♨️همیشه می گفت « هر وقت عرصه بر شما تنگ شد ، پنج دقیقه دیگر مقاومت کنید! شاید پیروز شوید!!!»
این ها رو از کتاب و مجله نخوانده بود، اتفاق سواد هم نداشت! بچه پولدار هم نبود! پسر حاج حسن قره داغی بزاز بود و کارش تا قبل مشروطه « دلال اسب »!
بهش میگفتند ستارخان !
#مقاومت #ستارخان #گام_دوم
🔴 گام دوم🔻
@GamDvom
♨️ستارخان در خاطراتش می گوید:
من هیچوقت گریه نکردم ، چون اگر گریه می کردم آذربایجان شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست می خورد ایران شکست می خورد.
اما یک بار گریستم و آن زمانی بود که 9 ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا
از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل، کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه می خورد
با خودم گفتم الان مادر کودک مرا ناسزا می دهد و می گوید لعنت به ستارخان. اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت: "اشکالی ندارد فرزندم، خاک می خوریم، اما خاک نمی دهیم." آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد ...
#ستارخان #گام_دوم
🔴 گام دوم🔻
@GamDvom