eitaa logo
گاه نوشته‌هایم
188 دنبال‌کننده
384 عکس
69 ویدیو
3 فایل
یک دوست یک پسر یک برادر یک همسر یک پدر یک صاحبدل از نوع محمدرجاء اینجا می‌شنوم: @MRAJAS اینجا از دیده‌ها و شنیده‌ها و فکرهایم می‌نویسم: https://eitaa.com/gahnevis
مشاهده در ایتا
دانلود
۷سینِـــ کتابی... سینـ۱. سه برخوانی، بهرام بیضایی سینـ۲. سفر به گرای ۲۷۰ درجه، احمد دهقان سینـ۳. سیبی و دو آینه، قاسم غنی‌نژاد سینـ۴. سال بلوا، عباس معروفی سینـ۵. سرخ‌سفید، مهدی یزدانی‌خرم سینـ۶. سباستین، منصور ضابطیان سینـ۷. سووشون، سیمین دانشور @gahnevis
20.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصور چنین کنش و واکنشی از کتاب در درونمان، حال خوب کُن است. @gahnevis
با بچه‌ها وعده خرید هر ماه، یک کتاب را داریم. راهی کتابفروشی همیشگی‌مان شدیم. کتابِ دختر نبود، کتابِ پسر بود. من آهسته سُر خوردم طرف کتابهای بزرگسال. از ، قلاب سلیقه‌ام در نشر «خوب» لعنتی گیر کرده‌است. تمام کتابها قیمت قدیم بود. دیدم حیف است حرف شیطان لعین رجیم را گوش ندهم. خدایا! به این باران رحمتت قسم می‌خورم، این آخرین خرید کتابِ صفردو (=۱۴۰۲) باشد. @gahnevis
اسفند برای من یعنی ؛ هم داستانِ آژانس، در اسفند می‌گذرد و هم خودم برای اولین بار در اسفند ماه دیدم‌اش. دوست داشتم امروز برای نمی‌دانم چندمین بار ببینم که نشد ولی مطمئنم در ۴۰۳ حتما خواهم دید. سالی یکبار سهمیه دارم. بعدالتحریر: ضمنا، ۴۰۳تان پُربارتر از ۴۰۲ و سالهای قبل‌تَرش. التماس دعا @gahnevis
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یَــا مُـقَلِّبَ الْقُـلُـوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَــــا مُــدَبِّـــرَ الـلَّیْــلِ وَ الـنَّـهَـــارِ یَــا مُحَـوِّلَ الْحَـوْلِ وَ الْأَحْـوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَال @gahnevis
هدایت شده از قصه‌گو✏📃
و مَرد، مانده برای کدام گریه کند وطن؟ یا تنِ زن ها؟ یا زنِ تنها
+ بابا! من می‌چرخم یا دنیا؟ - من دور تو و دنیات می‌چرخم جانِ بابا. @gahnevis
پرسید: «چه خبر؟» . . دستم روی صفحه کلید، خشک ماند. آخرین خبر ذهنم نبود ولی ویران‌کننده‌ترین خبر بود. . . برایش نوشتم: «دیگر مثل قبل نمی‌تونم بِهِت بگم شُکر... بگو چیکار باید کرد؟» @gahnevis
اگر اسرائیل و شیطان با یکدیگر بجنگند، ما در کنار شیطان می‌ایستیم. 🖋 امام موسی صدر @gahnevis
وقتی خانه را آرام می‌کردم تا راحت بخوابد به تو فکر می‌کردم که چطور خوابش می‌کنی؟ وقتی ترس‌های خیالی کودکانه‌اش را در آغوش امنم حل می‌کردم به تو فکر می‌کردم که چطور امنش می‌کنی؟ وقتی به دلش راه می‌آمدم تا غذای مورد علاقه‌اش را بپزم به تو فکر می‌کردم که چطور سیرش می‌کنی؟ . . . وقتی... دیگر نمی‌توانم به تو فکر کنم. https://t.me/Boshra1365 @gahnevis