هدایت شده از افتخارات جمهوری اسلامی
😊✋دوباره سلام به همه
😊☝️امشب میخام براتون بگم برنامه پویش حجاب فاطمی چیه؟
🔍قبل از اجرای پویش یه تحقیقی انجام شد درباره اینکه الان چطور میشه یک اقدام عملی موثر توی فضای حقیقی جامعه انجام داد
📊 از نظر مهندسی اجتماعی، فضای جامعه بصورت کارشناسی شده آسیب شناسی و بررسی شد.
بعد از مدتها تحقیق و بررسی، یه طرح ویژه اجرا شد.
📮این طرح در قالب یه سری برچسب های خاص با پیامهای مهندسی شده اجرایی شد.
برچسبهایی که مخصوص نصب پشت خودرو هستند و حاوی پیامهای خاصی اند.
👌بعد از اجرا شدن هم بسیار مورد استقبال واقع شد و درخواست های زیادی از سراسر ایران اومد و تا الان، چندین هزارتا برچسب برای افراد مختلف در سراسر کشور ارسال شده
‼️اما گفتم مهندسی اجتماعی و شاید براتون سوال پیش اومد که مهندسی اجتماعی یعنی چه و این برچسب ها چه ویژگی دارند؟!
🔻فردا شب درباره مهندسی اجتماعی براتون توضیح میدم
✋شب همگی خوش
#پویش_حجاب_فاطمے ۴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هرکی ۱۰ دقیقه وقت داره و میخاد همه ی توضیحات را یه جا بخونه به این آی دی مراجعه کنه
@hemayat_puyesh
🌸🌸🌸
🌸🌸
🌸
🍁اگر کسی دارای تفکر بود ،این روحیه موحب می شود که او بتواند مسایل مهم علم را هم کشف کند .اگر جوان ما ،عالم ما،دانشمند ما متفکر بار امده باشد ،از آن ذخیره ی دانشی که در اختیار او است ،ده ها و صدها مسله جدید مطرح می کند و پاسخ میگیرد .پس استفاده از علم با تفکر ممکن است.🌺
🍂( بیانات مقام معظم رهبری در دیدار معلمان و فرهیختگان کشور)🍁
🌸
🌸🌸 @G_IRANI
🌸🌸🌸
#حکایت
🍃آتش از کجا در خانه ام افتاد؟🍂
ظالمی, هیزم فقیران را به قیمت بسیار ارزان میخرید و آن را به قیمت بسیار گران به ثروتمندان می فروخت.
پسرمرد دانایی او را نصیحت کرد و گفت :((به مردم ظلم مکن که نفرین آنها تو را نابود خواهد کرد… ))ظالم از نصیحت پیرمرد دانا رنجید و توجهی نکرد و به ظلم خود ادامه داد تا اینکه شبی آتش در انبار هیزمش افتاد و سایر دارایی اش هم سوخت.
اتفاقا هنگام آتش سوزی همان پیرمرد دانا از آنجا گذشت و ظالم را دید که به دوستان خود میگفت :((نمیدانم این آتشاز کجا در خانه من افتاد؟))
پیرمرد دانا گفت :((از دل فقیران و آه درویشان))
#گلستان_سعدی
🍁نقل از کتاب حکایت نامه به نگارش حسین معلم🍂
🍀 @G_IRANI
#حکایت
قصابي بود که هنگام کار با ساتور ، دستش را بريد و خون زيادي از زخمش مي چکيد. همسايه ها جمع شدند و او را نزد حکيم باشي که دکتر شهرشان بود بردند.
حکيم بعد از ضد عفوني زخم، خواست آن را ببندد که متوجه شد لاي زخم قصاب ، استخوان کوچکي مانده است، خواست آن را بيرون بکشد، اما پشيمان شد، و با همان حالت زخم دست قصاب را بست و به او گفت :
زخمت خيلي عميق است
و بايد يک روز در ميان نزد من بيايي
تا زخمت را پانسمان کنم.
از آن روز به بعد ، قصاب هر روز مقداري گوشت با خود ميبرد و با مبلغي به حکيم باشي ميداد و حکيم هم همان کار هميشگي را مي کرد ، اما زخم قصاب خوب نشد که نشد.
مدتي به همين منوال گذشت، تا اينکه روزي حکيم براي مداواي بيماري،از شهر خارج شد و چند روزي به سفر رفت و از آنجايي که پسرش طبابت را از او ياد گرفته بود، به جاي او بيماران را مداوا مي کرد .
آن روز هم طبق معمول هميشه ، قصاب نزد حکيم رفت و حکيم باشي دست او را مداوا کرد و پس از ضد عفوني مي خواست پانسمان کند که متوجه استخوان لاي زخم شد و آن را بيرون کشيد و زخم را بست و به قصاب گفت :
به زودي زخمت بهبود پيدا ميکند .
دو روز بعد قصاب خوشحال نزد پسر حکيم آمد و به او گفت :
تو بهتر از پدرت مداوا مي کني ،
زخم من امروز خيلي بهتر است .
پسر حکيم هم بار ديگر زخم را ضدعفوني کرد و بست و به قصاب گفت:
از فردا نيازي نيست که نزد من بيايي.
چند روزي گذشت و حکيم از سفر برگشت، وقتي همسرش سفره را پهن کرد،
متوجه شد که غذايش گوشت ندارد و فقط بادمجان و کدو در آن است.
با تعجب گفت : اين غذا چرا گوشت ندارد؟
همسرش گفت : تو که رفتي پسرمان هم گوشتي نخريده.
حکيم با تعجب از پسر سوال کرد : مگر قصاب نزد تو نيامد ؟
پسر حکيم با خوشحالي گفت : چرا پدر ، آمد، و من زخمش را بستم و استخواني که لاي آن مانده بود را بيرون کشيدم، مطمئن باشيد کارم را خوب انجام دادهام .
حکيم آهي کشيد و روي دستش زد و گفت : از قديم گفته بودند : "نکرده کار ، نبر به کار " پس به همین دلیل غذاي امشب ما گوشت ندارد. من خودم استخوان را از لاي زخم بیرون نکرده بودم ، تا قصاب هر روز نزد من امده
و مقداري گوشت برايمان بياورد.
حالا حكايت جماعتي است در كشور ما كه مي خواهند استخوان همواره لاي زخم اين ملت باقي باشد، تا آنها به كسب و كار و تجارت خود مشغول باشند
و ملت مظلوم هم مدام زجر و عذاب بكشند.
اگر این داستان به وضعیت فعلی ما مطابقت دارد شیر کن تا همه بخوانند.
🥀 @G_IRANI
🍂می خواهید #خدا عاشق شما باشد ؟
🍁قلم میزنید برای خدا باشد .
🍁🍁گام بر میدارید برای خدا باشد .
🍁🍁🍁سخن میگویید برای خدا باشد .
🍃همه چی و همه چی برای خدا باشد .
#سخن_شهدا
#شهید_انقلاب
#شهید_ابراهیم_همت
🍃 @G_IRANI
#حدیث
🍁هر کس دل مومنی را بشکند ،سپس تمام دنیا را به او بدهد،
باز گناهش جبران نمیشود و در برابر این کار پاداشی ندارد
#پیامبراکرم
✨ @G_IRANI
#معرفی_کتاب
🍃نام…خاک های نرم کوشک
🍃نویسنده…سعید عاکف
🍃موضوع…زندگینامه شهید عبدالحسین برونسی
🍃نوبت چاپ …یکصد و شصت و هفتم, اسفند ماه ۱۳۹۰, چاپ پارت
🍃انتشارات…ملک اعظم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
پیشنهاد برای خواندن🌸