#انسان_شناسی۳۵۱
• کسی که قصد عبور از بخشهای پایینی نفس را دارد،
و میخواهد حصار نفس خود را بشکند و از قفس زمان و مکان عبور کند، تا دستش به سهم بیشتری از محبت و عشق الهی برسد؛
برایش تحمل «محدودیتهایی که ملزومات این رسیدن است» شیرین است!
شیرین شیرین شیرین!
√ رسانه رسمی استاد محمد شجاعی
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
انسان شناسی ۳۵۱.mp3
11.57M
#انسان_شناسی ۳۵۱
#استاد_شجاعی | #استاد_انصاریان
• بقیه چی میگن؟
• چقدر خودت و محدود میکنی؟
• چرا از خیلی چیزایی که برای بقیه عادیه، لذت نمیبری؟
• چرا اینهمه به خودت سخت میگیری؟
✘ اینا سوالات و حرفهاییه که خیلی از مومنان باهاش مواجه میشن!
√ حالا جواب چیه ؟
منبع : کارگاه انسان شناسی پیشرفته
🎞 رسانه رسمی استاد محمد شجاعی
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
#گپ_روز
#موضوع_روز : توکل و اعتماد به خدا با ذکر لا حول و لا قوه الا بالله
✍️ توحید را باید از کودکان آموخت!
آنقدر حول ریسمانی بنام « مادر » موحّدند، که اگر در کنارش باشند و هیچ مخلوق دیگری نباشد، تنهایی اسیرشان نمیکند!
مینشینند گوشهای از خانه، همانجا که امتداد نگاهشان، به سایهی مستحکم مادر گره میخورد، و فقط همینجاست که دیگر برای اجرای بزرگترین نقشههای دنیایشان، آمادهاند!
هرجا گرهای به کارشان میاُفتد، نه میترسند و نه جا میزنند؛
رو میکنند به مادر ... و با نگاه عجزآلودی، باقیِ کار را ، با یقین بدو میسپارند.
یقین به اینکه؛ مادر هست و من برای ادامهی راه، تنها نیستم.
√ ماجرای همین کودک و مادر است؛ ماجرای ما و خدا !
عَبْدی که آموخته، فقط همان گوشه ای از دنیا را برای بازی انتخاب کند؛ که امتداد نگاهش، سایهی مستحکم خدا را ببیند، هرگز در هیاهوی بازیهای دنیا گم نخواهد شد.
دورترها، خطرناکند!
و او تا دایرهای میتواند، به دنیا مشغول شود؛ که چشمانش از دیدنِ حضور دائمی خدا، عاجز نشوند!
آنوقت زیر سلطنتِ نگاه چنین خدایی، نه هرگز هراسی به دلش میاُفتد و نه از گشودنِ گرههای مداومی که به کارش میاُفتند ناتوان میشود!
هرجا به بنبستی رسید، چشمانش میدود دنبال سایهی مستدامِ خدا که بر وجودش حاکمیت میکند و با نگاهی عجزآلود که بوی یقین میدهد، باقیِ کار را به خدایی میسپارد که آسان کنندهی امور است!
نه ترسی او را میدَرَد، و نه تنهایی احاطهاش میکند!
دارایی او خدای بالا بلندی است که در انتهای هر راه بندانی برای گشودن جادهای نو، ایستاده به شرط آنکه آنقدر دور نشده باشد که دیگر نبیندش.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
√ یک « ذکر اعظم » که فهم و مداومت بر آن ما را به نهایت قدرت و آرامش میرساند!
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری | #استاد_شجاعی
✘ هر وقت کارت گیر کرد، نترس اینجوری دعا کن!
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
همه چی با من !.mp3
7.08M
#پادکست_روز
💥 من خیلی برای ادارهی کارام و مسئولیتهام، روابطم و ... استرس دارم!
اگر آبروم بره چی؟
اگر گیر کنم توش چی؟
اگر از دستش بدم چی؟
#استاد_شجاعی | #استاد_صفایی_حائری
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
#ارتباط_موفق
گره گشایی ساده دل باش!
← اینکه میدانی گرهِ کار رفیق شما، چگونه باز میشود،
و قبل از درخواستش، خودت پیشقدم نمیشوی؛
یعنی شما به بیماری بُخل مبتلایی!
☜ آدمهای بخیل، شبیه اتاقیاند تنگ و تاریک؛ که حتی آنقدر جا ندارند که بتوانی دو پایت را دراز کنی و کمی خستگی در کنی!
شما باشی در چنین اتاقی، منزل میکنی؟
✦ آدمها در قلبهای وسیع اما ساده، منزل میکنند،
نه در قلبهای تنگی که با اَداها و ظاهرسازیها تزئین شدهاند.
منبع : با این افراد ازدواج نکنید / مخرب ترین ترس
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
「🍀」
زندگی خود را روی دور تند قرار ندهید!
کمی آرام بگیرید
و به موسیقی زندگی گوش بسپارید.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🌿🌸🌿
وقتی ذهنتان را به حال خود رها کنید، به دنبال افکار منفی و احساسات منفی می رود!
باید همواره آگاهانه، افکاری مثبت را به ذهن وارد کنیم.
با جملات تأکیدی مثبت خواسته های خودمان را بیان کنیم، تا ذهن به دنبال راهکار برای اهدافمان برود.
🌊 #اقیانوس_آرام
آقای روان شناس
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹🔹💠🔹🔹
برای انگشت نما شدن حاضرید بمیرید؟! 🙄
💉 تزریق ژل ها و دیگر مواد شیمیایی به پوست چه فجایعی به بار می آورند؟
🌃 #آرمانشهر
/ اجتماعی
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🍀🌺🍀
🍁 بیشترین نارضایتی مردان از زنان:
~ تكرار مسائل گذشته
~ غر زدن
~ سکوت آزار دهنده
🍁 بیشترین نارضایتی زنان از مردان:
~ بیتوجهی
~ توجه بیش از حد مردان به کار
~ ضعیف بودن در روابط جنسی
#باغچه / خانوادگی
مشاور
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
「🦋」
یادت باشه:
بعضی اتفاق ها باید تموم بشن
تا اتفاق های بهتری شروع بشن!
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 این آقا اجازه نمی ده!
#فانوس
/روشن بینی و روشنگری 🌙 🌕
………………………………………
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🍂 هر موقع احساس بی مصرفی کردی،
یادت بیاد که سازمان ملل هنوز وجود داره!
#نیشخند 🤭
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
☑️
برای عمل کردن جسم انسان،
باید او را بی هوش کرد.
اما
برای عمل کردن روح انسان،
باید او را بیدار کرد!
#تلنگر 👌🏼
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
💚
یادمان باشد که حق الناس،
همیشه پول نیست،
گاهی دل است.
دلی که باید بدست می آوردیم و نیاوردیم.
دلی که باید می دادیم و ندادیم.
دلی که شکستیم و رهاکردیم.
دلهای غمگینی که بی تفاوت از
کنارشان گذشتیم.
❗️ خدا از حق الناس نمی گذرد!
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
⚫️ تهمت مانند زغال،
شاید نسوزاند
ولی حتماً سیاه میکند.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🌳 ویژگی های مؤمن
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
☘
نمی گم سخت نیست،
ولی تو سخت تر باش!
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🌙
مردم
همه تو را
به خدا سوگند می دهند
اما برای من
تو آن همیشه ای
که خدا را به تو سوگند می دهم.
«قیصر امین پور»
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴مادری که بعد از شهادت فرزند غواصش، لب به ماهی نزد،
مادر شهید غواص، محسن جاویدی که وقتی شنید پسر غواصش در عملیات کربلای ۴ برای همیشه در آبهای خروشان کارون جاویدالاثر شده است، دیگر لب به ماهی نزد و از دیگران خواست اسم ماهی را جلویش نیاورند،
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
گام دوم انقلاب
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مـــــرا با خودت بـــبــر» ⏪ بخش۳۰: پیرمردی چاق در فضایی تنگ و نیمه تاریک، روی
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄
📚 «مـــــرا با خودت بـــبــر»
⏪ بخش۳۱:
ساعتی میگذشت که ابراهیم بیرون دکان روی کرسی نشسته بود و به آتشی خیره شده بود که دورتر، میان بازار، شعله میکشید.
ابوالفتح آمد و جلویش ایستاد. انگشت در روغنی زد که ته پیالهای بود. آن را آرام به تاول پیشانیاش مالید. ابراهیم واکنشی نشان نداد و حرفی نزد. ابوالفتح مقابلش نشست.
ــ می آیی به مسجد برویم؟
ابراهیم پوزخند زد، اما نگاهش نکرد.
ــ با این پیشانی؟
ــ زخم شمشیر که نیست!
ــ هست؛ تو نمیبینی!
پیرمردی لاغر عبور کرد که انبانی به دوش داشت. زیر بار، سری برای ابراهیم تکان داد و گذشت. ابراهیم با خود فکر کرد که او را کجا دیده بود. ذهنش خفته و تاریک بود. اما یادش آمد که او را در مسافرخانه ی الیاس دیده بود. نامش را به خاطر آورد؛ شعبان.
به یاد آن شب بارانی افتاد که عشق آمال او را به آن جا کشانده بود. دیگر نمیخواست به آدمها و مکانهایی فکر کند که ارتباطی با آمال داشتند و او را به یادش میآوردند. با آن که از الیاس بدش میآمد، اما دیگر مطمئن بود که حرفهایش راست بوده است. خود را سرزنش کرد که باید بعد از سخنان الیاس، دور آمال را خط میکشیده و سراغش را نمیگرفته است. نباید تعجب میکرد که دختری تنها و زیبا بلغزد یا دیگرانی فریبش دهند و او را بلغزانند.
تنهایی و بی پناهی برای هر دختر زیبایی میتوانست خطرات و آفتهایی داشته باشد. این بدشانسی او بود که به یکی از آن دختران زیبا و تنها دل باخته بود.
اذان ظهر را که گفتند در راه مسجد در این باره با ابوالفتح گفتگو کرد.
ابوالفتح گفت:
«برای من عجیب است که این دختر تو را با این همه اصرار از خود میراند! حاضر نیست فریب کاری کند و خودش را پاک و بیگناه نشان دهد. نمیدانم معنایش چیست! شاید او هم به تو علاقه دارد و حاضر نیست با زندگی ات بازی کند. چنین گذشت و صداقتی در خور تقدیر است.»
ــ زندگی سختی داشته؛ حالا هم مجبور است با عموی رباخوار و زن عموی ساحرش زندگی کند.
ــ باید برایش دعا کنیم!
ــ به نفع من است که فراموشش کنم و بروم به دنبال زندگی ام. کافی است به اُم جیران بگویم تا راه بیفتد و دختری را از خانواده ای متدین و خوش نام برایم خواستگاری کند. سرم که به زندگی و همسر و فرزند گرم شود، دیگر از موجودی به نام آمال یاد هم نخواهم کرد. اما انصاف نیست که او را در این شرایط دشوار رها کنم و بروم. ساعتی است مرتب به این فکر میکنم که خانه ی عمویش که شبیه دخمه است، جای زندگی نیست؛ یا این صحنه جلو چشمم است که او جلوی دکه بساط کرده است و یک گاری زیرش میگیرد و همه ی عمر عاجز و زمین گیرش میکند.
ــ درک میکنم. از طرفی او را شایسته ی خودت نمیدانی؛ از طرفی نمیتوانی نسبت به سرنوشتش بی تفاوت باشی! وضعیت دشواری است! نمیدانم باید برای تو دلسوزی کنم یا برای او!
پس از نماز، به رأس الحسین رفتند و زیارت کردند.
ابوالفتح بیخ گوشش گفت:
«خدا میخواهد ما همیشه به حجت او توجه داشته باشیم و او را محور زندگی خود قرار دهیم. او انسان کامل است. از حال و روزمان خبر دارد. اگر دعایمان کند به اجابت نزدیکتر است. از او کمک بخواه! تنها نیستی! او درکت میکند.
خدا دعای حجت خود را میپذیرد. حضرت جواد (ع) پیشوا و امام زمان ماست. نباید از او غافل باشیم.
◀️ ادامه دارد ...
.................................
🌳 #بوستان_داستان
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
گام دوم انقلاب
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مـــــرا با خودت بـــبــر» ⏪ بخش۳۱: ساعتی میگذشت که ابراهیم بیرون دکان روی کرسی
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄
📚 «مـــــرا با خودت بـــبــر»
⏪ بخش ۳۲ :
ابراهیم چشمهایش را بست و دستها را برای دعا بالا آورد. اشکش به راه افتاد. دقیقه ای گذشت.
چشم باز کرد و گفت:
«ابوالفتح! تو بهترین دوست منی! پدرم کاروبارم را به تو سپرد. آن قدر به تو ایمان دارم که هرچه بگویی چشم بسته میپذیرم! درست نیست چیزی را از تو پنهان کنم! برایم سخت است بپذیرم که مولایمان در کودکی به امامت رسیده و حالا که تقریباً هم سن و سال من است، میتواند از محل زندگی اش در مدینه، از آن چه در دمشق در قلبم میگذرد، با خبر باشد.
میدانم که خدا میتواند چنین قدرت و کمالی را به هر کس که بخواهد بدهد. میدانم که حضرت عیسی (ع) در نوزادی سخن گفته و خود را پیامبر نامیده است. از کرامتها و معجزات پیامبران و امامان زیاد شنیدهام. همه را قبول دارم، اما من به دنبال یک نشانهام تا خودم به یقین و باور قلبی برسم. به نظر تو این خواسته از ضعف ایمان من است؟»
بیرون آمدند. آفتاب در حیاط مسجد میتابید. گرمای لذت بخشی بود. ابراهیم احساس میکرد برفهای یخ زده ی وجودش آب میشوند.
ابوالفتح گفت:
«همه دوست داریم جای پای خدا را در زندگی خود ببینیم. خدا در سراسر زندگی ما حضور دارد. باید چشم دلمان را باز کنیم تا او را ببینیم! او هست؛ ما چشم بر او بستهایم! اگر خوب نگاه کنی، همه ی زندگی ما نشانه است!
طارق صورت فروش را جلو ابراهیم گذاشت. سکهها را شمرد و تحویل داد.
ــ فروشمان خیلی بهتر شده است!
ابوالفتح دستی به شانه ی طارق زد و گفت:
«کاش من هم یکی مثل طارق داشتم!»
حواس ابراهیم جای دیگری بود. طارق کاسه ی آب را جلویش گرفت. توجهی نکرد.
ــ باز آن پیرمرد آمد. گفت دوباره میآید. گفت نامش شعبان است.
ابراهیم لحظهای با کنجکاوی نگاهش کرد و بعد آهی کشید و سکهها را در کیسهای چرمی ریخت.
ــ خودم دیدمش. کولهای روی دوشش بود و از جلو دکان گذشت. با اشاره سلام کرد. اگر آمد و من نبودم، دو سکه یا قواره ای پارچه به او بده! به گمانم زیر دست آن الیاس، زندگی دشواری دارد!
درِ دکان باز شد و شعبان سرش را داخل آورد و لبخندزنان سلام کرد.
طارق آهسته گفت:
«خودش است.»
ابراهیم دست در کیسه کرد و سه سکه بیرون آورد. ایستاد و تعارف کرد.
ــ سلام شعبان! بیا داخل!
من را ببخش که دو بار آمدهای و من نبودهام! بیا بنشین!
یادش آمد که آن شب، نشانی دکان را به او داده بود. کرسی را نشانش داد. شعبان آمد و کنار ابوالفتح نشست. کیسه ای خالی روی دوشش بود. کفش کهنهای به پایش بود. چند جایی از لباسش وصله داشت. طارق کاسه ی آب را به دستش داد. شعبان آب را نوشید و به ابراهیم لبخند زد. دندانهایش زرد و بلند بود.
ــ دو بار دیگر هم آمدم که دکانت بسته بود!
ابراهیم سکهها را در دستش گذاشت.
ــ میدانم زندگی سختی داری! الیاس مراعات سن و سالت را نمیکند. آن شب دیدم که حرف زشتی به تو زد. ببخش که این سکهها مسی است! آن شب که سکه ی زر به الیاس دادم، مجبور بودم. کاش ثروتمند بودم و بیشتر کمکت میکردم!
شعبان باز لبخند زد. دست پیش برد و سکه ها را در کیسه ی چرمی ابراهیم انداخت.
ــ پولت را نگه دار! اگر گله و شکایتی از من شنیدی، دست در کیسهات کن! آمدهام با تو حرف بزنم. آمده ام از آمال برایت بگویم؛ آنچه را راست است. برای همین آن شب نشانی دکانت را پرسیدم، نه برای چیز دیگری.
ابراهیم گر گرفت و فشار خون را در چهرهاش حس کرد. از خدا همین را میخواست که حقیقت را بفهمد. شعبان به طارق و ابوالفتح نگاهی انداخت. نمیدانست میتواند جلو آن ها حرف بزند یا نه. ابوالفتح برخاست برود که ابراهیم دستش را گرفت.
ــ هر دو محرم اند. خیالت راحت باشد!
◀️ ادامه دارد ...
.................................
🌳 #بوستان_داستان
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
گام دوم انقلاب
🦋🕸🕷🦋🕸🕷🦋🕸🕷 #پروانه_ای_در_دام_عنکبوت #قسمت_پانزدهم: نمیدونستم حرکت بعدیشون چیه وقراره کدوم یکی ازم
🦋🕸🕷🦋🕸🕷🦋🕸🕷
#پروانه_ای_در_دام_عنکبوت
#قسمت_شانزدهم
خدای من این دوداعشی خبیث سر غنایم جنگی یا بهتر بگویم اموال غارتی دعوایشان شده بود, بالاخره بعداز بحث زیاد چون ابواسحاق پول لازم بود قسمت بیشترپول ودلارهایی که پدر بیچاره ام سالهای سال برای بدست اوردن انها تلاش کرده بود تا زن وفرزندانش دراینده زندگیشان تامین باشد به ابواسحاق رسید ووسایل خانه هم ابوعاص برای خودش مصادره کرد,برایشان اهمییت نداشت که دو جسد غرق درخون کنارشان است وسه جفت چشم نگران خیره به چشمان پدرومادری که دیگر نفس نمیکشیدند بود,عماد, این برادرک شیرین زبانم کلا مسخ شده بود هیچ کلامی از دهانش خارج نمیشد وفقط وفقط چشمانش دور وبر پدرومادرم میگشت...درهمین هنگام ابوعاص روبه ابواسحاق کردوگفت آن دوحوریه(اشاره به من ولیلا) هم مال تو به گمانم پول خوبی در ازای فروششان بگیری خخخخخخ😈
خدای من....درست شنیدم ...ما به اسیری ویا بهتر بگویم کنیزی میرفتیم...مگر قانون برده وبرده داری در اسلام منسوخ نشده؟؟چرا این بااصطلاح مسلمانان نوظهور هیچ اطلاعی از دینشان ندارند؟؟؟منی که یک هفته بیشتر نیست اسلام اورده ام بیشترازاینانی که برای هرکارشان تکبیر میگویند از دین سررشته دارم...اری اینان شیاطینی هستند که درظاهر سنگ اسلام رابه سینه میزنند ودرحقیقت دشمن اصلی دین واسلامند ,به خدا که طارق عین حقیقت رامیگفت ,اومعتقدبود این دواعش ساخته وپرداخته دشمنان اسلام هستند وبرای بدنام کردن اسلام وبیزارشدن مردم جهان از اسلام,علم شدند وچه خوب به وظیفه شان عمل میکنند....
آه برادرم طارق کجایی؟؟کجا رفتی که ندیدی عزیزانت را زنده زنده سربریدند وقهقه زدند,کجایی که ببینی ناموست ,اسیردست ابلیس شده ,آه چه مظلوم وغریبیم ما...چه غریب است دین خدا...چه غریب است اخرین فرستاده خدا...چه غریب است حجت خدا ,علی مرتضی ع وبچه هایش وشیعیانش....
به خدا...خدا هم غریب شده دراین مسلک....
ادامه دارد..
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ امام صادق علیهالسلام:
🌾 ما هنگامی که کودکان ۷ ساله میشوند، یه اندازهای که طاقت دارند، آنان را به انجام نماز و روزه فرمان میدهیم
📚 بحارالأنوار
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff