eitaa logo
گام دوم انقلاب
2.7هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
715 فایل
ارتباط با خادمین کانال @h_azizi @mryas68 💥 کانال جامع و تخصصی گام دوم انقلاب به #تبیین_نظام_مسائل و #تحلیل نخبگان و #اخبار مربوط به گام دوم می پردازد. راستی کاملا خودجوش هستیم. کاملا کانال در ایتا 👉 eitaa.com/joinchat/4048814097C98a7538217
مشاهده در ایتا
دانلود
1_11973569.mp3
زمان: حجم: 2.78M
یتیما با ظرف شیر ساکتند و سر به زیر غم رو شونه هاشون اشک چشماشون روی گونه هاشون ناله می کنند از غم باباشون... . 🔻 علیه السلام تسلیت باد
☑️ اگر امام حسن در جنگ با معاویه کشته میشد، دیگر «» نبود! ▪️ اگر (ع) کشته میشد، امروز از اسلام یا نامی نبود یا اگر نامی بود، شخصیّت اوّل اسلام معاویةبن‌ ابی‌سفیان بود. و شما می‌دانید اسلامی که شخصیّت اوّلش و مرد اوّل یا دوّمش معاویه باشد، یعنی آن اسلامی که شالوده‌اش کاخ سبز است؛ یعنی آن اسلامی که زیربنای فکری و فلسفیِ تبعیض نژادها و تبعیض طبقات و اختلاف طبقاتی است؛ یعنی آن اسلامی که پشتوانه‌ی ظلم است؛ آن اسلامی که پشتوانه‌ی قدرت‌های جبّار و طاغی و غاصب است؛ آن‌چنان اسلامی برای بشریّت باقی میماند. ▪️ و امام مجتبی در آئینه‌ی تاریخ همه‌ی این مطالب را میدید؛ و البته دریغش می‌آمد که را بی‌رقیب در این میدان باقی بگذارد؛ دشمن معاویه است، یزیدِ احمق که نیست! دشمن، معاویه‌ی سیّاس است، معاویه‌ی سیاستمدار، پخته، چکیده، تجربه‌کرده، کارآزموده، با آن روشهای عجیبی که او به کار میزند، دشمن، او است. نه یزیدِ جوانِ خامِ ساده‌دل. ▪️ و باز در روزگاری است که هنوز جمعیّت شیعه شکل نگرفته‌اند و مجزّا نشده‌اند از عامّه‌ی مسلمان‌ها به صورت یک گروهی که یک جهت و هدف خاصّی دارد؛ همانطوری که در زمان امام حسین (ع) این‌جور شده بودند. ▪️ ... اگر چنانچه امام حسن با این وضع کشته میشد، دیگر «شهید» نبود. مردی که کشته‌شدنِ او و مرگ او حیات‌بخش نباشد، برای بقای مکتب مفید نباشد، دشمن را جری‌تر کند، میدان را برای او بلامنازع و بلامعارض بگذارد، در اسلام اسم این‌چنین کشته‌شدنی «» نیست. شهادت یعنی مرگِ زندگی‌بخش؛ یعنی جان‌دادن و جانی به اجتماع دمیدن؛ نه‌اینکه برود در میدانی کشته بشود و بعد حتّی یک حلقوم باقی نماند که فکر او را و پیام او را به جهانیان برساند. ▪️ و امام حسن وضعش این‌جوری بود و اگر کشته میشد، معاویه میماند و تُرک‌تازی‌های بی‌دریغش و حتّی دشمنی‌اش با پیغمبر! 📖 دو امام مجاهد ؛ گفتار دوّم ؛ ص ۹۸ 🏴 🏴 🏴 ╭━═━━⊰🍃🌼🍃⊱━═━╮ @gamedovomenghelab ╰━═━━⊰🍃🌼🍃⊱━═━╯ ☄️ همراه گام دومی ها بیندیشید☝️
☑️ اگر امام حسن در جنگ با معاویه کشته میشد، دیگر «» نبود! ▪️ اگر (ع) کشته میشد، امروز از اسلام یا نامی نبود یا اگر نامی بود، شخصیّت اوّل اسلام معاویةبن‌ ابی‌سفیان بود. و شما می‌دانید اسلامی که شخصیّت اوّلش و مرد اوّل یا دوّمش معاویه باشد، یعنی آن اسلامی که شالوده‌اش کاخ سبز است؛ یعنی آن اسلامی که زیربنای فکری و فلسفیِ تبعیض نژادها و تبعیض طبقات و اختلاف طبقاتی است؛ یعنی آن اسلامی که پشتوانه‌ی ظلم است؛ آن اسلامی که پشتوانه‌ی قدرت‌های جبّار و طاغی و غاصب است؛ آن‌چنان اسلامی برای بشریّت باقی میماند. ▪️ و امام مجتبی در آئینه‌ی تاریخ همه‌ی این مطالب را میدید؛ و البته دریغش می‌آمد که را بی‌رقیب در این میدان باقی بگذارد؛ دشمن معاویه است، یزیدِ احمق که نیست! دشمن، معاویه‌ی سیّاس است، معاویه‌ی سیاستمدار، پخته، چکیده، تجربه‌کرده، کارآزموده، با آن روشهای عجیبی که او به کار میزند، دشمن، او است. نه یزیدِ جوانِ خامِ ساده‌دل. ▪️ و باز در روزگاری است که هنوز جمعیّت شیعه شکل نگرفته‌اند و مجزّا نشده‌اند از عامّه‌ی مسلمان‌ها به صورت یک گروهی که یک جهت و هدف خاصّی دارد؛ همانطوری که در زمان امام حسین (ع) این‌جور شده بودند. ▪️ ... اگر چنانچه امام حسن با این وضع کشته میشد، دیگر «شهید» نبود. مردی که کشته‌شدنِ او و مرگ او حیات‌بخش نباشد، برای بقای مکتب مفید نباشد، دشمن را جری‌تر کند، میدان را برای او بلامنازع و بلامعارض بگذارد، در اسلام اسم این‌چنین کشته‌شدنی «» نیست. شهادت یعنی مرگِ زندگی‌بخش؛ یعنی جان‌دادن و جانی به اجتماع دمیدن؛ نه‌اینکه برود در میدانی کشته بشود و بعد حتّی یک حلقوم باقی نماند که فکر او را و پیام او را به جهانیان برساند. ▪️ و امام حسن وضعش این‌جوری بود و اگر کشته میشد، معاویه میماند و تُرک‌تازی‌های بی‌دریغش و حتّی دشمنی‌اش با پیغمبر! 📖 دو امام مجاهد ؛ گفتار دوّم ؛ ص ۹۸ ╭━═━━⊰🍃🌼🍃⊱━═━╮ @gamedovomenghelab ╰━═━━⊰🍃🌼🍃⊱━═━╯ ☄️ همراه گام دومی ها بیندیشید☝️
📕 سه دیدار 📕 اثری متفاوت از است که روایتگر سه نوبت ملاقات نویسنده با است. 📘 📕 این مجموعه دو جلدی، با عنوان کامل به نگارش درآمده و جذابیت آن باعث شده در قالب نمایش نامه نیز مورد استفاده قرار گیرد. 📕 جلد نخست با عنوان داستان بلندی از زندگی (ره) را روایت می کند که در آن نویسنده کوشیده ابعاد مختلف شخصیت را در قالب یک مورد توجه قرار دهد. شرح وقایع دوران امام (ره) و شکل گیری شخصیت وی در دامن پرمهر مادر و صاحبه خانم (عمه ایشان)، مرام و منش پدر امام (ره) و نحوه ایشان، حضور بنیانگذار کبیر انقلاب در کلاس درس مدرس، بررسی اجداد، امام و شرحی از زندگی پدر بزرگ ایشان، مراحل آشنایی امام (ره) با دفتر حاج آقا ثقفی تا ازدواج، موارد و عناوینی است که نویسنده به شرح آن ها پرداخته است. @gamedovomenghelab 📗 عنوان جلد دوم این مجموعه است که روایتی دیگر از زندگینامه امام خمینی (ره) در قالب است. 📙 خاطراتی از دوران مبارزه در ، حضور با برادر جهت تحصیل علوم حوزوی در ، حکایت هایی از امام (ره) که همیشه یاور و مشوق ایشان در راه مبارزات سیاسی بودند، خاطراتی از مبارزات رجال آن زمان و… از مهم ترین موضوعاتی است که در این کتاب مورد توجه نویسنده قرار گرفته است.
📕 سه دیدار 📕 اثری متفاوت از است که روایتگر سه نوبت ملاقات نویسنده با است. 📘 📕 این مجموعه دو جلدی، با عنوان کامل به نگارش درآمده و جذابیت آن باعث شده در قالب نمایش نامه نیز مورد استفاده قرار گیرد. 📕 جلد نخست با عنوان داستان بلندی از زندگی (ره) را روایت می کند که در آن نویسنده کوشیده ابعاد مختلف شخصیت را در قالب یک مورد توجه قرار دهد. شرح وقایع دوران امام (ره) و شکل گیری شخصیت وی در دامن پرمهر مادر و صاحبه خانم (عمه ایشان)، مرام و منش پدر امام (ره) و نحوه ایشان، حضور بنیانگذار کبیر انقلاب در کلاس درس مدرس، بررسی اجداد، امام و شرحی از زندگی پدر بزرگ ایشان، مراحل آشنایی امام (ره) با دفتر حاج آقا ثقفی تا ازدواج، موارد و عناوینی است که نویسنده به شرح آن ها پرداخته است. @gamedovomenghelab 📗 عنوان جلد دوم این مجموعه است که روایتی دیگر از زندگینامه امام خمینی (ره) در قالب است. 📙 خاطراتی از دوران مبارزه در ، حضور با برادر جهت تحصیل علوم حوزوی در ، حکایت هایی از امام (ره) که همیشه یاور و مشوق ایشان در راه مبارزات سیاسی بودند، خاطراتی از مبارزات رجال آن زمان و… از مهم ترین موضوعاتی است که در این کتاب مورد توجه نویسنده قرار گرفته است.
📌مقتول فی سبیل الله، زنده است. 🎙مقام معظم رهبری ◽️و لا تَقولوا لِمَن یُقتَلُ فی‌ سَبیلِ اللهِ اَمواتٌ بَل اَحیاءٌ وَ لکِن لا تَشعُرون؛ به کسانی که در راه خدا کشته میشوند، مرده اطلاق نکنید؛ اینها زنده‌اند. اطراف این آیه ــ چه قبل این آیه، چه بعد این آیه ــ بحثی از حرکت نظامی و جنگ و قتال و مانند اینها نیست؛ [میفرماید] «فی‌سبیل‌الله». نمیشود ادّعا کرد که معنای این «یُقتَلُ فی‌ سَبیلِ اللَّه» کشته شدن در میدان جنگ است، چون هیچ قرینه‌ای بر این در این آیه وجود ندارد. در آیه‌ی سوره‌ی آل‌عمران ــ «وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا»ــ چرا، آن آیه در ضمنِ مسائل جهاد است؛ این آیه نه، مطلق است؛ [میفرماید] هر کسی که در راه خدا کشته بشود. راه خدمت به مردم، راه خدا است؛ راه کار جهادی برای مردم، راه خدا است؛ راه اداره‌ی کشور اسلامی، راه خدا است؛ راه پیشرفت نظام جمهوری اسلامی، راه خدا است. آقای رئیسی عزیز و همراهانش، در راه پیشرفت کشور، در راه خدمت به مردم، در راه اعتلای جمهوری اسلامی کشته شدند، [لذا] مشمول این آیه‌اند؛ اینها را اموات ندانید؛ بَل اَحیاءٌ؛ اینها زنده هستند؛ همان تعبیری که در باب شهدا وجود دارد. بنابراین، اینها را ما «شهدای خدمت» میدانیم. 📚بیانات ۱۴.۳.۱۴۰۳
❤️‍🔥 این وصیت‌نامه را بیست‌ بار بخوانید! ▶️ رهبر معظم انقلاب: «یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ از جان‌ گذشته‌ی سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّت‌نامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّت‌نامه‌اش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خوانده‌ام.» 📝 گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید ۱۹ ساله، ناصرالدین باغانی: 🔹اینجانب ناصرالدین باغانی بنده‌ی حقیر در درگاه خداوندم. چند جمله‌ای را به رسم وصیت می‌نگارم: 🔸سخنم را درباره‌ی عشق آغاز می‌کنم. ما را به جرم عشق موأخذه می‌کنند‌. گویا نمی‌دانند که عشق گناه نیست! امّا کدام عشق؟ 🔹خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی، امّا بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمی‌کرد، پس عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه! 🔸به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم، امّا همه‌ی اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. (یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون ) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ، پس به عشق تو دل بستم. 🔹بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری. 🔸فهمیدم در این مدت که فکر می‌کردم عاشق تو هستم اشتباه می‌کرده‌ام، این تو بودی که عاشق من بوده‌ای و من را می‌کشانده‌ای! 🔹اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو می‌آمدم. ولیکن وقتی توجه می‌کنم می‌بینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتاده‌ام ولی باز مستقیم آمده‌ام؛ حال می‌فهمم که این تو بوده‌ای که به دنبال بنده‌ات بوده‌ای، و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کرده‌ای و هر شب به انتظار او نشسته‌ای تا بلکه یک شب او را ببینی. 🔸حالا می‌فهمم که تو عاشق صادق بنده‌ات هستی، بنده را چه، که عاشق تو بشود؛ عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر. 🔹آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار می‌کردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق می‌نشستی. اما من بدبخت ناز می‌کردم و شب خلوت را از دست می‌دادم و می‌خوابیدم! اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر می‌کردم که با پای خود آمده‌ام 🔸وه چه خیال باطلی! این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنه‌ی جهادم آوردی، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نرد عشق ببازی. من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب می‌کردم. 🔹آخر تو بزرگ بودی و من کوچک؛ تو کریم بودی و من ل‍ئیم؛ تو جمیل بودی و من قبیح؛ تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم... 🔻امّا چیست؟ 🔸آن هنگام که رزمنده‌ای مجاهد، بسوی دشمن حق می‌رود و ملائک به تماشای رزم او می‌نشینند و شیطان ناله بر می‌آورد و پای به فرار می‌گذارد و ناگهان غنچه‌ای می‌شکفد، آن هنگام را جز شهادت چه نام می‌توانیم داد؟ 🔹شهادت خلوت عاشق و معشوق است .شهادت تفسیر بردار نیست. ای آنانی که در زندان تن اسیرید، به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصۀ شهادت عاجزید. فقط شهید می‌تواند شهادت را درک کند. 🔸 کسی نیست که ناگهان به خون بغلتد و نام شهید به خود گیرد. شهید در این دنیا قبل از این که به خون بتپد، شهید است. و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمی‌توانید بشناسید و بفهمید، بعد از وصل‌شان نیز نمی‌توانید درکشان کنید. شهید را شهید درک می‌کند. اگر شهید باشید شهید را می‌شناسید و گرنه آئینۀ زنگار گرفته، چیزی را منکعس نمی‌کند که نمی‌کند. 🔹برخیزید و فکری به حال خود بکنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد. شهیدان به حال شما غصه می‌خورند، و از این در عجبند و حیرت می‌کنند که چرا به فکر خود نیستید! 🔸به خود آیید و زندان تن را بشکنید. قفس را بشکنید و تا سر کوی یار پرواز کنید و بدانید که برای پرواز ساخته شده‌اید نه برای ماندن در قفس! این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید...
معنی زندگی چیست؟ علی علیه السلام دید که چاره‏‌ای جز جنگ نیست. آمد برای اصحاب خودش خطابه مختصری خواند. ببینید این علی زاهد، این علی عابد، این علی متّقی و پرهیزکار، این علی اهل آخرت، در روحش چقدر حماسه و عظمت وجود دارد و چقدر شرافت انسانیت را حفظ می‌کند! (برخلاف زاهدمآبان ما). فرمود: قَدِ اسْتَطْعَموکمُ الْقِتالَ‏ (خطابه حماسی است) لشکریانم، سپاهیانم! اینها جنگ را مانند یک خوراک از شما می‌خواهند، شمشیرها را مثل یک خوراک از شما می‌خواهند، جنگ‌طلب شده‌اند. بعد فرمود: رَوُّوا السُّیوفَ مِنَ الدِّماءِ، تَرْوَوْا مِنَ الْماءِ حالا که اینها چنین کردند، می‌دانید چه باید کرد؟ لشکریان من! تشنه‌ مانده‌‏اید؟ یک راه بیشتر وجود ندارد: این شمشیرهای خودتان را از خون این پلیدها سیراب کنید تا خودتان سیراب شوید. بعد فرمود: فَالْمَوْتُ فی حَیاتِکمْ مَقْهورینَ وَ الْحَیاةُ فی مَوْتِکمْ قاهِرینَ‏ (من خیال نمی‌کنم در همه خطابه‏‌های حماسی، جمله‌ای کوتاه به این رسایی و مهیجی وجود داشته باشد.) معنی زندگی چیست؟ زندگی که نان خوردن و آب نوشیدن نیست، زندگی که خوابیدن نیست، زندگی که راه رفتن نیست. اگر بمیرید و پیروز باشید، آن وقت زنده هستید ولی اگر مغلوب دشمن باشید و زنده باشید، بدانید که مرده‏‌اید. این‏طور علی علیه السلام روح عزّت و کرامت را در اصحاب خود دمید. 📕آزادی معنوی، ص۲۰۴ @gamedovomenghelab