eitaa logo
اندوه‌پرست.
403 دنبال‌کننده
30 عکس
0 ویدیو
0 فایل
☕️،، برای جرعه‌ای چایِ سیب و سپری‌کردنِ غمها؟
مشاهده در ایتا
دانلود
860851359206.mp3
5.61M
- برای روزهایِ پاییزی‌ات🪄
روزِ سوم" با عشقِ توست که می‌پیوندم به خدا، زمین، تاریخ، آب، برگ، به کودکان آن‌گاه که می‌خندند، به نان، دریا، صدف، کشتی. به ستارۀ شب آن‌گاه که دستبندش را به من می‌دهد. به شعر که در آن خانه دارم و به زخم که در من لانه کرده. تو سرزمینِ منی، تو به من هویت و ماهیت می‌دهی و من با تمامیِ شعورم تو را دوست دارم. - هفده ژانویه، یازده و بیست و هشت دقیقه.
مراقبِ سکوتِ ستاره‌ها باش.
*
بوی رفتن می‌دهی. وقتی برو که گنجشك‌ها و ستاره‌ها خوابند.
[ https://daigo.ir/secret/730214248‌‌ ] «خونه» برای تو کجاست؟
پرویز، نامه‌هایِ تو تنهایی را از زندگیِ من می‌راند. حس می‌کنم که زیرِ این آسمانِ کبود، در یك‌ گوشۀ دور افتاده، موجودی به من فکر می‌کند و زندگیِ من برایِ او ارزشی دارد و می‌خواد به لب‌هایِ من گرمی و پرتوی لبخند را ببخشد. دیگر سایۀ شوم ناامیدی از رویِ سینه‌ام به کنار می‌رود. تنهایی مرا خُرد می‌کرد و تو زندگیِ مرا از این گرداب بیرون می‌کشی. پرویز، نمی‌خواهم به تو چیزی بگویم. حتی دلم نمی‌خواهد تویِ نامه‌ام از تو تشکر کنم، کلمات ظرفیتِ کشیدنِ احساسات‌ها را ندارند. -فروغِ فرخزاد.
روزگارِ منفوری شده. آن‌قدر که آدم دلش می‌خواهد پیوسته به خاطره‌هایش در دورها دست ببرد و آن‌جا، در آن مکاتِ ژرف، در پیِ یادها باشد. یادِ بچگی و سایۀ بعدازظهر و توت‌های کالِ روی آجرِ فرش، و صدایِ نامفهومِ دوره‌گردها. انگار خواب بوده و حسرتش، به بزرگیِ یك حشرۀ چسبنده رویِ سینه‌ی آدم می‌ماند. یادِ پنجره‌ای که باد مداوم بازش می‌کرد، یادِ اسکناس‌هایِ کوچولو. یادِ پدربزرگی که معلوم نشد، کِی به خاك سپرده شد؟ محتمل می‌شود لبخندهای بی‌پایان بر تو غلبه کند اگر من بگویم ترغیب می‌شوم پیاده، پیرامونِ این جهانِ غمزده بگردم. من دوست می‌دارم در خیابان‌ها به‌مانندِ بچه‌های فارغ، برقصم، سببِ تمدیدِ خطوطِ آبیِ لبخندم بشوم، پر از هیاهو بشوم. من دلم می‌خواهد کارهایم نقضِ قانون باشد. شاید بگویی طبیعتِ متمایل به گناهی دارم، ولی اینطور نیست، من از اینکه کاری بکنم تا محبوبیتِ واژه‌ها در حاشیه‌های خط‌کشیِ خیالم در پیِ دویدن باشند، خوشحالم. ⭐️ - از میانِ نامه‌های فروغ.