رو تقدیم میکنیم به شهید « محمد ابراهیم همت » التماس دعا❤️🌷 شبتون مهدوی🌙✨
💚🌷 اللهم عجل الولیک الفرج 🌷💚
سلام مولای من...مهدی جان ✨عشق یعنی‌ هر زمان یادش کنم بی اختیار قطره یِ اشکی فرو ریزد از این چشمانِ تار ✨عشق یعنی لک زده قلبم به دیدارش ولی تا به کِی باشم نمیدانم چُنین چشم انتظار چگونه را به تعویق نیندازیم؟! يه جمله رو قاب کنيم بزنيم گوشه ي ذهنمون هر وقت خواستيم عملي انجام بديم يه نگاهي به اين تابلو بندازيم. .......دونه........ ..........دونه.......... ..............گناه .......... ................."من".......... ...................لحظه .......... ........................لحظه............ ...................ظهور.............. .....مهدي فاطمه............ .روعقب.................... ميندازه................ 🦋🦋🦋 •┈••✾•🕊♥️🕊•✾••┈ @friendsofshohada •┈••✾•🕊♥️🕊•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعترافات عاملان بدحالی دانش‌آموزان در لارستان 🔹پدر و دختری که گازهای نیتروژن را داخل مدارس می‌انداختند و از دانش‌آموزان بدحال فیلم می‌گرفتند. 🌱
✨🌷 قسمتی از دلنوشته شهیدرسول خلیلی🌷 اگه یه روز فرشته ها بگن چی میخوای از خدا دستهامو باز میکنم و میگم با خواهش و دعا شهادت شهادت همه آرزومه شهادت شهادت رویای ناتمومه خدایا عاقبت ما را با شهادت ختم بخیر بگردان ساعت ۲۳:۵۵ شب شنبه ۱۳۸۳/۱۲/۲ 🌷شهید رسول خلیلی🌷 یاد شهدا با صلوات 🇮🇷شادی روح مطهر شهدا صلوات🇮🇷 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🦋🦋🦋
✨🌷 شهید حسین خرازی🍃 گاهی فقط یک نگاه حرام می تواند خیلی چیزها را از ما بگیرد ... مراقب چشمامون باشیم ، چون مثل گوگل نیست  هر چی رو که نگاه کردیم سابقه اش رو پاک کنیم .... الگو بگیریم از شهدا
ولادت حضرت رقیه سلام الله علیها مبارک باد ❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ثواب فعالیت امروزمون رو تقدیم میکنیم به امام زمان🌸 التماس دعا❤️🌷 شبتون مهدوی🌙✨
🎨 | 🌟۲۰ اسفند ماه روز مـلـی «راهـیـــان نــور» گرامی باد.
سلام و خسته نباشید به دوستان امروز 《شهید محمود رضا بیضایی》 معرفی خواهد شد💓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محمودرضا بیضایی متولد ۱۸ آذر ۱۳۶۰ بود؛ در خانواده‌ای با ریشه‌های مذهبی و دارای خاستگاه روحانیت در تبریز. وقتی دانش‌آموز دبیرستان بود به عضویت پایگاه مقاومت شهید بابایی، مسجد چهارده معصوم شهرک پرواز تبریز درآمد. حضور مداوم و مستمر در جمع بسیجیان پایگاه، نخستین بارقه‌های عشق به فرهنگ مقاومت و ایثار و شهادت را در او شعله‌ور کرد. در همین ایام بود که با رزمنده هنرمند، حاج بهزاد پروین قدس آشنا شد. آن روز‌ها در تبریز هر کس که می‌خواست به جبهه و جنگ وصل شود، حتما گذارش به دفتر کوچک و جمع‌وجور حاج بهزاد می‌افتاد. کافی بود کمی شامه‌اش تیز باشد تا بوی خوش شهادت را از آن حوالی احساس کند و محمدرضا شامه‌اش تیز بود. این آشنایی، بعد‌ها زمینه‌ساز آشنایی مبسوط با میراث مکتوب و تصویری دفاع مقدس و انس با فرهنگ جبهه و جنگ شد. دیدار و مصاحبه با خانواده شهدا، گردآوری خاطرات شهدا و جمع‌آوری کتاب‌ها و نشریات حوزه ادبیات دفاع مقدس از ثمرات هم‌نشینی با حاج بهزاد بود. محمودرضا ورزشکار بود به کاراته علاقه داشت و از ده سالگی رفته بود دنبال این ورزش سال ۱۳۷۲ به تیم استان آذربایجان شرقی رفت و در مسابقات چهارجانبه بین‌المللی در تبریز قهرمان شد. به فوتبال هم علاقه داشت و به صورت حرفه‌ای آن را دنبال می‌کرد تا اینکه به خاطر درس و مدرسه عطایش را به لقایش بخشید. در سال ۱۳۷۸ دیپلم گرفت؛ دیپلم رشته علوم تجربی. رفت خدمت سربازی. دوره آموزش را در اردکان یزد گذراند و پس از آموزش، خدمتش را در پادگان الزهرا (س) نیروی هوایی سپاه پاسداران در تبریز ادامه داد. نقطه عطف زندگی محمودرضا، آشنایی با نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محسوب می‌شود. بعد از اتمام خدمت سربازی، علی‌رغم تشویق خانواده به ادامه تحصیل در دانشگاه، با انتخاب خود و با یقین کامل، عضویت در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را انتخاب کرد. او در بهمن سال ۱۳۸۲ وارد دانشکده امام علی (ع) شد. ورود به دانشکده افسری، عملا به معنی هجرتش از تبریز به تهران بود، با این هجرت، ادامه زندگی را در جهاد فی سبیل‌الله رقم زد. او در سپاه، نام مستعار «حسین نصرتی» را برای خود انتخاب کرد؛ نامی که به گفته خودش برگرفته از ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولایش حسین بن علی (ع) و کنایه از لبیک به این ندا بود. در شهریور ماه سال ۱۳۸۵ دوره افسری را به اتمام رساند و از دانشکده فارغ‌التحصیل شد و قدم در مسیری گذاشت که تا آخرین لحظه حیات ظاهری‌اش هیچ تزلزلی در پیمودن آن مسیر در او مشاهده نشد. پرکاری و کم خوابی ویژگی اصلی‌اش بود؛ آن چنان که کار در روز‌های جمعه را هم در یکی از جلسات اداری به تصویب رسانده بود. به این ترتیب عملا کارش تعطیلی نداشت. معتقد بود شهادت در راه خدا مزد کسانی است که در راه خدا پرکارند و شهدای جنگ تحمیلی را شاهد این حرف خود معرفی می‌کرد. به دلیل علاقه فراوان به کارش، برای تشکیل خانواده حاضر به رجعت به تبریز نبود، در ۲۵ اسفند سال ۱۳۸۷ مقارن با سالروز میلاد پیامبر اعظم (ص) و امام جعفر صادق (ع) با همسری فاضل از خانواده‌ای ولایت‌مدار در تهران ازدواج کرد و ساکن تهران شد. ثمره این ازدواج «کوثر» است متولد ۲۵ اسفند ۱۳۹۱.
عاشقان خدا✨ یک دختر دو ساله داشت به نام کوثر😍. دخترش را خیلی دوست داشت. طوری که هربار به پدر یا دوستانش زنگ میزد ، کلی از کوثر تعریف میکرد. یکبار که از منطقه برگشته بود ، گفت:"بعضی وقت ها که در تیررس تکفیری ها گیر می افتیم ، مجبوریم مسافتی از یک دیوار تا دیوار دیگر را بدویم.در آن مسافت چندمتری کوثر می آید جلوی چشمم." فهمیده بود که با این وابستگی ها کسی شهید نمیشود. دفعه آخری که میخواست به عملیات برود به دوستش گفته بود:"این بار دیگر از کوثرم گذشتم...💔😔" 🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُم 🦋🦋🦋 •┈••✾•🕊♥️🕊•✾••┈• @friendsofshohada •┈••✾•🕊♥️🕊•✾••┈•
های شهید محمود رضا بیضایی💚