eitaa logo
خط مقدم رسانه دفاع مقدس
592 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
2هزار ویدیو
82 فایل
بسم‌رب‌‌الشهدا🌱 ‍ ‍‍ گروه‌ پژوهشی فرهنگی‌ خط‌ مقدم🌷 یک گروه جهادی و مردمی است که توسط خانم های تحصیلکرده و دغدغه مند اداره می شود ، مستند بودن محتوا ها و جلوگیری از تحریف اصل اساسی در این گروه است ارتباط‌ با‌ مدیر کانال👇🏻 @komeyl5484 @aslani70
مشاهده در ایتا
دانلود
9.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 و لینصرن الله من ینصره... ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
°•╼﷽╾•° 📖 کتاب 🔷 قسمت ۱۱۱ 🌀نماز صبح را همان جا خواندیم سید و شاهرخ و دیگر فرماندهان از سنگر بیرون آمدند و منطقه را بررسی کردند شاهرخ گفت: یک جاده بزرگ از سمت راست ما میاد و به سنگر نفربر می‌رسه یک جاده هم از روبرو میاد و به اینجا ختم می‌شه ، اگه تانک‌های دشمن از این دو محور حمله کنند خیلی راحت به صورت گازنبری ما را محاصره می‌کنند. ❇️ بعد ادامه داد: شما مجروحان و نیروهای اضافه را از خط خارج کنید ما اینجا هستیم. ساعت ۸ صبح بود من و شاهرخ در کنار نفربر بودیم دو نفر دیگر از بچه‌ها ۲۰ متر آن طرف‌تر داخل سنگر دیگری بودند بچه‌هایی که دیشب شجاعانه به خط دشمن زده بودند دسته دسته از کنار ما عبور می‌کردند و با خستگی بسیار عقب می‌رفتند. 💢سنگرها و خاکریزهای تصرف شده امنیت نداشت نیروی پشتیبانی هم نبود هر لحظه احتمال داشت که همگی محاصره شویم. از نیروهای پیاده عراق خبری نبود ساعتی بعد احساس کردم زمین می‌لرزد به اطراف نگاه کردم رفتم بالای خاکریز علت لرزش را پیدا کردم از انتهای جاده روبرو تانک‌های عراقی به سمت ما می‌آمدند یکی دو تا سه تا ۱۰ تا اصلاً قابل شمارش نبود. ❇️ تا چشم کار می‌کرد تانک بود که به سمت ما می‌آمد به جاده دوم نگاه کردم آنجا هم همین وضعیت را داشت هر دو سنگر ما روی هم ۶ گلوله آر پی جی داشت اما چند برابر آن تانک می‌آمد معادله جالبی بود هر گلوله برای چند تانک. 💢نفس در سینه‌ام حبس شده خیلی ترسیده بودم شاهرخ با آرامش گفت چی شده چرا ترسیدی؟! خدا بخواد ما پیروز می‌شیم بعد ادامه داد: این‌ها خیلی می‌ترسند کافیه بتونیم تانک‌های اولشون رو بزنیم مطمئن باش فرار می‌کنند از طرفی ما باید اینجا مقاومت کنیم تا بچه‌ها بتونن توی سنگرهای عقب مستقر بشن. 📍ادامه دارد... ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
🌹۱۶ مهر سالروز شهادت حبیب دل‌ها حسین همدانی حاج حسین تبریک میگم، حتما خیلی منتظر بودی این روز ها رو ببینی و براشم خیلی تلاش کردی. چقدر حضور همراه با خوشحالیت حس میشه🥺 🕊شادی روح بلندش صلوات ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
audio1000009383(3).mp3
16.51M
🎧کتاب صوتی " گلستان یازدهم" ‼️خاطرات زهرا پناهی روا همسر سردار شهید علی چیت سازیان 🖋نویسنده: بهناز ضرابی زاده 📖قسمت: ۴۲ ─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
۵۱ از مصحف شریف🌱 💠 سوره مبارکه بقره ✅ ثواب تلاوت امروز به نیابت از بزرگوار برادران فغانی ✨ هدیه به امام زمان (عج) 💚 ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
😅 یه بچه بسیجے بود خیلی اهل معنویت و دعا بود...😍 برای خودش یه قبری ڪنده بود. 😍 شب ها مےرفت تا صبح با خدا راز و نیاز مےڪرد.😊 ما هم اهل شوخے بودیم یه شب مهتابـے سه، چهار نفر شدیم توی عقبه...😝 گفتیم بریم یه ڪمے باهاش شوخے ڪنیم‌! خلاصه قابلمه ی گردان را برداشتیم😂 با بچه ها رفتیم سراغش... پشت خاڪریز قبرش نشستیم. اون بنده ی خدا هم داشت با یه شور و حال خاصے نافله ی شب مے خوند.😍 دیگه عجیب رفته بود تو حال! 😉 ما به یڪے از دوستامون ڪه تن صدای بالایـے داشت، گفتیم داخل قابلمه برای این ڪه صدا توش بپیچه و به اصطلاح اڪو بشه، 😂 بگو: اقراء یهو دیدم بنده ی خدا تنش شروع ڪرد به لرزیدن و به شدت متحول شده بود و فڪر مےڪرد براش آیه نازل شده! دوست ما برای بار دوم و سوم هم گفت: اقراء بنده ی خدا با شور و حال و گریه گفت: چے بخونم ؟؟!!!😂 رفیق ما هم با همون صدای بلند و گیرا گفت : باباڪرم بخون 😂😂😂😂😂😂😂😂 شادی روح پاک شهدا صلوات🌸 ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
مجتبی صادقی مالو اجردی🌹 نام پدر : محمد نام مادر: سکینه تاریخ تولد: ۱۳۴۶/۶/۱ تاریخ شهادت :۱۳۶۵/۲/۱۳ محل شهادت : فکه محل مزار : بهشت زهرا (س) قطعه ۵۳، ردیف ۱۵۳، شماره ۶ 🌸 وصیت نامه: ای مادران مبادا از جبهه رفتن فرزندانتان جلو گیری کنید که در محضر خدا نمی توانید جواب حضرت زینب (س) را بدهید که داغ ۷۲ شهید را تحمل نموده. اسلحه را بردارید و با کفار رزم کنید و زمین را با خون خودتان رنگین کنید. مگذارید که امام تنها بماند چون امام یکی از نعمت ها الهی است. 📚منبع : گنجینه شهدای لشگر سید الشهداء (ع) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷 خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔════ ࿇ ════╗ 🇮🇷@frontlineIR🇮🇷 ╚════ ࿇ ════╝
°•╼﷽╾•° 📖 کتاب 🔷 قسمت ۱۱۲ 🟣ساعت ۹ صبح بود تانک‌های دشمن مرتب شلیک می‌کردند و جلو می‌آمدند از سنگر کناری ما یکی از بچه‌ها بلند شد و اولین گلوله آرپی‌جی را شلیک کرد گلوله از کنار تانک رد شد بلافاصله تانک دشمن شلیک کرد و سنگر را منهدم کرد. 🔶تانک‌هایی که از روبرو می‌آمدند بسیار نزدیک شده بودند شاهرخ هم اولین گلوله را شلیک کرد بلافاصله جای خودمان را عوض کردیم آنها بی امان شلیک می‌کردند شاهرخ گلوله دوم را زد گلوله به تانک اصابت کرد و با صدای مهیبی تانک منفجر شد تیربار روی تانک‌ها مرتب شلیک می‌کردند. 🟣 ما هنوز در کنار نفربر در درون خاکریز بودیم فاصله تانک‌ها با ما کمتر از ۱۰۰ متر بود شاهرخ پرسید نارنجک داری گفتم آره چطور مگه؟ گفت: نفربر را منفجر کن نباید دست عراقیا بیفته. 🔶بعد گفت: تو اون سنگر گلوله آر پی جی هست برو بیار بعد هم آماده شلیک آخرین گلوله شد شاهرخ از جا بلند شد و روی خاک ریز رفت من هم دویدم و دو گلوله آرپی‌جی پیدا کردم هنوز گلوله آخر را شلیک نکرده بود که صدایی شنیدم... 📍ادامه دارد... ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
audio1000009383(4).mp3
32.03M
🎧کتاب صوتی " گلستان یازدهم" ‼️خاطرات زهرا پناهی روا همسر سردار شهید علی چیت سازیان 🖋نویسنده: بهناز ضرابی زاده 📖قسمت: ۴۳ ─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝