#سلام_امام_زمانم هر صبح که بلند می شوم .... آراسته روی قبله می ایستم و می گویم: "السلام علیک یا اباصالح المهدی" وقتی به این فکر میکنم که خدا جواب سلام را واجب کرده است! قلبم از ذوق اینکه شما به اندازه ی یک جواب سلام به من نگاه می کنی از جا کنده می شود. #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🤲 #امام_زمان♥️ #سه‌شنبه_های_مهدوی

چون مهم بود و امروز هم سه شنبه روز آقا صاحب الزمان عج بازم ببینید و پخش کنین

🔻 کلیپ جدید وکیل مدافع یزید😏 🔻 انتشار با شما✌️ شیخ فرهاد فتحی ⏳️ ۳ دقیقه #یزیدیان #کوموله #التقاط_فکری #بندگان_ابلیس

خاطرات آزادگی قسمت صد و دوازدهم

#قصه_خاطرات_آزادگی قسمت صد و دوازدهم بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدا یی که حیات و مماتمان بدست اوست خاطرات اسارت آزاده ی عزیز آقای حاج حسین اسکندری ....  متأسفانه بعضی از اسرا ظرفیت در اختیار داشتن چند سطل و آفتابه ی پلاستیکی مشترک را هم نداشتند و سعی میکردند پس از خوردن آب ، سطل یا آفتابه ای را که در دست داشتند از آب پر کرده و به عنوان ذخیره اختصاصی در طول شب نزد خود نگه دارند!! اما از آنجا که این کار باعث میشد بقیه ی اسرا نتوانند آب بخورند!! بین انحصارگران و بقیه ، تنشها و برخوردهایی پیش آمد که الحمدلله قبل از رسیدن به جاهای باریک با وساطت چند اسیر بزرگتر و ریش سفید ، جنجال به پایان رسیده و غائله ختم به خیر شد!! بالاخره با رها سازی ظروف ، الحمد لله همه ی اسیران توانستند آبی بنوشند و قبل از بستن جریان آب ظروفِِ در اختیار را هم به عنوان ذخیره ی اضطراری از آب پر کنند!! من که از قبل برای بلعیدن آب و غذا مشکل داشتم ! با صدمه ی وارده به جناغ سینه این مشکلم تشدید شده بود ! به همین دلیل هم به سختی توانستم با کمک یکی از اسیران سالمی که یاریگر و مددکار مجروحین و بیماران بود از لوله ی آفتابه ای چند جرعه آب را بصورت مکیدن بیاشامم ، آب که خوردم جویای وقت اذان شدم ، با توجه به سرخی آسمان در هنگام ورودمان به ساختمان احتمال میدادم موعد اذان مغرب رسیده باشد ، با زحمت زیاد خودم را به پشت در کشیده و از روزنه ی آن نگاهی به بیرون انداختم شاید چند دقیقه ای هم از وقت اذان گذشته بود زمان را برای برگشت به جای قبلی از دست ندادم ، همان جا پشت درب تیمم کردم و نمازهایم را با همان کمیت و کیفیت چند روز گذشته اقامه کردم !! البته با تحمل سختی بیشتر!  محل ضربه سرگرد به جناغ سینه ام آنچنان دردآلود بود که برای اندکی خم شدن به نشانه ی رکوع و سجده هم مشکل داشتم!! ولی به هر حال نمازم را خواندم و از این بابت سجده شکری به اشارت و تعقیباتی به اختصار هم بجای آوردم!! جریان آب در لوله های ساختمان در موعد اعلام شده قطع شد!!  اما درسی برای ما به یادگار گذاشت : جنجال اولیه بر روی انحصاری کردن ظروف ذخیره ی آب و کشمکشهای بعضٱ خشنی که در طول آن شب بر روی محل نشستن و خوابیدن و نیز استفاده از آبهای ذخیره که بین بعضی از اسرا بوجود آمد هر چند هیچکدام دامنه دار و طولانی نشد اما نشان داد که متأسفانه از ظرفیت لازم برای همکاری و همزیستی جمعی و مسالمت آمیز در شرایط سخت برخوردار نیستیم!! آن شب گرچه درب سلولها بسته نشد و سرریز جمعیت آنها در راهروها جای گرفتند و اندک ذخیره ی آبی هم در دسترس بود اما با این حال از دو شب دیگر سختتر گذشت!! .... ادامه دارد....

مهمترین اسراف ؛ اسراف عمر است .. نه اسراف آب و نان .. بدترین مثالِ "ان الله لایحب المسرفین" اسراف عمر است .. چون چیزی، گرانبهاتر از عمر نیست

شب داستان زندگی ماست💞 گاهی پر نور و❣ گاهی کم نور میشود💞 اما به خاطر بسپار❣ هر آفتابی غروبی دارد💞 و هرغروبی طلوعی❣ شبتون غرق در آرامش خدا💕 به امید طلوع آرزوهایتان ❣

#السلام_علیک_یااباصالح_المهدی_عج 💚جوابِ سلام، واجب است! پس بیایید... هر روز صبح... به او سلام کنیم! 💖اَلسَّلامُ‌عَلَیکَ حینَ تَقرَاُ وَ تُبَیِّن💖 #سلام_امام_زمانم @gahe_ashegi

#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین مریض داری بگو یاحسین حاجت میخوای بگو یاابوالفضل بی رزقی بگو یاعلی غم داری بگو یازینب اولاد میخوای بگو یارقیه ایمان میخوای بگو یامهدی شروع هرکاری بگو یاالله دردی میان سینه عاشق بود که جز با چای روضه‌ی تو مداوا نمیشود...