eitaa logo
گروه فرهنگی ملائکه
59 دنبال‌کننده
26 عکس
1 ویدیو
0 فایل
جهت ارتباط با مدیر و خرید کتاب با @g_malaekeh تماس بگیرید
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی نویسنده: محمد حسین رجبی دوانی 🔹در تاریخ اسلامی به ویژه از نگاه ماشیعیان، نام کوفه با پیمان شکنی و بی وفایی همراه است؛به گونه ای که هرگاه بخواهند کسانی را به دلیل چنین صفات ناپسندی، سرزنش کنند، آن ها را به کوفیان تشبیه می کنند. 🔹این نکته از سال های پیش فکر نویسنده را به خود مشغول داشته بود که این شهر که پایگاه و خاستگاه قیام ها، انقلاب ها و مهد راویان و دانشمندان برجسته ای بوده، چرا چنین سوء شهرت یافته است. 🔹از سوی دیگر این سوال مطرح بود که چرا امیر المؤمنین علی ع در میان شهرهای معتبر آن روز جهان اسلام، کوفه را به عنوان مرکز خلافت برگزید و به رغم ناسازگاری ها و بی وفایی های مردم آن، باز چشم امید بدان داشت. 🔹توجه به موارد مذکور، نویسنده را بر آن داشت تا کوفه و نقش آن در قرون اولیه تاریخ اسلام، در سیاست و اعتقاد و تفکر مسلمانان را موضوع تحقیق خود قرار دهد. . محتوای این کتاب علل و انگیزه ی توجه مردان سرشناس اسلام به ویژه رجال اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را به کوفه، روشن و مدلل می سازد و نشان می دهد که هرچند اهل کوفه، پیمان شکن و بی وفا و سست عنصر بودند و با این صفات و خصوصیات، ضربات جبران ناپذیری بر پیکر اسلام وارد کرده اند، اما از سوی دیگر همین مردم، با ایمان ترین، با سابقه ترین، شجاع ترین، و در یک کلام، زبده و سرآمد مسلمانان آن روز بوده اند. 🔹در این نوشتار کوشش شده است که موقعیت جغرافیایی و ایجاد شهر کوفه و نقش آن از لحاظ سیاسی دینی و فکری و تأثیرات آن بر تاریخ اسلام بررسی و شناسانده شود @g_malaeke
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"هو الاول و الآخر" دست در جیبم کردم و پیامک را باز کردم: "اگر دوست دارید زنده بمونید، اون پروژه رو به ما تحویل بدید. دفعه‌ی بعد به یک تهدید کوچیک بسنده نمی‌کنیم و در یک تصادف کاملا اتفاقی به پایین دره ..." 🔹جملات بالا بخشی از کتاب شبیه‌ساز است اگه بخوام یه توضیح مختصر بدم طوری که داستان لو نره، می‌تونم بگم که یه داستان بلنده که در بستری معمایی_امنیتی به ماجرای معراج پیامبر(ص) می‌پردازه. ✅اگر دنبال یک رمان خوب و سالم در قالب معمایی و هیجان انگیز برای فرزندتان هستید داستان بلند "شبیه ساز" نوشته فاطمه خدابخشی را بهتون معرفی می‌کنم. 📚کتاب رو می‌تونید از این راه‌ها تهیه کنید: ۱. سایت taketab.com 🌐 ۲ . تماس با شماره ۰۹۱۰۸۴۲۹۹۹۳ https://eitaa.com/joinchat/2596733492Cec2a09e373
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب امام هادی علیه السلام زندگی سرشار از جهاد و معجزه نویسنده :علی کورانی انتشارات: بنیادپژوهش‌های‌آستان‌قدس رضوی 🔹محمد جواد فرزند امام رضا علیه السلام هنگامی که کودک بود نشانه‌های امامت از او آشکار گردید و به همین دلیل مامون به وی ایمان آورد و توسط شخصیت و دانش او با عباسیان و فقیهان دربار خلافت به مبارزه پرداخت و به آنان گفت: وای بر شما این خاندان خالی از این اخلاق‌ها [ادعای دروغین] است آیا نمی‌دانید که رسول خدا با حسن و حسین بیعت کرد در حالی که آن دو کودک بودند و به مرحله بلوغ نرسیده بودند اما امام علی و امام حسن و امام حسین علیهم السلام در کودکی امام بودند با این تفاوت که آنان در سایه پیامبر اکرم ص به سر می‌بردند. 🔹پس از امام جواد ع فرزند او امام هادی ع امامت را بر عهده گرفت در حالی که او هم هفت ساله بود و به همین دلیل آن بزرگوار دومین امام خردسال به شمار می‌رود. ✅کتاب حاضر اثر استاد علی کورانی و ترجمه آقای موسی دانش به زندگانی امام هادی علیه السلام در دوره خلفای عباسی از هنگام تولد تا شهادت می‌پردازد. این کتاب یکی از معدود کتاب هایی است که بطور مفصل و جز به جز به زندگانی آن امام همام پرداخته است و وقايع تاریخی آن دوره را مورد بررسی دقیق قرار داده است . @g_malaeke https://eitaa.com/joinchat/2596733492Cec2a09e373
📖رویای بعد از ظهر ✳️ماجرای پسری ده‌ساله را روایت می‌کند که هنگام تعمیر چراغ مطالعه‌اش دچار برق‌گرفتگی شده و به گذشته سفر می‌کند و در آن زمان اتفاقات جذابی را تجربه می‌کند. در بخشی از متن کتاب رویای بعدازظهر می‌خوانیم: 🔸خیلی ترسیدم. بی‌اختیار دو قدم عقب رفتم. توی چارچوب در دو نفر ایستاده بودند و به من نگاه می‌کردند. یکی از آن‌ها خانمی بود با پیراهن گل‌دار و آن یکی پسر جوانی هجده ‌نوزده ‌ساله. قلبم داشت می‌کوبید. سرم گیج رفت. انگار رنگ ‌و رویم خیلی ناجور بود؛ چون نگاه آن خانم مهربان شد. لپش را چنگ زد و گفت: «ای وای! این بچه که داره پس می‌افته!» واقعاً هم داشتم می‌افتادم. اتاق دور سرم می‌چرخید. جوان دوید جلو و بازویم را گرفت. همان‌جا نشستم. خانم از اتاق بیرون رفت و چند لحظه بعد با لیوانی که حدس زدم باید آب قند باشد برگشت. جوان پرسید: «تو کی هستی پسر؟ اینجا چی‌کار می‌کنی؟» فقط نگاهش کردم. چه سؤالی از من می‌پرسید! این سؤال را من باید از او می‌پرسیدم. خانم آب‌ ‌قند توی لیوان را هم زد و آن را داد دستم. با خوردن آب قند حالم کمی بهتر شد. زیر نگاه خیرۀ آن‌ها ناراحت بودم. خانم پرسید: «تو کی هستی پسر جون؟ بچۀ همین محلی؟» این کتاب در هشتمین جشنواره داستان انقلاب به عنوان رمان برتر نوجوانان انتخاب شده است و مناسب گروه سنی ج(دبستان دوره دوم) می‌باشد. نویسنده: خانم نیلوفر مالک انتشارات مهرک https://eitaa.com/joinchat/2596733492Cec2a09e373