eitaa logo
گالریاس
619 دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
14.7هزار ویدیو
132 فایل
ارتباط با مدیر @Zahra_askarifar خوش اومدین به کانال خودتون گالریاس گالریاس یه کانال تلفیقی و متنوعه برا خاص پسندان کپی از مطالب کانال با ذکر صلوات برای ظهور آقا صاحب الزمان عج جایز است. 😉 یه اصفهونه و یه گالریاس 😉 ✅تبادل بنر آری ❌تبادل ادمینی
مشاهده در ایتا
دانلود
فامیل خانواده در همان محل هفته پیش، دور هم جمع شدند. ولی این بار خانه مملو از کسانی بود که برای همدردی با خانواده «مغنیه» آمده بودند. بله! برنامه‌ای که «جهاد» از آن صحبت می‌کرد، شهادت بود. رفت و آمد شروع شده بود. زنان با چادرهای مشکی به خانه می‌آمدند. برخی از زنان فامیل و جمعی از شخصیت‌های سیاسی کنار پیکری که با پارچه سفید و سرخ پیچیده شده بود، نشستند. در سالن بزرگ پذیرایی قرائت قرآن و دعا شروع شده بود. دعای مخصوص وداع با شهیدان را نیز می‌خواندند: «یا شهید الله اشفع لنا عندالله» مادربزرگ، خاله و جمعی از زنان دیگر، جمله «جهاد» را که هفته پیش روز تولد پیامبر (ص) گفته بود و قرار بود جزئیاتش را برای فامیل بیان کند، نقل می‌کردند و اشک می‌ریختند. مادربزرگ که دیگر غم از دست دادن این عزیز دلش را به درد آورده بود، بغض لبریزش را با خواندن لالایی بیرون ‌ریخت و گفت: «جهادم! چه زود از بینمان پر کشیدی، چه زود به آرزویت رسیدی» و ادامه داد: «الحمدلله که سرنوشت این خاندان شهادت است. شهادت هم هدیه‌ای است که خدا به اولیای خاصش می دهد». آخر «جهاد» چهارمین گل پرپر شده خانواده «مغنیه» بود. در آن میان، رفتار مادر «جهاد»، همسر شهید «عماد مغنیه» تعجب همگان را برانگیخته بود. او با لبخندی که ردی از اندوه در آن نمایان بود، از مردمی که برای تسلیت به او آمده بودند، استقبال می‌کرد و جلوی همگی آنان برمی‌خاست. ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯