📜 #متن |🔰عقل، دل، آگاهی!
💠 ما دل و احساس را منبع شناخت و آگاهى نمى دانيم!
💠 ادبيات ما سرشار از اين حكايتِ عقل گفتا و عشق گفتاست. در حالى كه بين دل و عقل عاشق هيچ درگيرى نيست.
💠 درگيرى ميان عقل فارغ و دل عاشق است.
💠 ما مى خواهيم عشق ابراهيم را با عقل خودمان بسنجيم، در حالى كه عشق ابراهيم را بايد با عقل خودش سنجيد.
💠 هر عقلى اين را مى پذيرد كه مهم را فداى مهمتر كن. وقتى ابراهيم در راه مهمتر، اسماعيل اش را ذبح مى كند، اين كار، هماهنگ و طبيعى است.
💠 همان طور كه تو پولت را فداى يك كيلو سيب مىكنى و يا عمرت را فداى فرزندت. پس عشق و عقل ابراهيم هماهنگ است و تضادى ندارد.
💠 اين تضاد ساختگى به خاطر اين است كه ما جايگاهش را در نظر نمى گيريم و آدم ها را با هم قاطى مى كنيم.
💠 دل، منبع احساس و حب الخير است.
💠 قبل از اين احساس، در انسان شهادتى به وجود مى آيد. اين شهادت همراه حب الخير، در انسان حركت ايجاد مى كند؛ كه «إِنَّهُ عَلَى ذَلِكَ لَشَهِيدٌ وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْر»
❛❛ عینصاد
📚 #انسان_در_دو_فصل | ص ۵۶
#⃣ #بریده_کتاب #تربیت
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi
گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
📜 #متن |🔰آنان که از امکانات خود بهره برداری نمی کنند دعایشان مستجاب نمی شود...
🔹 كسى كه خواسته اش و نيازش را احساس كرده و با احساس و با تمام وجودش دعا مى كند، نمى تواند امكانات خود را راكد گذاشته باشد.
🔹 من كه احساس مى كنم بايد به خانه بيايم و كليد هم دارم، پشت در نمى نشينم كه دعا كنم. بايد از تمام امكانات خودم استفاده كنم و آن دم كه كليد شكست و هيچ راهى برايم نبود و يا زمان و فرصتى نداشتم، در اين هنگام عجز، به دعا رو بياورم و حتى در عجزم و در يأسم نااميد نشوم.
🔹 آنها كه از امكانات خود بهره نمى گيرند و با دست و پاى خود راه نمى روند، هنوز نياز خود را باور نكرده اند و احساسى ندارند.
🔹 و اين است كه در روايات هست آنها كه از امكانات خود بهره بردارى نكرده اند دعايشان مستجاب نيست؛ چون اينها در واقع خواسته اى ندارند تا برآورده شود.
❛❛ عینصاد
📚 #شرحی_بر_دعای_مکارم_الاخلاق | ص ۵۳
#⃣ #بریده_کتاب #سیر_و_سلوک
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi
گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
📜 #متن |🔰 راه بازسازی جامعه
🔹تربيت هاى تلقينى و تقليدى و تحميلى و سنتى ارزش نخواهند داشت، حتى ضد ارزش هستند و عامل نفى انسان و آخر سر هم باعث عصيان و طغيان او.
🔹اين درست نيست كه ديده هاى خود را نقالى كنيم و از عشق خود حرف بزنيم و يا ديگران را بغل كنيم و يا بر يقين خود پافشارى كنيم و سوگند بخوريم؛ چون يقين هر كس در درون اوست، به ديگران نمى رسد.
🔹مگر هنگامى كه نشان بدهيم كه چگونه و از كجا به اين يقين رسيده ايم و به اين روش دست يافته ايم و با چه كليدها و ملاكهايى حركت كرده ايم.
🔹هنگامى كه مى خواهيم فردى را بسازيم و يا جامعه اى را باز سازى كنيم، ناچاريم كه در اعماق بكاويم و ريشه ها را بيدار نماييم.
❛❛ عینصاد
📚 #مسئولیت_سازندگی | ص ۴۰
#⃣ #بریده_کتاب #تربیت
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi
گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
📜 #متن |🔰 جُبرانِ سرمایه
بچه اى كه شيشه اى را شكسته و يا لباسش را كثيف كرده و با گردن كلفتى ايستاده كه مگر چه شده، ضربه اش مى زنند و تأديبش می کنند.
ولى آن كه ناراحت شده و زبانش بند آمده و از ترس رنگش را باخته، اميدش مى دهند و تَسلايش مى دهند و جبرانش مى كنند و حتى برايش چيزى مى خرند.
آنجا كه اين انسان با غرور ايستاده و گناهش را افتخار مى شناسد، آنچنان آنها را مى گيرد، با فرياد مى شكند... تا آنجا كه از آن همه غرور و تفرعن، جز حديثى باقى نمى ماند.
ولى در هنگام ترس و هراس و خشيت و همراه انكسار و التهاب انسان، اين انسانِ شكسته ديگر حتى تواناى توبيخى را ندارد كه در گوشش بگويند كه با آن همه سرمايه چه كردى؟
او خودش شكسته است و ديوار غرورى ندارد كه به پتكى نياز داشته باشد.
اين انسان نه تنها شكستن و توبيخ نمى خواهد، كه جبران مى خواهد و رحمت مى خواهد، سِتر مى خواهد، پوشش مى خواهد تا حتى خودش گناه خودش را نبيند.
غفار و ستّار، هم پاك مى كند و هم مى پوشاند و هم با رحمت و فضلش نه تنها كسرى ها را جبران مى كند، كه سرمايه ى دوباره مى دهد.
❛❛ عینصاد
📚 #تطهیر_با_جاری_قرآن_جلد_اول | ص ۱۵۸
#⃣ #بریده_کتاب #قرآن
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi
گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
📜 #متن |🔰 کسی که در این هستی حركت صحیحی نداشته باشد می سوزد...
🔹يك عدّهاى هم هستند كه فلسفههاى عالىترى دارند. آنها مىگويند: بابا! خدا بزرگتر از آن است كه بندههايش را عقاب كند. او بزرگ و عظيم و رحيم است.
🔹️مادر بچهاش را نمىسوزاند، آن وقت خدا بسوزاند؟! عمو! برو، خدا بچههايش را نمىسوزاند، آنها را دوست دارد. يك وقت هم اگر بچههايش كارى بكنند، مىگويد:
خيلى بدى نكنيد؛ كه آتش دارم. مىخواهد آنها را تنبيه كرده و بترساند وگرنه در آتش كه نمىبرد.
🔹اينها كسانى هستند كه عظمت خدا را دليل نفى معاد مىدانند.
مىخواهند به خدا معتقد باشند، در حالى كه هيچ اعتقادى به او ندارند. مىخواهند كه با عظمت او عذرى براى آزادى خودشان داشته باشند.
🔹در جواب اينها بايد گفت: اينكه خدا بزرگتر از آن است... ، در اين بحثى نيست. بحث در اين است كه خدا هستى را منظم آفريده و كسى كه در اين هستى حركت صحيحى نداشته باشد مىسوزد.
درست مثل وقتى كه من كبريت را زير پيراهنم بكشم آتش مىگيرد.
🔹حال تو بگو: خدا بزرگتر از آن است كه مرا بسوزاند! و يا اينكه من ستمگرتر از آن بودهام كه خيال مىكردهام و من خودم را سوزاندهام!
❛❛ عینصاد
📚 #حیات_برتر | ص ۵۶
#⃣ #بریده_کتاب #تربیت
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi
گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
📜 #متن |🔰یقین، لازم نیست...
🔹يكى از دوستان مى گفت چه كنيم تا به يقين برسيم؟ به او گفتم: «يقين لازم نيست، كه انسان با احتمال هم كار و حركت مى كند.»
🔹در تجارت، با احتمال حركت مى كنند. در كشاورزى با احتمال آغاز مى كنند. دانههايى كه يك كشاورز در زمين مىپاشد، يقين ندارد كه رشد كند و ممكن است هزار آفت سر راهش باشد، اما با همين توجه اقدام مى كند.
🔹حال چه شده وقتى انسان مى خواهد در راه خدا حركت كند، مى گويد بايد يقين داشته باشم!؟
🔹 در اينجا يقين را اول مى خواهيم، ولى در تجارت با يك احتمال هم حركت مى كنيم تا جايى كه بيست بار ضرر مى دهيم، ولى باز هم ادامه مى دهيم و تازه اين ادامه را جزء پشتكار خود تلقى مى كنيم و به حساب حماقت ها و سفاهت ها نمى آوريم.
🔹وقتى مى خواهيم با خدا معامله كنيم، مى گوييم: يقين نداريم! ما كجا و كى يقين داشتهايم؟!
🔹در حركتهاى خود و در اين دنياى احتمالات، با چه يقينى اقدام كرده ايم؟ اينجاست كه كم مى آوريم!
🔹وقتى مى خواهيم در راه خدا حركت كنيم، يك جور معامله مى كنيم و وقتى مى خواهيم در راه خود و براى خود حركت كنيم، طور ديگرى عمل مى كنيم.
🔹همين چيزهاست كه براى انسان مشكل ايجاد مى كند!
❛❛ عینصاد
📚 #اخبات | ص ۸۶
#⃣ #بریده_کتاب #سیر_و_سلوک
🎧 نسخهٔ کتاب صوتی 👉🏻
📱نسخهٔ کتاب الکترونیکی 👉🏻
📖 نسخه کتاب چاپی 👉🏻
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi
گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
📜 اگر بمانی می گندی!
▫️تويى كه هستى خود را در رفتن ديده اى، اگر بمانى مى گندى. اگر كُند بروى ضربه مى خورى.
▫️اگر سرعت بردارى بايد حساب لغزشها را بكنى، كه مؤمن نه تنها آگاه به زمان، بلكه امام زمان خويش است.
▫️كسى كه اين شتاب را دارد و با اين سرعت كار مى كند، جلودار و پيشرو است و لغزش هايش بايد كنترل شود كه در سرعت نور يك دهم ثانيه انحراف، سى هزار كيلومتر انحراف است.
▫️در مراحل اوليه، كسى كه مشروب مى خورد و نماز هم نمى خواند، مى توان او را تحمل كرد؛ چون تو مى خواهى ريشه ها را در او فراهم كنى، زمينه ها را فراهم كنى.
▫️امّا وقتى ريشه ها پا گرفتند، چوب هاى خشك، يكى يكى سبز مى شود.
▫️اينجاست كه بايد حالت هاى روحى او، ذهن و تخيل او قضاوت هاى او، گمان ها و سوء ظن هاى او، كنترل شوند، كه اينها باعث افت وجودى و انحطاط او مى شوند؛ چون شتاب برداشته و سرعت گرفته است.
❛❛ عینصاد
📚 #حرکت | ص ۱۰۴
#⃣ #متن #بریده_کتاب #تربیت
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi
گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
📜 حيف است از امام، غير از امام، چيزى بخواهيم!
▫️آنچه ما با نام عشق امام، با آن مأنوس شدهايم و به آن دلبستهيم، عشق نيست و اين نيازِ ادامه يافتن و حركت كردن نيست، كه نياز به سرگرم شدن و تنوع داشتن است.
▫️آنچه ما در برابر امام داريم هنوز تا اين عشق فاصله دارد.
▫️ما از امام نه خودش و نه خودمان، كه خانه و زندگى را مىخواهيم و از او به جاى مغازه و بيل و كلنگ استفاده مى كنيم.
▫️ ما بيشترها را فداى كمترها كردهايم. و اين است كه عشق نيست، بازى است. مثل بازى بچههايى است كه متكاها را زير پايشان مىگذارند، تا به عروسكهايشان برسند و همين كه رسيدند، فرار مىکنند.
▫️ حيف است از امام، غير از امام، چيزى بخواهيم.
▫️ ما از امام، امامت را مىخواهيم و اين عشق ماست و از او وسيلۀ راه يافتن و جهت گرفتن مىسازيم و اين توسل ماست.جز اين عشق و توسل، ظلم است، جفاست.
▫️امام وسيله است، براى چه؟ براى نان و آب و زن و فرزند؟اينها كه وسيلههايى ديگر دارند.
▫️ او وسيلۀ رسيدن است، جهت يافتن است، حركت كردن است. پس توسل به او، به كار گرفتن او در جايى است كه جايگاه اوست و در خور اوست.
▫️از او بايد حركت، جهت و هدايت گرفت. او را براى اين كارها گذاشتهاند!
❛❛ عینصاد
📚 #تو_می_آیی| ص ۸۵
#⃣ #متن #بریده_کتاب #امامت
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi
گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
📜 تماشاگر نباشیم!
▫️آنهايى كه آمدهاند در اين عالم، آدم ببينند، فقط انتظار نمايشنامهاى را مىكشند كه هنوز ساخته نشده است.
▫️ ما در اين عالم نيامدهايم تا به ما آدم نشان بدهند؛بلكه آمدهايم آدم شويم و آدم بسازيم.
▫️ وقتى معيارمان «آدم ديدن» شد، هنگامى كه همين آدمهايى كه ما را جمع كردند، تو زرد درآمدند، تصميم مىگيريم مسير حق را رها كنيم.
▫️به رها كردن مسير حق نيز قانع نمىشويم، بلكه جلوى حق مىايستيم؛ غافل از اينكه وقتى ديگر آدمها تو زرد از آب درآمدند، تازه بار ما سنگينتر مىشود!
▫️اما وقتى ديديم كه نمىتوانيم رها كنيم، بايد بنيادى را بريزيم. وقتى فردى از جمع، حتى رهبر جمع كه اين مقدار از راه را آمده، خودش آلوده شده، نمىتوانيم طب را رها كنيم؛ بلكه بايد طبيبهاى پاكى را بسازيم.
▫️ اينجاست كه آنچه تا حال برايمان يك استحباب بود، به صورت يك ضرورت درخواهد آمد.
▫️اين است كه اگر الله ما را جمع كرده و او ما را به هم ربط داده باشد، با ديوارها، فاصلهها، فرسنگها و شغلها از همديگر جدا نمىشويم.
✍🏻 عینصاد
📚 #جمع_ها_و_حاصل_جمع_ها | ص ۱۴۳
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #تربیت
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi
گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯