eitaa logo
گالریاس
657 دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
13هزار ویدیو
125 فایل
ارتباط با مدیر : @z_askarifar خوش اومدین به کانال خودتون گالریاس گالریاس یه کانال تلفیقی و متنوعه برا خاص پسندان کپی از مطالب کانال با ذکر صلوات برای ظهور آقا صاحب الزمان عج جایز است. 😉 یه اصفهونه و یه گالریاس 😉 ✅تبادل بنر آری ❌تبادل ادمینی
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃امام غریب به این زودی‌ها نیا. التماس می‌کنم آمدنت را کمی دیگر به تأخیر بینداز. تو اگر بیایی و ما همین باشیم که هستیم، وقت دیدنت دینت را قبول نمی‌کنیم. من می‌دانم که تو مثل ما زندگی نمی‌کنی و مثل ما حرف نمی‌زنی. آمدن تو ما را روی لبۀ تیغ ارتداد می‌برد. بگذار دلمان خوش باشد به همین دین نصفه و نیمه‌ای که داریم. کمی زمان بده تا تو را خوب‌تر بشناسیم و با دینت بهتر آشنا شویم. من در خیالم عاقبتم را شهادت در رکاب تو ترسیم کرده‌ام. خیالم را باطل نکن آقا! شبت بخیر امام غریب! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃بزرگ‌ترین عاشق روی زمین امان از دست عاشقان تو که کارشان خالی نشان دادن دست‌های ماست! روبه‌رو شدن با عاشقان تو از همان تضادهایی است که آدم را حیران می‌کند. دلمان برای تو که تنگ می‌شود، دستمان از تو که کوتاه باشد، توفیق دیدار عاشقان صادق تو را اگر داشته باشیم، آبی می‌شود روی دل تفتیده‌مان؛ اما از آن طرف به دیدار عاشقان تو که نائل می‌شویم، حقیر بودنمان به رخمان کشیده می‌شود. ما کوچک‌ها زیاد توان مواجهه با کوچکی‌مان را نداریم. تا عاشق شدن، باید با این تضاد بسوزیم و بسازیم. شبت بخیر بزرگ‌ترین عاشق روی زمین! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃دلگرمی عاشق ها باز هم نشسته‌ام و غصه می‌خورم؛ غصّۀ این قصۀ تکراری را: چرا ما دلمان به تو گرم نیست؟ دل‌گرم نبودن به تو زندگی‌هایمان را سرد کرده، هیچ آتشی توان گرم کردن زندگی‌های بی‌تو را ندارد. محبّت‌های ما به یکدیگر هم سرد شده. مگر می‌شود دلی به تو گرم نباشد و به حقیقت محبت دست یابد؟! دلمان را به تو گرم نکردیم که شیطان توانست سرمان را گرم کند به دنیا. سرگرمی‌ها جای دلگرمی را گرفتند و ما بیچاره شدیم. سرگرمی شد همۀ زندگی ما. به جای این که عادت به تو و نبودنت بشود درد بی‌درمانمان، عادت کردیم به سرگرمی‌ها، طوری که زندگی بدون آنها برایم تلخ شد. کی بناست سرمان بخورد به سنگ؟ این سرگرمی‌ها اگر همین طور به حکومتشان ادامه بدهند، بعید است سنگی در عالم توان بیدار کردن ما را داشته باشد. همین الان هم بارها سرمان خورده به سنگ؛ ولی به هوش نیامده‌ایم. تا کار از کار نگذشته به دادمان برس! شبت بخیر دلگرمی‌عاشق‌ها! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃آقای کرم چه عجیب‌اند عاشقان صادق تو که حتی فکر کردن به آنها به آدم حس حرکت می‌دهد. من اگر آنها را نمی‌دیدم یا قصه‌هاشان را نمی‌شنیدم، باور نمی‌کردم که می‌شود عاشق امام نادیده شد. وقتی که دیدم داغ‌ترین عشق‌ها در عالم، به عاشقان صادق تو تعلق دارد، فهمیدم که عشق را تو تقسیم می‌کنی. آقا! کرَم کن و سهم عشقم را بیشتر کن، شاید زودتر من هم عاشق صادقت شدم. شبت بخیر آقای کرَم! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃مالک دل ها کسی که با عاشقان تو دمخور می‌شود، خوب می‌فهمد که آنها هر کجا که باشند، دلشان پیش توست. ما به عاشقان تو که می‌رسیم، از گرو بودن دلشان می‌فهمیم که خودمان هر چه باشیم عاشق نیستیم. دل ما پیش همه هست، جز تو. پس هر چه از عشق بگوییم، جز لاف چیز دیگری نیست. اما آقا دربارۀ عشق، هر کدام از حرف‌هایمان لاف باشد، این دیگر جز حقیقت چیز دیگری نیست: ما دوست داریم عاشق تو شویم. شبت بخیر مالک دل‌ها! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃 طعم زندگی عشق را یا باید دید یا چشید. شنیدن نه مانند دیدن است و نه چشیدن. خدا بر عاشقان صادق تو بیفزاید. خدا نکند روزی بیاید که ما عشق نچشیده‌ها، از دیدن عاشقان تو محروم شویم. زبانم لال اگر آن روز برسد، فاتحه عشق خوانده خواهد شد و مردم دنیا با عشق غریبه خواهند شد. آن وقت طعم زندگی تلخ‌تر از زهر هلاهل خواهد شد. ما را از دیدن عشق‌چشیده‌ها محروم نکن آقا! شبت بخیر طعم زندگی! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃هوای نفس کشیدنم کار عمل، تصدیق صداقت ما در عشق است. کسی که عملش لبخند به لبت نمی‌نشاند، هر چقدر هم که فریاد عشق تو را سر دهد، باز هم دروغگوست. دروغ بوی تعفن در هوا می‌پراکند؛ طوری که فرشته‌ها را هم می‌آزارد. آلودگی این روزهای هوا، فقط برای دودها نیست، برای دروغ‌ها هم هست. از وقتی تصمیم گرفته‌ام به تو دروغ نگویم، وجدانم آرام است که سهمم در آلودگی هوا کمتر از پیش شده. آقا! مرا زودتر به حقیقت عشقت برسان! شبت بخیر هوای نفس کشیدن! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃 تعریف عشق اگر حقیقت عشق را همه فهمیده بودند، دیگر لازم نبود این قدر کنار عشق، صداقت را بیاوریم و کنار عاشق، صادق را تا کسی میان حقیقت و ادعا اشتباه نکند. صداقت برای عشق، مثل گرما برای آتش است، انفکاک این دو از هم، محال است. حسی که با صداقت همراه نیست، حتی شایستۀ نام عشق هم نیست. آقا! ما را ببخش که در تعریف عشق،‌ به قدری کم گذاشتیم که امروز جدایی میان عشق و صداقت، امکان‌پذیر شده. شبت بخیر تعریف عشق! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃رفیق شفیق در کشاکش میان شیطان و انسان، وقتی که پای عشق تو در میان باشد، پیروزی انسان بر شیطان قطعی است. کسی که در برابر شیطان دائم شکست می‌خورد، در صداقت عشق به تو تردید کند. گمان می‌کنم دیگر تکلیف کسی که رفیق شیطان شده معلوم است. من اگر رفیق تو نشدم؛ اما از رفاقت با شیطان هم بیزارم و چون عاشق نیستم، دائم در حال شکست خوردن از شیطانم. رفیق همۀ عاشق‌های صادق، مدد کن تا به عشق تو دست پیدا کنم. شبت بخیر رفیق شفیق! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃دنیا و آخرتم وقتی که کمی از دنیا فاصله می‌گیرم و از دورتر تماشایش می‌کنم، چیزی جز آب بینی بز و بزغاله مرده و برگی بر دهان ملخ نمی‌بینم. به دنیایی این چنین، مگر می‌شود دل بست؟ باید از هر چه پاکی و طهارت است،‌ دل بکَنیم تا بتوانیم به این دنیا دل ببندیم. دل بستن سر جای خودش، تاب آوردن این دنیا هم کار هر کسی نیست. از همان فاصلۀ ‌دور که به دنیا نگاه می‌کنم، به یقین می‌رسم که دنیا را فقط به خاطر تو می‌شود تاب آورد. همین و بس. شبت بخیر دنیا و آخرتم! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃پدر مهربان شب هوا که تاریک می‌شود، تن‌ها در بسترها آرام می‌گیرند و چشم‌ها به خواب می‌روند؛ ولی تو دنیا را با نور چشمان بیدارت روشن نگه می‌داری و با بسترت زیاد انس نمی‌گیری. بیدار می‌مانی که در دل شب برای ما دعا می‌کنی تا آرام زندگی کنیم. ما خودمان مثل بچه‌های لجوج، حرفت را زیر پا می‌گذاریم و چوبش را هم می‌خوریم؛ ولی تو مثل آن پدرهایی نیستی که تازیانۀ سرزنش را برداری و بر روحمان فرود آوری. تو پَرِ دعایت را بر همۀ وجودمان می‌کشی تا لطافت زندگی را بچشیم. کار ما خراب کردن است و کار تو آباد کردن. شبت بخیر پدر مهربان! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃مهربان من وقتی که حالم خراب خراب می‌شود و احساس می‌کنم دنیا برایم به آخر رسیده و ناگهان بی آن که کاری کنم، حالم خوب خوب می‌شود، یقین می‌کنم که کار، کار تو بوده؛ زیرا خوب کردن آن حال بد، از کسی جز تو بر نمی‌آید. وقتی که حالم خوب می‌شود، سراپا می‌شوم خجالت. شرمنده‌ام آقا از این همه مهربانی! مرا ببخش برای این همه غفلت! شبت بخیر مهربان من! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🏴 چشم تیز بین خدا التماس می کنم یک شب چشم هایت را به من بده. من چشم هایت را فقط برای اشک ریختن نمی خواهم. می خواهم با چشم های تو کربلا را تماشا کنم و خدا را ببینم. خدای کربلا را کسی اگر نبیند نمی فهمد که چه شد حسین با اشتیاق در خون خودش غلطید بی آن که ردی از اعتراض روی دلش افتاده باشد. چشمانت را به من بده که سخت محتاج دیدن خدای حسینم. من اگر خدای حسین را ببینم، هیچ دغدغه ای جز خدا فکر و دلم را به خود مشغول نمی کند. کسی اگر یک لحظه خدای حسین را ببیند یک روزگار بنده او می شود. برای همین یک لحظه دلت بسوزد برایم و چشم هایت را دریغ نکن از من. شبت بخیر چشم تیزبین خدا. ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃 خیر ترین عاقبتم چشم هایت را بده به من تا از پشت شیشهٔ اشک هایی که برای حسین می ریزم، دنیا را نگاه کنم‌‌؛ دنیایی که همه در دست قدرت خداست. می خواهم با چشم های تو ببینم خدای حسینی که جا در آغوش پیامبر داشت با خدای حسینی که سرش در تشت طلا بود یکی است و او همان خدای کربلایی است که تا قیام قیامت قلب تپنده زمین و آسمان است. می خواهم دلم را به خدای حسین بسپارم اما حال و روز ایمانم خوب نیست. باید چند لحظه ای با چشم های تو تدبیر خدا را ببینم. آقا! تو که بهتر از من می دانی اگر تدبیرم را به دست او ندهم، جز شر، هیچ عاقبتی در انتظارم نیست. پس منت بگذار بر سرم و زودتر چشم هایت را چند لحظه ای به من بده. شبت بخیر خیرترین عاقبتم. ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃حضرت معشوق برخی از کارها را چه خوب می‌توانم برای شادی دل تو انجام دهم؛ اما برخی از کارها را نه. مثلاً جمکران رفتن برای نشاندن لبخند روی لب تو کار آسانی است؛ اما نمی‌دانم چرا مدارا کردن با دیگران به نیت راضی نگه داشتن تو کار سختی است. اشک ریختن در مجلس روضه، برای کم کردن از غم دل تو کار آسانی است؛ اما گذشت کردن از خطای دیگران به نیت به دست آوردن دل تو کار سختی است. به گمانم دلیل این سختی و آن آسانی، دلی است که عاشق نیست. عاشق همه کار می‌کند تا که معشوق از او راضی باشد. مرا ببخش برای این همه عاشق نبودنم! شبت بخیر حضرت معشوق! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃عالمی گرفتارت خوش به حال کسی که خال لبت را دید و گرفتارش شد. ما را هم گرفتار خال لبت کن تا از گرفتاری دنیا خلاص شویم. به یقین آن خال، تنها نقطۀ سیاهی نشسته در گوشۀ لبت نیست، حجر الاسودیست که از بهشت آمده و البته بوسیدنش مستحب است. راستی توفیق این عمل مستحب را کی به ما می‌دهی آقا! شبت بخیر عالمی گرفتارت! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃شیرین‌ترین عشق شیرینی دنیا را چشیدیم و خوشمان آمد. شیرینی گناه را چشیدیم و لذت بردیم. شیرینی سرگرمی‌ها را چشیدیم و مشغول شدیم. شیرینی محبت تو را کی می‌چشیم تا عاشق شویم؟ به دادمان برس که داریم در میان این شیرینی‌ها، تلخ می‌شویم. شبت بخیر شیرین‌ترین عشق! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃مهربان امام من ما را خدا طوری آفرید که با محبت تو دلمان گرم شود به این دنیا و تاب بیاوریم این زندان تنگ و تاریک را. شیطان که از این حقیقت آگاه شد، سرمان را گرم کرد به خود دنیا تا از تو غافل شویم. خیلی از ما هدف تیر شیطان قرار گرفتیم و غافل شدیم و در این میانه اگر هنوز رمقی برای ماندن و نفس کشیدن داریم، مدیون نگاه لطف تو هستیم. ما از تو غافل شدیم، اما تو از ما غافل نشدی. خدا را شکر که تو را داریم و ممنون که این همه مهربانی! شبت بخیر مهربان امام من! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃امام صبورم کسی به من گفت: «تو مایۀ خجالتم هستی». همۀ وجودم شکست. در دلم طوفان غم به پا شد. کاری ندارم که درست گفت یا اشتباه؛ اما تصور این که شاید مایۀ خجالتش باشم، آرام و قرار را از کفَم ربود. حتماً از مهربانی توست که تا کنون به من نگفته‌ای که مایۀ خجالت هستم. او امامم نبود و این را گفت و این گونه تکه تکه‌ام کرد، تو اگر به من بگویی، هیچ چیز نمی‌ماند از من. من تلاش می‌کنم، دست و پا می‌زنم، زمین و زمان را به هم می‌زنم تا یک روز خیالم راحت شود که مایۀ خجالتت نیستم، ولی التماس می‌کنم تا آن روز حتی به اشاره هم نگو به من که مایۀ خجالتت هستم. روزی اگر این جمله را از تو بشنوم، حتی اگر بعدها مایۀ افتخارت شوم، دیگر زندگی برایم طعمی نخواهد داشت. به گمانم شیرینی بهشت هم نمی‌تواند تلخی این جمله را از کامم بزداید. ممنونم از لحظه لحظه صبوری‌ات. شبت بخیر امام صبورم! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃آرام جان امروز چه قدر خسته شدم از کارهایی که توانم را گرفته و نایم را برده‌اند خستگی از کارهایی که بوی دنیا می‌دهند و گویی مجبورم به انجام دادنشان. از کارهای روزمرّه، راه فراری نیست چون انسانم و در زمین نفس می‌کشم و باید کارهایی را انجام بدهم که حتّی تو هم انجام می‌دهی و پدرانت هم انجام می‌دادند ولی شما از آن کارها خسته نمی‌شدید و من می‌شوم. راز خسته نشدن شما این بود و هست که هیچ کاری را بدون آن که رنگ‌آمیزی خدایی کنید، انجام نمی‌دهید و دلیل خستگی من این است که قدرت رها شدن از جنبۀ زمینی کارهایم را ندارم. سخت است. کنده شدن از زمین در کارهای زمینی کرامتی است برای خودش. کار من نیست. این را، هم من می‌دانم و هم تو. فقط تو و کسی که تو با او دوستی می‌توانند کار زمینی کنند و رنگ الهی به آن بدهند. خستگی از کارهای زمینی در جان می‌مانَد. من گرفتار خستگی‌های تل‌انبار شده‌ام. از این همه خستگی خسته‌ام. با من دوست شو آقا! شبت بخیر آرام جان! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
‍ مگر تو خودِ خیر نیستی؟ هر چه غیر از تو نام خیر دارد اگر از تو فاصله بگیرد مگر شرّ نمی‌شود؟ و مگر می‌شود بویی از خیر به مشام کسی برسد بی‌آنکه از کوی تو گذر کرده باشد؟ حالا می‌شود شب بخیر را معنا کرد: شبت بخیر یعنی وقتی که این شب، برایت به خیر تمام شود. یعنی وقتی که بیدار شدی چشمت به رخ محبوب باز شود. یعنی دست محبوب به شانه‌ات بخورد و تو را بیدار کند. اصلاً یعنی تپش قلب محبوب لالایی شبانه‌ات باشد. یعنی وقتی بیدار شدی محبوب را در سجاده ببینی که در قنوت نماز شبش دارد نام تو را به زبان می‌آورد... به من بگو شبت بخیر من به شب بخیر‌های تو محتاجم. ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃امان ایمان ها در عالمی که تو در آن غایبی چه گردبادهای وحشتناکی می‌وزد! زوزۀ این گردبادها برای مردن از ترس، کافی است. این گردبادها رحم ندارند سر راهشان هر چه و هر که باشد معلّق میان زمین و آسمان به ناکجاآباد پرتاب می‌شود. رنگ این گردبادها سیاه است. سیاهی را با خودشان می‌برند به هر جا که می‌وزند. هر چراغی سر راهشان باشد خاموش می‌کنند و شیشه‌هایش را می‌شکنند. قُطر این گردبادها یکی دو قدم نیست. از طول یک روستا هم فراتر است. یک شهر بزرگ در گوشه‌ای از این گردباد مثل ریگ کوچکی است در بیابان. اصلاً سخن درست بگویم قطر این گردباد به اندازۀ طول همۀ دنیاست. این گردباد، نه به روز و نه هفته و نه ماهی محدود می‌شود و نه فصل از فصل را می‌شناسد. همیشه در حال وزیدن است. پس هیچ کسی در هیچ کجای این دنیا و هیچ زمانی از این گردباد در امان نیست و قسمت ترسناک قصۀ این گرباد آن است که کارش غارت ایمان است. فقط یک دسته‌اند که هر جا که باشند، ایمانشان در امان است آن هم دستۀ کسانی است که تو دوستشان هستی. آقا! با من دوست می‌شوی؟ من از این گردباد می‌ترسم. شبت بخیر امان ایمان‌ها! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃حضرت منتقم آقا! ما که سایۀ امنیت روی سرمان است، حال مادری را که نمی‌داند یک لحظه بعد، فرزندش شیر می‌خورد یا تیر، چه می‌فهمیم؟! ما نمی‌دانیم چه می‌کشد پدری که هر چشم بر هم زدنی را لحظۀ آخر زندگی فرزندانش می‌بیند و فرزندانی که نمی‌دانند در دم بعدی، یتیم‌اند یا جنازه‌شان در آغوش پدر. و چه می‌فهمیم حال کودک خردسالی را که روی جنازۀ مادر به گریه افتاده و او را التماس می‌کند از خواب بیدار شود. یک روز می‌آیی و ورق را برمی‌گردانی. آن روز باشیم یا نباشیم روز عید زمین است. کاش عید زمین زودتر فرا برسد! شبت بخیر حضرت منتقم! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃امام غریبم من به حرف‌های دیگران بها می‌دهم و روی حرفشان ریز می‌شوم به اندازه‌ای که بهار و پاییز زندگی من، بسته به حرف‌های مردم است. مردم برای من بزرگ‌اند به اندازه‌ای که وقتی در مقابل نگاهم قرار می‌گیرند، همۀ جغرافیای چشمم را پر می‌کنند. این بزرگی ناخودآگاه مرا به تعظیم در برابر مردم فرا می‌خواند. اما حرف تو برای من ... ؟؟؟؟ و تو در مقابل نگاه من .... ؟؟؟؟ ..... بگذار نقطه‌چین‌ها، نقطه‌چین باقی بمانند. شرمگینم! مرا ببخش! خدا کند روزی برسد که در میان خلائق حرف کسی برایم به اندازۀ حرف تو مهم نباشد و کسی در میانشان در مقابل نگاهم به اندازۀ تو بزرگ نباشد. باز هم مثل دیشب شبت بخیر امام غریبم! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🍃محبوبم آقا! همسفران تو در سفر اربعین را می‌شود شناخت؟ ما داریم قرارهایمان را با همسفرانمان می‌گذاریم. قرار شما در چه روزی است؟ راستی از کدام مرز به کربلا می‌روید؟ اصلا اول می‌روید سامرا و کاظمین یا بعد از اربعین زائر آن دو کوی عشق می‌شوید؟ از کدام مسیر به کربلا می‌روید؟ از طریق الحسین یا طریق العلما یا از راه دیگری؟ ببخش یادم رفت که من همراه تو نیستم و این سؤال‌ها را کسی می‌پرسد که تو او را به همراهی خویش دعوت کرده‌ای. ولی اختیار خیالم دست خودم نیست. او قرار و مدارهایش را با تو می‌گذارد و با تو از ابتدا تا انتهای سفر همراه می‌شود. آخرش این همراهی خیالی مرا دیوانه می‌کند. کاش امسال اذن همراهی می‌دادی! شبت بخیر محبوبم! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯