#قصه_خاطرات_آزادگی
قسمت پنجاه و دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خدا یی که حیات و مماتمان بدست اوست
خاطرات اسارت آزاده ی عزیز آقای حاج حسین اسکندری
... ، آن صحنه ی غم انگیز ، روضه ی ورود اسرای کربلا به شام را در ذهن تداعی میکرد و آتش اسارت ، غربت و مظلومیت را در نهاد اسرا شعله ور میساخت اسرا سعی میکردند نگاهشان را از مردم بدزدند و شاهد شادی و احتمالأ اهانت آنها نباشند هر چند بجز در موارد بسیار معدودی که گاه شعاری بر علیه ایران داده شده و یا چیزی به سمت اسرا پرتاب میشد ، مردم برخورد و واکنش بدی نسبت به اسرا نداشتند ، در هر صورت ستون طولانی کامیونها با سرعتی یکنواخت و بدون مزاحمت و توقف مسیر را پیموده و پس از ورود به شهر ، در یکی از خیابانهای اصلی العماره در منطقه ای که زمینهای خالی زیادی در آن به چشم میخورد وارد یک ورزشگاه شد ، کامیونها به نوبت در نقطه ای از ورزشگاه متوقف شده و پس از تخلیه اسرا جای خود را به کامیون بعدی میدادند و اسرا هم در احاطه کامل سربازان کابل به دست به زمین فوتبالی که چمن آن کاملأ از بین رفته و خاکی شده بود هدایت شده و در ردیفها و ستونهای منظم رو به جایگاهی که از قبل جلوی یکی از دروازه ها آماده شده بود سازماندهی میشدند ، اسرای زخمی ، بیمار و ناتوانی مانند بنده که نمیتوانستند سریع از کامیون پیاده شوند توسط سربازان عراقی به پائین پرتاب شده و بعد از پرت شدن از کامیون هم با ضربات کابل و لگد سربازان عراقی و مترجمین ایرانی تا پیوستن به صفوف دیگر اسرا مشایعت میشدند که مبادا تأخیری در برنامه ایجاد شود!! اسرایی که سوار شدنشان در پادگان بیش از یک و نیم ساعت طول کشیده بود در مدتی کمتر از بیست دقیقه پیاده شده و در ستونها و ردیفهای منظم به صف شدند ، وقتی همه اسرا در جای تعیین شده نشستند خودروی تانکر آبی به کناره زمین فوتبال آمده و با اشاره رائد هشام و دستور ملازم کریم مترجمان ایرانی چند اسیر سالم را از صفوف جدا کرده به سوی تانکر آب بردند ، سربازی از تانکر آب پیاده شده و چندین سطل پلاستیکی سفید رنگ را از جعبه ی تانکر خارج کرد....
ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اهمیت مبعث برای چیست؟!
🔰 #مقام_معظم_رهبری
السلام علیک یا ابا صالح المهدی عج
#اوخواهدآمد
🍁دل من مال خودم نیست کفیلی دارد
عشق در مکتب ما شرح طویلی دارد...
🍁کوچ کرده خبری داده که بر می گردد
او که در گوشه این دهکده ایلی دارد...
#العجلمولایغریبم
♡
ناز بر شاهان کنم چون ناز دارد منصبم😇
زیر ایـوان نجفـــ دارم گدایــی مےکنم
السَّلامُ عَليکَ يا اَميرالمؤمنين علي ابن ابى طالِب عليه السلام.
السَّلامُ عَلیَکِ یا فاطِمَةَ الزَّهرا سلام اللّه عَليها.
#مولاعلیجانم
#یکشنبه_های_علوی_زهرایی🌱
الهی پناهم باش:
تو خود میدانی که جز برای
رضای تو زیست نمیکنم بقولی
میخواستم زندگی کنم، راهم را بستند
دعا کردم، گفتند خرافات است
عاشق شدم، گفتند دروغ است
گریستم، گفتند بهانه است
خندیدم، گفتند دیوانه است
دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم!
👤"دكتر شريعتى"
کیست این حکیم فرزانه که حتی دوست داشتنش هم لیاقت میخواهد
قبول داشتنش کرامت میخواهد
هر کسی نمیتواند به اون حد و درجه ای از انسانیت برسد که بتواند این سید بزرگوار را دوست داشته باشد
پس دور باشد از انسانیت و کرامات انسانی اون کسی که در زیر سایه این فقید بزرگ در آرامش زندگی کند و نتواند ذره ای حب این سید بزرگوار را به دل گیرد
پس ای وای بر غافلان
دوستت دارم سید بزرگوار و افتخار میکنم به اینکه توانستم دوستتان بدارم بهترین پدر
فدای تو جان ناقابل ما💔
https://eitaa.com/joinchat/1511063618Ceaad6fdc24
هدایت شده از گاه عاشقے
🔴 جعفر پلنگ و غذای حضرتی
آقای راست نجات، معاون مهمانسرای حرم مطهر امام رضا علیه السلام، ماه گذشته در شب میلاد حضرت امام محمدالجواد علیه السلام این داستان جالب رو نقل کردن:
زمانی که معاون امداد حرم امام رضا علیه السلام بودم، وظیفه داشتیم، غذاهای باقیمانده مهمانسرا را آخر وقت به مناطق ضعیف و حاشیه شهر مشهد برده و بین فقرا توزیع کنیم. شبی با خادم مسجد آخر بلوار توس، تماس گرفته و به او گفتم: امشب قرار است که فلان مقدار غذای مشخص، به منطقه شما آورده و توزیع کنیم و آماده همکاری با ما باش.
نیمه های شب به آن مسجد که رسیدیم ، با جمعیت فراوانی که درب مسجد منتظر بودند مواجه شدیم 🙄 بطوری که امکان توزیع غذا را بخاطر ازدحام شدید و ترس از تلف شدن تعدادی از مردم، نداشتیم! خادم مسجد را صدا کردیم که چرا اینقدر شلوغ است؟! گفت : حواسم نبود و در بلندگو📣 اعلام کردم : امشب قرار است غذای متبرک از حرم امام رضا علیه السلام بیاورند و اینگونه شلوغ شد و کاری از دستم بر نمی آید🙄
تصمیم به برگشت داشتیم که ناگاه در گوشه ای کنار دیوار، دختر بچه ای کوچک با کفش های پلاستیکی، نظرم را به خود جلب کرد و از وضعیت حال و روزش ترحمی به دلم افتاد و همانجا در دلم، از خود امام رضا علیه السلام خواستم: آقا جان🤲خودت راه حلی ارائه بده که بتونیم غذاها را بدون مشکل تقسیم کنیم و این مردم که با امید و احتیاج به اینجا آمدند، دست خالی برنگردند که ناگهان انگار هزار نفر درونم فریاد زدند : از خادم محله بپرسم لات این محله کیه؟!🤔 از خادم مسجد پرسیدم : لات این محله کیه و با تعجب پرسید برای چی؟!!! گفتم کارش دارم. گفت: اسمش جعفر پلنگه
گفتم بگو بیاد و زنگش زد که تا نیم ساعت دیگه میرسم ومنتظرش موندیم.
جعفر با ظاهری خالکوبی شده و پیراهن یقه باز و سوار موتور اومد و سلام کرد که فرمایش: گفتم ما از حرم امام رضا علیه السلام اومدیم و غذای متبرک آوردیم و نمیدونیم چطور تقسیم کنیم که مردم اذیت نشن و از شما میخواهیم در این کار کمکمون کنی😥 جعفر با کمال میل گفت : نوکر خادمهای امام رضا علیه السلام هستم وچشم.
به بقیه خدام گفتم ماشین غذا رو تحویل جعفر بدین و بهش کمک کنید تا غذاهارو تقسیم کنه. جعفر مردم را کنار دیوار به صف کرد و به هر خانواده ای بنا به مصلحت و شناختی که خودش به آنها داشت ، غذاها را تقسیم کرد و گفتم چهارتا غذاهم بهخودش و خانواده ش بدهید. بعد از اتمام کار ، به من گفت: آقای راست نجات شماره تلفنت را به من میدهید؟ همکاران با اشاره گفتند اینکارو نکن و برات دردسر درست میکنه و....
اما با کمال میل به او شماره را دادم و رفتیم.
ابتدای هفته بود که با من تماس گرفت که جعفر پلنگ هستم و کاری با شما دارم و به دفتر کاری م در حرم آمد!
آنجا به من گفت: من هم خادم زوار امام رضا علیه السلام هستم و بنده با تعجب گفتم: بله؟!!!😲گفت : منم روزهای پنج شنبه میام حرم امام رضا علیه السلام و در صحن ها میچرخم و مهرهای اطراف دیوارها را جمع آوری و سرجاهایشان میذارم و برمیگردم و به همین مقدار خودم را خادم حضرت میدانم و اتفاقا همان روز در راه برگشتم به درب مهمانسرا رسیدم و به امام رضا علیه السلام در دلم گفتم : میشه امروز غذای متبرکی از حرمتون برای خواهر بیمارم ببرم؟! وقتی به خادم درب مهمانسرا گفتم با تندی به من گفت: آقا برو کنار بایست و مزاحم نشو!😔
وقتی نا امید شدم و خواستمبه خانه برگردم، پشت سرم، آن خادم به همکارش گفت مواظبش باشید جیب مردم رو نزند!!!😞 هنگامی که این را شنیدم به او گفتم : خدایا توبه، من جیب بر نیستم و دلم شکست و تا بست نواب گریه میکردم و به امام رضا علیه السلام گفتم دیگه سرکشیکم نمیام و خداحافظ😢
که ناگهان گوشی م زنگ خورد که خادمهای حرم امام رضا علیه السلام در مسجد محله منتظرت هستند وبا ترس و لرز که من جیب بری نکردم و چه زود گزارش دادند و احضارم کردند
پیش شما اومدم😕
حالا آمده ام بگویم: امام رضا علیه السلام چقدر مهربونه😭یک غذا میخواستم ولی به من یک ماشین غذا داد و بجای یکی،چهارتا غذا برای خانواده م بردم😇
https://eitaa.com/joinchat/1511063618Ceaad6fdc24
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعمال جمعی ما به هم مرتبط میشه
پیشنهاد دارم
✅ جمع بانوان رو برای بانوان نگه دارید
✅✅و یا جمع موسیقی بانوان رو برای خانم های محترم تشکیل بفرمایید
✅✅✅یا در جمع عمومی که بانوان و آقایان باهم حضور دارند، رعایت ویژگی های عمومی جمع را بفرمایید.
✳️ اینکه چند نفر به احکام فردی خودشون عمل کنند درسته ولی اگر ما در جایگاه جامعه پردازی باشیم دیگه نیاز به احکام جمعی هم هست و نه صرفا فردی.
﷽
#دوشنبه_های_امام_حسنی 💚
آخرش من مطمئنم این گــــره وا میشود
این حــــرم زیباترین تصویر دنیا میشود
#صلیاللهعلیکیامعزالمؤمنین✋💚
"اَلسَّلامُعَلَيْكَياحَسَنَبْنَعَلِیوَرَحْمَةُ اللّهِوَبَرَكاتُهُ"
#اݪحمداللہڪہنوڪرتم🍃
#دوشنبه_های_امام_حسنی
#هرگزنمیردآنکهدلشمستمجتباست
⊰•🦋⛓•⊱
.
جـٰآنۍودِلۍاِۍدِلوجـٰآنَمهَمِہ«طُ»
اِمـامزَمانَـم!نامَـتکِہمِۍآیَدآراممِیـشَم.
گویِۍجـُزتـوهِیـچنِیسـتمَـرا
سوگَـندبِہنامَـتکِہتوآراممَنۍ...!
#اللهمعجللولیڪالفرج♥️
#سه_شنبه_های_مهدوی🌱
#صبح_بخیر
15.mp3
3.62M
🤲
إِلٰهِی عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ، وَأَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکیٰ، وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ.
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَرِیباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ.
یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ، یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیانِی فَإِنَّکُما کافِیانِ، وَانْصُرانِی فَإِنَّکُما ناصِرانِ
یَا مَوْلانا یَا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ.🌷
✅اپلیکیشن #دید_برتر
امکانات اپلیکیشن
✅۱:درخواست استاد
🔹برای مدارس -حوزه های علمیه-دانشگاه ها-ادارات و مساجد و پایگاه ها و...
✅۲:نسرا نامه شامل
🔹(ویدیو-تصاویر-صدا-پاورپوینت)
✅۳:اخبار به روز کشور و استان تهران
✅۴:فروشگاه نسرا
🔹(خرید فایل برای تدریس و دوره ها)
✅۵: رادیو نسرا
✅۶: دوره های آفلاین- آنلاین
✅۷:معرفی اساتید برتر سوادرسانه و
🔹تولیدمحتوا (به زودی در آپدیت بعدی)
✅۸:تحلیل های به روز
🔹 (یادداشت های مرتبط با سواد رسانه)
✅۹:روبینو نسرا
🔹(ارسال محتوا توسط شما و انتشار در نسرا نامه با نام شما )
✅۱۰:کیف پول
🔹برای تمامی کاربران برای خرید از فروشگاه نسرا
✅۱۲:اعلانات
🔹 بصورت منظم و هفتگی.و مناسبتی پیامهای ویژه سواد رسانه و مهم را دریافت می نمایند
✅به محض ثبت نام مبلغ ۳۰ هزارتومان کیف پول شما شارژ میشود
✅جهت دانلود روی لینک زیر کلیک نمایید 👇
✅لطفا بعد وارد شدن روی لینک صبوری نمایید 👇
https://app.didar.me/customer/form/64c39a09-ce26-49b5-af7e-c29ae666385d
کانال روبیکای نسرا استان تهران 👇
https://rubika.ir/nasra_tehran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حلول ماه شعبان مبارک
🎥 توصیه رهبر انقلاب درباره استفاده از ماه شعبان
https://eitaa.com/joinchat/1511063618Ceaad6fdc24