eitaa logo
گاه عاشقے
126 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
5 فایل
﷽ سلام خیلی خوش اومدید ✨🌱 @gahe_ashegi خوشحال میشم پیشنهاد ، انتقاد و نظراتتون رو با ما مطرح کنید . @takladani
مشاهده در ایتا
دانلود
378.7K
خاطرات آزادگی قسمت ۳۹
قسمت سی و نهم بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدا یی که حیات و مماتمان بدست اوست خاطرات اسارت آزاده ی عزیز آقای حاج حسین اسکندری ..... دقایقی بعد با ملازم کریم و پنج سرباز همراهش برگشت ، کریم که بشدت خشمگین بود و حالتی نامتعادل داشت و شاید هم مست بود بالای سرم آمد و نامم را پرسید خودم را معرفی کردم : حسین اسکندری ، همزمان با زدن ضربه کابلی به کمرم گفت که هر وقت در هر جای عراق نامت را پرسیدند باید نام خودت ، پدرت و پدربزگت را بگویی!! گفتم : حسین ، عبدالله ، عبدالرضا. پوتینش را پشت سرم گذاشت و آنقدر فشار دار تا صورتم به زمین چسبید و تنفس برایم مشکل شد ، به سختی و تحت فشار ، سرم را آنقدر چرخاندم که یک طرف صورتم روی زمین قرار گرفت و راه تنفسم آزاد شد در همان حالی که پا بر گردنم داشت چند ضربه کابل هم میهمانم کرد! حتی نای فریاد هم نداشتم و تقلایی برای خلاص شدن از آن وضعیت هم نمیکردم ، پس از آن ضربات ، کریم چنان که گویا متوجه چیزی شده باشد ، پایش را از روی گردنم برداشت قدمی به عقب رفت و کف پوتینش را بر روی یکی از زخمهای وسیع در قسمت بالای قوزک پای راستم که نتیجه مصدومیت شیمیایی و سوختگی بود گذاشت و همراه با فشار ، پایش را به گونه ای چرخاند که پوست و گوشت سوخته آن جمع شده و کنده شد و من از شدت درد و ضعف دوباره از هوش رفتم ، لحظاتی بعد در حالی که هنوز به درستی هشیار نشده بودم کریم از همراهانش خواست که مرا به داخل ساختمان منتقل کنند! یکی از سربازان از من خواست سرپا بایستم ولی من توان اینکار را نداشتم و گفتم نمیتوانم!! کریم جلو آمد بخشی از ریشم را گرفت و کشید تا از زمین بلند شدم و سرپا ایستادم بعد هم با حرکتی ناگهانی ریشهایی که بدست گرفته بود کند (بخشی از صورت و ریشم هم قبلأ در جزیره سوخته بود) من آرام آرام و در حالی که پاهایم را بر زمین میکشیدم به سمت در کوچک ساختمان رفتم و یکی از سربازان ، در ورودی ساختمان را رو به بیرون باز کرد ، خدایا چه میدیدم ؟!!! .... ادامه دارد....
اگه‌می‌خواهۍ‌‌رنگین‌ڪمون‌رۅ‌ببینۍ، باید ٺحمل‌بآرون‌رۅ‌داشتہ‌باشــے،💜› ꧇)! ‌ 𖧷- - - - - - - - - - - - - - - - - -𖧷 .🚌💕. ⇣ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
380.1K
خاطرات آزادگی قسمت چهلم
قسمت چهلم بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدا یی که حیات و مماتمان بدست اوست خاطرات اسارت آزاده ی عزیز آقای حاج حسین اسکندری ساختمان که بر خلاف تصور قبلی من در میانه آن یک چراغ برق کاملأ کم فروغ روشن بود تا پشت در پر از همرزمان و هم میهنان اسیری بود که بعضأ روی هم تلنبار شده بودند بوی خون و عرق و تعفن ادرار و مدفوع همراه با ناله های دردآلود و همهمه اسیران در نهایت اشمئزاز و دل آزاری بود و احساس کردم هوایی برای تنفس در ساختمان وجود ندارد ! برای لحظه ای دستان مجروحم را از هم باز کرده به دو سوی چهارچوب در گرفتم و گفتم اینجا جا نیست! من هم وارد نمیشوم و شما هم در این وضعیت مقصر هستید!! کریم قهقهه بلند و کشداری سر داد و گفت او را برگردانید و در را ببندید!! مرا برگرداندند و درب ساختمان را بستند ، (ساختمان حدود بیست متر طول و شش متر عرض و سه و نیم تا چهار متر ارتفاع داشت و درب کوچک حدود یک متری در میانه طول ضلع شمالی آن بود و اینکه درب دیگری هم داشت یا نه را من متوجه نشدم) کریم رو به من کرد و گفت باید تو را بکشم! قبل از آن چیزی نمیخواهی ؟!! گفتم تشنه ام و مقداری آب میخواهم! خنده تمسخر آمیز بلندی کرد و به یکی از سربازان همراهش گفت : جیبوا له علبة الماء ضیفنا عطشان!! ( قوطی آب را برایش بیاورید میهمانمان تشنه است!!) سرباز دوان دوان رفت و برگشت در حالی که یک قوطی روغن موتور پر از آب در دست داشت قوطی را با اشاره کریم به سمت من گرفت ، قوطی را از او گرفتم اما.... داخل قوطی کاملأ آلوده و کثیف بود و چند میلیمتر روغن موتور سوخته روی آب شناور بود ، با وجود تشنگی کشنده و نیاز و میل شدید به آب از خوردن آن منصرف شدم ، کریم گفت بخور ، گفتم نمیخورم ، گفت یا آب را میخوری یا کابل را بعد هم به سربازان خود گفت : استعدوا ( آماده شوید) سربازان هم برای قدرتنمایی در مقابل اسیر مجروح در حال مرگ شروع کردند با کابل بر روی ساقهای خودشان ضربه زدن ، خواستم روغن بالای آب را بریزم اما اجازه نداد !!... ادامه دارد....
دوستم میگه : باشگاه ثبت نام کردم اما نمیدونم چرا هیچ تغییری نکردم فردا باید حضوری برم ببینم علت چیه ؟؟
🔴👈 سفر یک روزه آیت الله رئیسی به شهرستان ری ؛ 🔷 آیت الله رئیسی، ریاست محترم جمهور در روز پنجشنبه ۱۳ بهمن ماه در قالب سفر یک روزه در شهرستان ری حاضر خواهد شد. 🔷 زیارت حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و دیدار با حجت الاسلام قاضی عسگر، بازدید از شهرک صنعتی شمس آباد، بازدید از کمربندی دوم تهران، بازدید از سردخانه بزرگ شباهنگ و همچنین شرکت در جلسه شورای اداری شهرستان از مهمترین برنامه های سفر یک روزه ریاست محترم جمهور در شهرستان ری خواهد بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تمام کسانی‌ که به کمالی رسیدند خصوصا کمالات معنوی که خود منشأ و پایه دنیوی هم می‌تواند باشد، منشأ همه آن‌ها سحر است. سحر را دریاب نماز شب در سن شما تأثیری شگرف دارد اگر چند بار آن‌ را با رغبت تجربه کردی، لذت آن موجب می‌شود به آن تمسک یابی.. :) 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا ابا صالح المهدی عج السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ع السلام عليکم جمیعا و رحمه‌الله و برکاته '♥️𖥸 ♥️|↫ ‌ 🖐🏻|↫
مرگ که همیشه قطع شدن نفس نیست! مرگ می‌تونه قطع شدن شوقت برایِ امام زمانت باشه!💔 پس هر روز بخوان 👇👇 🔴 لَیِّن قَلبی لِوَلِیِّ اَمرِک 🔵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام صبح زیباتون 🌸🍃 بخیر ونیــــــکیِ ☕😊🌸 هر صبح☀️ آغازیست دوباره برای آموختن و بالیدن🍃 آغازی برای تکاندن غبار از دل💕 و نشاندن غنچه‌های🌸 محبت و عشق💕 شروع دوباره زندگیتون به نیکی و برکت 🌸🍃 روز خوبی داشته باشید پر از یاد مهدی و دعا برای سلامتی مهدی عج 🌼🍃
salam-a-dele-bigharar.mp3
5.42M
سلام ای قرار دل بی قرار سلام ای طلوع شب انتظار
1_1861354433.mp3
8.21M
تو را به هیچ اتفاق بهتری نخواهم داد... اللهم عجل لولیک الفرج ♥️ صوت قرائت 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دخترش رو میخاد عروس کنه ببینن چطور معرفی میکنه ، 😍😍😍☺️☺️☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاید در شهر شما هم باشد😳😳😳 زیر پوست شهر اصفهان چه خبره؟! آنچه برخی نمی خواهند ببینند. لازم به ذکرهست این کار تحقیقی است که در اصفهان انجام شده ولی مطمئنا این فرقه ها در همه شهرها فعالیت دارند و والدین باید هوشیار باشند
🌷🕊🍃 کاش می دانستم به چه می اندیشی💭 كه چنین گاه به گاه میسرانی بر چشم غزل داغ نگاه می سرایی از لب شعر مستانه آه كاش میدانستی به چه می اندیشم كه چنین مبهوتم من فقط جرعه ای از مهر شما نوشیدم با شما ترجمه عشق خدا♥️ را دیدم 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایا ما را طاقت مُردن نیست ... شهیدمان کن ...🌱 🌷
حضور رهبر انقلاب بر مزار شهید آرمان علی‌وردی
‌هیـچ‌وقت توزندگی‌تون‌هیـچ‌چیزیتون‌رو با‌بقیـه‌مقایسـه‌نکنیـد چه‌وضـع‌زندگی‌تون چه‌شغل‌یا‌تحصیلاتتون چه‌حتی‌همسـر‌یا‌فرزندتون انسان‌خوبه‌به‌خودش‌یاداوری‌کنه که‌اولین‌قیـاس‌کننـده‌‌عالم‌ شیـطان‌بود او‌آتش‌راباخاک‌مقایسـه‌کردو‌سرانجامش‌ اینگونه‌ گشت عبرت‌بگیریم!!!! التماس دعا
4_5960667389912682098.mp3
4.87M
حاج‌مهدی                      🌺 ایام ولادت          ذکر یاجوادالائمه ادرکنی امشب برای حاجات