«یک روز قشنگ بارانی»؛ کتابی برای همه روزها
📚نه نام نویسنده را شنیده بودم، «اریک امانوئل اشمیت»؛ و نه نام مترجم را «شهلا حائری». نقاشی سبک کوبیسمِ روی جلد کتاب را هم دوست نداشتم ولی عبارت «چاپ هجدهم» مرا به درون کتاب کشید. چاپ اول کتاب برای سال ۱۳۸۶ بود و من در میانۀ شهریور ۱۴۰۲ کتاب را میخواندم.
آدم کمصبری هستم و حرفی را که باید آخر بزنم در همین ابتدا میگویم: «اگر میخواهید داستانی بخوانید که در صفحه آخرش، شگفتزده شوید، این کتاب را بخوانید!»
کتاب، مجموعهای از پنج داستان کوتاه است.
1⃣ «یک روز قشنگ بارانی» اولین داستان این مجموعه است که به سرگذشت «هلن» میپردازد؛ کسی که در ایام جوانی ماجراهای عاشقانه بسیاری داشته است ولی هیچکدام از آن ماجراها منجر به ازدواج نشد تا زمانی که به «آنتوان» رسید. هلن علیرغم لیست بلند بالایی که از معایب آنتوان در ذهن داشت اما او را عامل آرامش خود میدید. در نهایت با هم ازدواج میکنند و این ازدواج آغاز تحول زن میشود، تا آنجا که هلن از خود تهی میشود به یک آنتوان تبدیل میشود!
2⃣ «غریبه» دومین داستان این مجموعه است و در آن به غریبه شدن افراد از خود در سنین بالا میپردازد، اما پرداخت نویسنده چنان است که تا دو صفحه مانده به پایان داستان اصل ماجرا مشخص نیست.
3⃣ «اُودِت معمولی» داستان یکی از ما هزارانهزار آدم معمولی است که در مواجه با آثار نویسندگان، به یک تصویر ذهنی از نویسنده دست پیدا میکنیم ولی به محض تعامل مستقیم با آن فرد چهره، حقیقت نویسنده بر ما نمایان میشود. اودت یک بیوه کاملاً معمولی است ولی شرایطی را مهیا میکند که زندگی از هم فروپاشیده نویسنده بزرگ را سامان دهد.
باید توجه داشت که برخی تصویرسازیهای این داستان، خارج از عرف است.
4⃣ «تقلبی» داستان زنی به نام امهفاوار است که بعد از بیستوپنج سال رابطه با ژرژ، کنار گذاشته میشود. این مسئله، امه را بر آن میدارد تا تحمل دریافت محبت و توجه از دیگران را نداشته باشد لذا ابراز محبت دختر دانشجویی را که مستاجرش بود باور نمیکند! لذا امه درصدد انتقام از دخترک برمیآید.
5⃣ «زیباترین کتاب دنیا» آخرین داستان این مجموعه، زنان زندانی سیاسی را به تصویر میکشد که وجه مشترک همۀ آنها، داشتن فرزند دختر است. زنان زندانی، بر آن میشوند تا هرکدام طی نامهای سه صفحهای، برای فرزندانشان یادگاری از خود بهجا بگذارند. در ابتدا در اختیار نداشتن مداد را مشکل اصلی میدانند اما پس از دستیابی به مداد با مشکل بزرگتر مواجه میشوند؛ آن هم اینکه «چه بنویسند؟»
📱🔊 گفتنی است نسخه صوتی این کتاب در برنامک نوار و نسخه الکترونیک آن در برنامک طاقچه در اختیار علاقمندان است.
*برنامک: فارسیشدۀ اپلیکیشن*
بعدالتحریر:
کتاب هدیۀ دوست عزیزم جناب جواهری بود.
@hornou
@mim_javaheri
#مرور
#یک
#یک_روز_قشنگ_بارانی
#اریک_امانوئل_اشمیت
#شهلا_حائری
#نشر_قطره
#شهریور_۴۰۲