Ronakpodcast – کافه(1)(1).mp3
7M
خیلی خوب فکر کنم وقتش باشه...
#احوالات_روح
باید متن بنویسم :)
باید قلم رو دوباره دستم بگیرم :)
وقتی روی دفتر کاهی چیزی نیست حس میکنم دیگه خودم نیستم :)
کیستی که من اینگونه
در دیارِ رویاهایِ خود
در تو درنگ میکنم
#لیلی_و_مجنونِ_معاصر
خب خب
3
2
1
امتحان میکنم صدا میاد؟
من پرنیام :) و محانم2 امروز شد 200 نفر :)
و یه تقدیمی یهویی؟
اسم اسمتون رو بهم بگید با اسم شاعر مورد علاقه تون:)
و من؟ بهتون یه بیت شعر با یه اهنگ میدم:)
شرایط؟ داخل محان باشید :)
#فور
شب است و امشب خیره در چشمان پریزاد رویا هستم، چه زیباست :)
شبتون همراه با رویا💚🌚
صبح است و این بار دلدار به دلداده رسید، حالا لبخنده بزن:)
صبحتون اکنده از نور 💚🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حس جهنم مانند :)
و من دیوانگی را میپرستم
شاید معنی درست جنون را ندانم
شاید معنی درست و حسابی دیوانگی را هم ندانم
ولی این را میدانم که من یک دیوانه به تمام عیارم و شاید هرلحظه هر موقع و هر دقیقه به دیوانه بودنم افتخار کنم. من دیوانه ام . دیوانه ی دنیای خیالاتم .
دیوانه ی ان دختر رقصان در خیالاتم
دیوانه ی لبخند های جانانه ی عزیزانم
اگر بخواهیم درمورد دیوانگی از نظر من حرف بزنیم باید بگویم دیوانگی یعنی انکه در خیابان در لابه لای نقاب های افراد با خوشحالی برقصی
اگر از من درمورد دیوانگی بپرسی :باید بگویم به دور درخت بگردی و برایش شعر بخوانی و عاشق درخت پرتقال بشوی:)
دیوانه بودن یعنی لبخند های از جنس زندگی :)
و اگر افراد دیوانه در این گیتی نبودن
خبری از قهقهه هایی نه خیلی ارام بلکه از ته دل در
در لا به لای نقاب های این افراد غمگین نبود
و من؟ شاید عاقل ترین دیوانه ی این شهر شلوغ!
و تو؟ دیوانه ترین عاقل این شعر شلوغ
میبینی چه بهم میاییم؟
میدانی که؟ میگویند : به دلبر دیوانه بگویید بیاید
دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید :)
#بایگانی_های_قلبم
نویسنده؟پرنیا طهماسبی
آيداى خوب خوشگل من!
آيداى يگانه ى من!
چشمانت به من نويد و اميد میدهند، اما سكوت تو مرا از يأسى كُشنده لبريز مىكند...
آه، چه قدر احتياج دارم كه زبانت نيز از چشمهايت مهربان و نوازش دهنده شود،
كه زبانت نيز مانند نگاهت به من بگويد كه آيدا، احمدِ تنهاىِ دلتنگش را چه قدر دوست مىدارد!
افسوس كه زبان و لبان تو به قدر چشم هايت مرا دوست نمى دارد
از نامه های شاملو به آیدا
#لیلی_و_مجنونِ_معاصر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب های هجر را گذراندیمُ
زنده ایم.....✨
#احوالات_دل
ز احوالات 1403/4/11
روزی عجیب عجیب عجیب و در اخر زیبا :)
از ساعت 2 باهم رفتیم، بیارتی خالی بود و خنک >>
اون پیاده روی 30 دقیقه ای که هی فکر میکردم نکنه اشتباه اومدیم>>
پاساژ محبوبم، اون سینمایی طنز>>
خوراکی های مورد علاقه ام>
کتاب ها🛐
و زیبا ترین قسمتش گل و کادوم که برام گرفت :))
نم نم بارونی که تو راه برگشت میخورد به موهامون
استرسی که کشیدیم سر وسایل من<<<
حال بد اخرش<<<
اما روزی عجیب عجیب و زیبا بود🤌🏻
ز احوالات 1403/4/12
روزی قشنگ قشنگ قشنگ :)
بعد دو هفته دیدمشون، دلم رنگ و بو گرفت
بغلاشون>>>
مسخره بازی هامون >>
عروسک کوچولوی خر خریدم(خرس مستر بین)
یه شاخه گل دارررم:)
جوری که منتظر یه غذا بودیم و
پیر شدیم😂
تولد مانی و خنده ی های واقعیش>>>
بچه هاا>>>
وای:)
اهان با مترو و بیارتی رفتم و اومدم
آدما >>>
ماشین عروسههه🛐