#مناظره & #جنایت_و_مکافات
چند دقیقهای مانده تا از منزل پدری خارج بشویم. بچهها دارند آماده میشوند. من لباس پوشیده و سوئیچ در دست روی مبل نشستهام و چشم دوختهام به قاب دو تصویر #آقای_پ و #آقای_ج.
#آقای_پ با شور و حرارت دارد حرف میزند. واژههایش تبر میشود و میخورد وسط طناب منجنیقی که ذهنم را در خود دارد و پرت میکند لای #جنایت_و_مکافات فئودور خان داستایفسکی؛ میشود بریده کتاب بالا.
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار
@gahnevis