eitaa logo
ڪَمـــنام|gomnam
149 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
7 فایل
ـ🟢⊰﷽⊱🟢ـ 🌿هدیه‌به‌امام‌زمان‌وشهدا💚 🌿﴿کپی‌آزاده‌ ولی فراورد پسندیده تره🙂﴾شرایط‌کپی👇🏻 ✔️ @g_gomnam_g رهبرم: بسیج،بابصیرت است اما ازخودراضی نیست✋🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
💛🤎فقط زمانی بر افروخته میشد که میدید کسی در جمع غیبت می کند و پشت سر دیگران حرف می زند در این شرایط دیگر ملاحظه بزرگی و کوچکی را نمی کرد با قاطعیت از شخص غیبت کننده می خواست که ادامه ندهد 🤎💛 💌@g_gomnam
🌹خاطره ای عجیب از شهید احمد علی نیری 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 یک بار با احمد آقا و بچه های مسجد امین الدوله به زیارت قم و جمکران رفتیم. درمسجد جمکران پس از اقامه نماز به سمت اتوبوس برگشتیم.ایشان هم مثل ما خیلی عادی برگشت. راننده گفت:اگر می خواهید سوهان بخرید یا جایی بروید و...،یک ساعت وقت دارید. 🌹 ما هم رفتیم به سمت مغازه ها،یک دفعه دیدم احمد آقا از سمت پشت مسجد به سمت بیابان شروع به حرکت کرد!یکی از رفقایم را صدا کردم.گفتم:به نظرت احمد آقا کجا میره؟! 🌹 دنبالش راه افتادیم.آهسته شروع به تعقیب او کردیم!آن زمان مثل حالا نبود.حیاط آن بسیار کوچک و تاریک بود.احمد جایی رفت که اطراف اوخیلی تاریک شده بود.ماهم دنبالش بودیم. 🌹 هیچ سروصدایی از سمت ما نمی آمد.یک دفعه احمد آقا برگشت و گفت:چرا دنبال من می آیید!؟ جا خوردیم. 🌹 گفتم:شما پشت سرت رو میبینی چطور متوجه ماشدی؟ احمد آقا گفت:کار خوبی نکردید.برگردید. 🌹 گفتیم:نمیشه مابا شما رفیقیم.هر جا بری ما هم میایم.در ثانی اینجا خطرناکه،یک وقت کسی،حیوانی،چیزی به شما حمله می کنه... 🌹 گفت:خواهش میکنم برگردید. ماهم گفتیم:نه،تا نگی کجا میری ما برنمی گردیم!دوباره اصرار کرد وماهم جواب قبلی... 🌹 سرش را انداخت پایین.باخودم گفتم:حتما تو دلش داره مارودعا میکنه!بعد نگاهش را درآن تاریکی به صورت ما انداخت و گفت:طاقتش رو دارید؟می تونید بامن بیاید!؟ 🌹 ما هم که از همه احوالات احمد آقا بی خبر بودیم گفتیم: طاقت چیرو؟مگه کجا می خوای بری؟! 🌹 نفسی کشید و گفت دارم میرم دست بوسی مولا.باور کنید تا این حرف را زد زانوهای ما شل شد.ترسیده بودیم.من بدنم لرزید. احمد این راگفت و برگشت وبه راهش ادامه داد.همین طور که از ما دور میشد میگفت:اگه دوست دارید بیاید بسم الله. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 💌 @g_gomnam