بهشتی که #شهید_طهرانی_مقدم قبل از شهادتش دید
🔹حمیدرضا مقدمفر، همرزم شهید نقل میکند: یک هفته قبل از شهادتش گفت: خواب دیدم مردم، من را داخل قبر گذاشتند، یک دفعه نگاه کردم، تاریکی محض همه اطراف من را گرفته بود. تمام بدن من میلرزید. دیدم ملائک سؤال و جواب آمدند، در همان فضای تاریک و رعبانگیز به من گفتند: چه چیزی با خودت آوردهای از آن دنیا؟
▫️من فکر کردم که حالا چه باید به اینها بگویم که نجات پیدا کنم. میلرزیدم و تعریف هم که میکرد با همین تعابیر. میگفت: فکر کردم بگویم، من جنگ رفتم، خب! پاسدار بودی، وظیفه و تکلیفت بوده که باید برای امنیت مردم کار میکردی. فلان خدمت را انجام دادم، خیریه داشتم، چه و چه و همینطور به یادم آمد که کارهای خوب من اینها بوده، دیدم که هر چه فکر کردم، وظیفه بوده، موشک درست کردم، وظیفه بوده، پاسدار این انقلاب بودی، وظیفهات بوده از امنیت مردم دفاع کنی و موشک درست کنی.
▫️دیدم خدایا من هیچ چیز ندارم، چه بگویم. یک دفعه به ذهنم رسید که بگویم من هیأت میروم و برای #امام_حسین (ع) اشک میریزم، در روضهها شرکت میکنم، برای #حضرت_زهرا (س) اشک میریزم، من خیلی حضرت زهرا (س) را دوست دارم.
▫️میگفت تا اینها را گفتم، اینها به زبانم آمد، یک دفعه نگاه کردم، این تاریکی محض تبدیل شد به یک خرمی و نور و یک بهشتی را مقابل خود دیدم.
#سالروز_شهادت 🌹
#شهیدانه 🕊