eitaa logo
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
3.7هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
74 ویدیو
52 فایل
─━━━━━━ا﷽ا━━━━━━─ ⭕️موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 💢با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فلاح شیروانی 📍قم، میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی، پلاک۱۲ 📩درگاه ارتباطی و تبادل: @Admin_fotovat 🔺نشر مطالب همراه با آدرس
مشاهده در ایتا
دانلود
8️⃣1️⃣ خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد 💠 بررسی روایات نفی فلسفه 1️⃣ 🔺در بعضی از متون این طور آمده است که مصیبت دوم (بعد از مصیبت اول که سقیفه است) که در عهد ترجمه است بر سر اسلام آمده است مباحث مربوط به فلسفه اولی و دیگر دانش‌ها مانند طب و جغرافیا و..... و اگر این درست باشد باید روایاتی در این زمینه که طرد و نفی شده باشد داشته باشیم. 🔺ما هر چه گشتیم سه روایت در این زمینه پیدا کردیم که به آن استناد می‌کنند. 1️⃣ روایت اول: ابوهاشم جعفری از امام عسگری علیه السلام 🔺روایت ابوهاشم جعفری از امام عسگری علیه السلام: روایت طولانی است، که حضرت در مورد مردمی که در آینده می آیند صحبت کرده است. تا میرسد به این جا که علمای آن بدترین علما هستند چون علمای آن‌ها میل دارند به فلسفه و تصوف. 📜 الْعَلَّامَةُ الْأَرْدَبِيلِيُّ فِي حَدِيقَةِ الشِّيعَةِ، نَقْلًا عَنِ السَّيِّدِ الْمُرْتَضَى بْنِ الدَّاعِي الْحُسَيْنِيِّ الرَّازِيِّ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الشَّيْخِ الْمُفِيدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ الْإِمَامِ الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيِّ ع‏ 🔹 أنَّهُ قَالَ لِأَبِي هَاشِمٍ الْجَعْفَرِيِّ يَا أَبَا هَاشِمٍ سَيَأْتِي زَمَانٌ عَلَى النَّاسِ وُجُوهُهُمْ ضَاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ وَ قُلُوبُهُمْ مُظْلِمَةٌ مُتَكَدِّرَةٌ السُّنَّةُ فِيهِمْ بِدْعَةٌ وَ الْبِدْعَةُ فِيهِمْ سُنَّةٌ الْمُؤْمِنُ بَيْنَهُمْ مُحَقَّرٌ وَ الْفَاسِقُ بَيْنَهُمْ مُوَقَّرٌ أُمَرَاؤُهُمْ جَاهِلُونَ جَائِرُون‏ 🏷 علَمَاؤُهُمْ شِرَارُ خَلْقِ اَللَّهِ عَلَى وَجْهِ اَلْأَرْضِ لِأَنَّهُمْ يَمِيلُونَ إِلَى اَلْفَلْسَفَةِ وَ اَلتَّصَوُّفِ 📚 مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏11، ص: 380 📝 نقد (اجمال) 🔺در پژوهش فهرستی این حدیث، آخرین مدرکی که از آن داریم قرن دهم است و آن هم در کتاب حدیقۀ الشیعه است که خود این کتاب محل نظر است و به هرحال مجعول بودن این حدیث برای ما مسلم است. 📝 نقد (تفصیل) 🔺 دو جور پژوهشی داریم: پژوهش سندی، پژوهش فهرستی، که پژوهش فهرستی مهم تر از سندی است زیرا کسی که حدیث را جعل کرده، سندش را هم می تواند جعل کند. لذا پژوهش های رجالی باید در کنار پژوهش های فهرستی باشد. 🔺 در پژوهش فهرستی این حدیث، آخرین مدرکی از آن داریم قرن دهم است، و قبل از آن در هیچ یک از منابع ما نیامده است، آن هم اولین بار در کتاب حدیقۀ الشیعه منسوب به محقق اردبیلی آمده است. 🔺خود کتاب حدیقۀ الشیعه محل نظر است و چندین مقاله در رد و تایید آن نوشته شده است و در نسبت آن به مقدس هم گفتگو است و جالب آن است که در بحار الانوار هم که از نظر موضوع آزادتر است، از این دست روایات اصلا نقل نشده است. 🔺 به هر حال مجعول بودن این حدیث برای ما مسلم است. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
9️⃣1️⃣ خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد 💠 بررسی روایات نفی فلسفه 2️⃣ 🔺ما هر چه گشتیم سه روایت در این زمینه پیدا کردیم که به آن استناد می‌کنند. (روایت اول در پست قبل بحث شد اینک روایت دوم) 2️⃣ روایت دوم: روایتی از کتاب توحید مفضل 🏷 فتبّاً وَ خَيْبَةً وَ تَعْساً لِمُنْتَحِلِي الْفَلْسَفَةِ كَيْفَ عَمِيَتْ قُلُوبُهُمْ عَنْ هَذِهِ الْخِلْقَةِ الْعَجِيبَةِ حَتَّى أَنْكَرُوا التَّدْبِيرَ وَ الْعَمْدَ فِيهَا 📚 توحيد المفضل، ص: 69 🔺انتحل که در اینجا آمده است یعنی مدعیان نابجای فلسفه و دروغین فلسفه که چیزی را به نام خود زدند. این عبارت نه تنها ذم فلسفه نیست و بلکه مدح فلسفه است چون می‌فرمایند کسانی که فیلسوف نما هستند و نباید با همه فلاسفه یکسان برخورد کرد. 🔺 ادامه حدیث در مورد فلاسفه مادی گرا هستند که مبانی و تدبیر این عالم را منکر شده اند. 🔺در ادامه روایت حضرت امام صادق علیه السلام نظرات کسانی را که معتقد به انتخاب طبیعی هستند را نقد می‌کنند. 🔺با این روایات می‌شود نحوه برخورد معصومین با فلسفه‌ها و ترجمه‌هایی که وجود داشته را دید. 🔺 اگر اعتبار سند را قبول کنیم؛ حضرت نام ارسطو را ذکر می‌کند و قاعده‌ی فلسفی را که ارسطو گفته بیان می‌کند (که امر اتفاقی نمی‌تواند دائمی و یا اکثری باشد بلکه از عمد و دلیلی باید باشد) 🔺 ادامه حدیث که حضرت نقل از ارسطو می‌کند و رد قول انتخاب طبیعی میکنند: 📜 و كَانَ مِمَّا احْتَجُّوا بِهِ هَذِهِ الْآيَاتِ الَّتِي تَكُونُ عَلَى غَيْرِ مَجْرَى الْعُرْفِ وَ الْعَادَةِ كَإِنْسَانٍ يُولَدُ نَاقِصاً أَوْ زَائِداً إِصْبَعاً أَوْ يَكُونُ الْمَوْلُودُ مُشَوَّهاً مُبَدَّلَ الْخَلْقِ فَجَعَلُوا هَذَا دَلِيلًا عَلَى أَنَّ كَوْنَ الْأَشْيَاءِ لَيْسَ بِعَمْدٍ وَ تَقْدِيرٍ بَلْ بِالْعَرَضِ كَيْفَ مَا اتَّفَقَ أَنْ يَكُونَ
وَ قَدْ كَانَ 
أَرَسْطَاطَالِيسُ‏
 رَدَّ عَلَيْهِمْ فَقَالَ إِنَّ الَّذِي يَكُونُ بِالْعَرَضِ وَ الِاتِّفَاقِ إِنَّمَا هُوَ شَيْ‏ءٌ يَأْتِي فِي الْفَرْطِ مَرَّةً لِأَعْرَاضٍ تَعْرِضُ لِلطَّبِيعَةِ فَتُزِيلُهَا عَنْ سَبِيلِهَا وَ لَيْسَ بِمَنْزِلَةِ الْأُمُورِ الطَّبِيعِيَّةِ الْجَارِيَةِ عَلَى شَكْلٍ وَاحِدٍ جَرْياً دَائِماً مُتَتَابِعاً
وَ أَنْتَ يَا مُفَضَّلُ تَرَى أَصْنَافَ الْحَيَوَانِ أَنْ يَجْرِيَ أَكْثَرَ ذَلِكَ عَلَى مِثَالٍ وَ مِنْهَاجٍ وَاحِدٍ كَالْإِنْسَانِ يُولَدُ وَ لَهُ يَدَانِ وَ رِجْلَانِ وَ خَمْسُ أَصَابِعَ‏ كَمَا عَلَيْهِ الْجُمْهُورُ مِنَ النَّاسِ فَأَمَّا مَا يُولَدُ عَلَى خِلَافِ ذَلِكَ فَإِنَّهُ لِعِلَّةٍ تَكُونُ فِي الرَّحِمِ أَوْ فِي الْمَادَّةِ الَّتِي يَنْشَأُ مِنْهَا الْجَنِينُ كَمَا يَعْرِضُ فِي الصِّنَاعَاتِ حِينَ يَتَعَمَّدُ الصَّانِعُ الصَّوَابَ فِي صَنْعَتِهِ فَيَعُوقُ دُونَ ذَلِكَ عَائِقٌ فِي الْأَدَاةِ أَوْ فِي الْآلَةِ الَّتِي يَعْمَلُ فِيهَا الشَّيْ‏ءَ فَقَدْ يَحْدُثُ مِثْلُ ذَلِكَ فِي أَوْلَادِ الْحَيَوَانِ لِلْأَسْبَابِ الَّتِي وَصَفْنَا فَيَأْتِي الْوَلَدُ زَائِداً أَوْ نَاقِصاً أَوْ مُشَوَّهاً وَ يَسْلَمُ أَكْثَرُهَا فَيَأْتِي سَوِيّاً لَا عِلَّةَ فِيهِ فَكَمَا أَنَّ الَّذِي يَحْدُثُ فِي بَعْضِ أَعْمَالِ الْأَعْرَاضِ لِعِلَّةٍ فِيهِ لَا يُوجِبُ عَلَيْهَا جَمِيعاً الْإِهْمَالَ وَ عَدَمَ الصَّانِعِ كَذَلِكَ مَا يَحْدُثُ عَلَى بَعْضِ الْأَفْعَالِ الطَّبِيعِيَّةِ لِعَائِقٍ يَدْخُلُ عَلَيْهَا لَا يُوجِبُ أَنْ يَكُونَ جَمِيعُهَا بِالْعَرَضِ وَ الِاتِّفَاق‏ 📚 توحيد المفضل، ص: 181 ❇️ نتیجه آن شد که این حدیث اتفاقا مدح فلسفه است. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
0⃣2⃣خلاصه ای از مقدمات تدریس کتاب بدایة الحکمة استاد امینی نژاد 💠 بررسی روایات نفی فلسفه 3️⃣ 🔺ما هر چه گشتیم سه روایت در این زمینه پیدا کردیم که به آن استناد می‌کنند. (روایت اول و دوم در دو پست گذشته آمد، اینک روایت سوم) 3️⃣ روایت سوم: أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ 📜 محَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ قَالَ 🏷 قالَ: سُئِلَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع عَنِ التَّوْحِيدِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى‏ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْآيَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ إِلَى قَوْلِهِ‏ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِكَ فَقَدْ هَلَك‏ 📚 الکافي , جلد۱ , صفحه۹۱ 🔘دو نکته در مورد این روایت گفته شده است: 1️⃣ تعمّق: به معنی افراط در عمق است. 💠 نقد این سخن: اگر بخواهیم این را اینطور معنی کنیم باید چیزهایی مانند تدبّر و تعقّل را زیاده روی در تدبر و تعقل دانست. در حالی که باید گفت چرا معنای تدریج که این باب دارد را در نظر نمی‌گیرند، که در آن صورت تعمق یعنی کم کم عمیق شدن. 2️⃣ تعمّق در دیگر روایات به معنای منفی است: 💠 نقد این سخن: این استدلال ناقصی است. خیلی از تعمق‌ها در جاهایی برای افرادی خاص که توانش را ندارد مضر است و یا اینکه در فضای تربیتی است و تعمق برای او ضرر دارد. 🔺باید تفاوت مخاطبین در روایات را در نظر گرفت و سطح افراد، استعدادهایشان و شرایطی که وجود دارد را در نظر گرفت. حال اگر در چند جا این لغت در معنای منفی به کار رفت به این معنا نیست که در همه جا این لغت معنای منفی دارد. 🔺می شود بگوییم که در اخرالزمان افرادی می‌آیند و خدا فرمود که این آیات را آورده‌ام که کسی تعمق نکند؟ آیا نمی‌توانستند که از همان اول بگویند که تعمق نکنید دیگر نزول آیات برای چیست؟ 🔺دلالت روایت و ماقبل آن نشانه مدح است و نه ذم 🔺علامه شهرانی می فرمایند دو گونه تعمق در روایات داریم: یکی مذموم و دیگری ممدوح که این روایت را ذیل مدح آورده اند. 🔺 برای مثل امام صادق علیه السلام در مورد لقمان می فرمایند: 🔹 كانَ رَجُلًا قَوِيّاً فِي أَمْرِ اللَّهِ مُتَوَرِّعاً فِي اللَّهِ- سَاكِتاً سَكِيناً عَمِيقَ النَّظَرِ طَوِيلَ‏ الْفِكْرِ حَدِيدَ النَّظَرِ مُسْتَعْبِراً بِالْعِبَرِ لَمْ يَنَمْ نَهَاراً قَطُّ 📚 وسائل الشیعة , جلد۱ , صفحه۳۰۵ 🔺باید روایات را باتوجه به فضای آن ها معنی کنیم و بفهمیم که مخاطبین فرق می کنند. ✅ پس این روایت نیز مدح فلسفه است و نه ذم آن. ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac