✡️ جهانوطنی آمریکامحور در دنیای سینمایی مارول (۱)
1️⃣ سال ۲۰۱۱ فیلم #ثور در حالی اکران شد که گرچه در گیشه بسیار موفق بود، اما نتوانست نظر مثبت منتقدان را به خود جلب کند. اما نکتهٔ مهم در این فیلم نه مباحث مالی و نه کیفیت هنریِ فیلم، بلکه داستانی بود که آغازگر یک مسیر شد.
2️⃣ در واقع فیلم «ثور» مقدمهٔ بسیاری از داستانهای بعدی کمپانی مارول را فراهم کرد. «ثور: عشق و تندر» و مجموعهٔ تلویزیونی #لوکی تنها دو نمونه از رشتههای ادامهدار این فیلم است.
3️⃣ داستان از این قرار است که شهر #آزگارد مقرّ اصلی دفاع از نُه جهان مستقل است که کهکشان و سیارهٔ ما تنها یکی از آنها است. شهری افسانهای که مردم آن در کمال صلح و آرامش زندگی میکنند و برای ثور بهعنوان ناموسِ #وطن شناخته میشود.
4️⃣ در فیلمهای بعدی ثور که در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۷ ساخته شد و همچنین فیلمهای #نگهبانان_کهکشان، هدف اصلی محافظت از سیارهٔ قهرمانهای داستان و بهطور خاص شهر آزگارد است.
5⃣ بهطور کلی یکی از درونمایههای تمام فیلمهای #مارول حفاظت از سیاره یا کهکشان در مقابل اشرار یا نیروهای شیطانی است. اما در فیلم «ثور: رگناروک» (۲۰۱۷) در کمال ناباوری، شهر آزگارد بهکلی نابود میشود. این در حالی است که مردم شهر سوار بر سفینهٔ ثور از شهر خارج شدهاند.
6⃣ در اینجاست که ثور به یاد سخن پدرش میافتد که «آزگارد یک مکان نیست، آزگارد جایی است که مردمِ آن هستند». همین مسأله باعثِ آرامشِ ثور و به تبع او بینندگان میشود.
7⃣ در واقع اگر فرض کنیم آزگارد نماد وطن یا #سرزمین_مادری است، مضمون گفتهٔ حکیمانهٔ فیلم این است که: «گرچه وطن و حفاظت از آن اهمیت بالایی دارد و خاطرهاش همیشه به شکل نوستالژی در ذهن باقی خواهد ماند، اما مفهومِ «وطن» مقیّد و محدود به مرزهای جغرافیایی نیست».
8⃣ این ایدهٔ ظاهراً حکیمانه همان چیزی است که گاهی با عنوان #جهانوطنی خوانده میشود. طرفداران جهانوطنی معتقدند وابستگیهای قومی و ملّی یا بهطور کلی علایق فرهنگی و سنّتی نسبت به یک کشور یا اقلیم خاص باید در علاقهٔ کلی به جهان و انسان هضم شود.