eitaa logo
گامی به سمت ظهور
144 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
4 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم این کانال سعی دارد که قدمی برای فرج حضرت آقا حجت بن الحسن عسکری(علیهما السلام) بردارد. هر که دارد هوس یاری آقا بسم الله خادم کانال= @M_S_jebrily
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ذلّت و فقر بنده، عظمت و کبریایی خدا✨ 🔶 باید خدمت خدا لُنگ انداخت و اظهار عجز و لابه کرد! 🔸 اینکه ذکر یونسیه :"  لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ اَلظَّالِمِینَ"، این قدر فضیلت دارد و موجب تنویر و نورانیّت قلب می شود به جهت این است که انسان را مدام پایین می آورد تا او را نیست میکند. 🔸 لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ ( جز تو ای خدا، خدائی نیست) 🔸کبریایی مال توست، عزت مال توست، شرف مال توست، خدایی مال توست. 📚 گلشن احباب، ص163. ─━✿❀✿🌻✿❀✿─━ 🏴@gamibesamtezohor👈
▪️▪️▪️.......غفلت..........▪️▪️▪️ 🔘بعضي گمان مي كنند كه ما از ترك معصيت عبور كرده ايم؛ ⚫️غافلند از اين كه معصيت، اختصاص به كبائر معروفه ندارد، ⚫️ بلكه اصرار بر صغائر هم، كبيره است. 📚 به سوي محبوب؛ ص ۳۴ ─━✿❀✿🌻✿❀✿─━ 🏴@gamibesamtezohor👈
❣خلوت با محبوب ❣ 🌹 شیخ صدوق رَحِمَهُ الله در أمالی در ضمن روایتی از امام صادق علیه السّلام نقل می کنند که خداوند به حضرت موسی علیه السّلام فرمود: 🔹 یا ابْنَ عِمْرَانَ! کذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ یحِبُّنِی فَإِذَا جَنَّهُ اللَّیلُ نَامَ عَنِّی، أَ لَیسَ کلُّ مُحِبٍّ یحِبُّ خَلْوَةَ حَبِیبِهِ! 🔹 "ای موسی! دروغ می گوید کسی که گمان می کند من را دوست دارد امّا به هنگام شب، خواب او را از خلوت با من باز می دارد! آیا چنین نیست که هر عاشقی خلوت با محبوب خود را دوست می دارد؟" 📚 آیت الله حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی مدظله، جذبه عشق، ص ۲۲۵. 🌺🌺🌺🌺🌺 🏴@gamibesamtezohor👈
🔵 ۱۰ محور پیشنهادی برای «برنامه مستمر خودسازی» 🔻 ۱. نماز اول‌وقت (با آداب و با توجه) ۲. ارتباط روزانه با قرآن ولو اندک ۳. ارتباط روزانه با ادعیه ولو اندک ۴. ارتباط روزانه با ائمه علیهم‌السلام ۵. انجام دستورات معنوی قبل خواب 🔆 🔆 🔆 ۶. دوام وضو و غسل جمعه ۷. دوام ذکر و یاد خدا (با توجه و محبت) ۸. اهتمام به بیداری و عبادت در سحر و بین الطلوعین ۹. سعی بر انجام آداب و مستحبات(مبارزه با هوای نفس) ۱۰. سعی بر رفع رذائل اخلاقی و کسب فضائل ( ایثار و گذشت، ادب و خوش‌اخلاقی و مهربانی، کنار گذاشتن حسدها، تکبرها، رنجیدن و رنجاندن و...) ─━✿❀✿🌻✿❀✿─━ 🏴@gamibesamtezohor👈
هدایت شده از گامی به سمت ظهور
❣خلوت با محبوب ❣ 🌹 شیخ صدوق رَحِمَهُ الله در أمالی در ضمن روایتی از امام صادق علیه السّلام نقل می کنند که خداوند به حضرت موسی علیه السّلام فرمود: 🔹 یا ابْنَ عِمْرَانَ! کذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ یحِبُّنِی فَإِذَا جَنَّهُ اللَّیلُ نَامَ عَنِّی، أَ لَیسَ کلُّ مُحِبٍّ یحِبُّ خَلْوَةَ حَبِیبِهِ! 🔹 "ای موسی! دروغ می گوید کسی که گمان می کند من را دوست دارد امّا به هنگام شب، خواب او را از خلوت با من باز می دارد! آیا چنین نیست که هر عاشقی خلوت با محبوب خود را دوست می دارد؟" 📚 آیت الله حاج سید محمد صادق حسینی طهرانی مدظله، جذبه عشق، ص ۲۲۵. 🌺🌺🌺🌺🌺 🏴@gamibesamtezohor👈
✅حدیث روز ◾قال الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام عَلاماتُ المؤمنِ خَمسٌ ; الوَرعُ في الخَلوةِ ، و الصَّدقةُ في القِلّةِ و الصَّبرُ عند المصيبةِ ، و الحِلْمُ عنـد الغضـبِ ، و الصِّدقُ عند الخوفِ🌻 ■نشانه هاى مؤمن پنج تاست; پارسايى در خلوت، صدقه دادن در تنگدستى ،شكيبايى در برابر مصيبت، بردبارى هنگام خشم، و راست گويى با وجود بيم و ترس🌻 📚 بحار الأنوار : ج ۶۷ ، ص ۲۹۳. ─━✿❀✿🌻✿❀✿─━ 🏴@gamibesamtezohor👈
┈•‌‌‌‌‌‌꧁༼﷽༽꧂•┈ :" یا رَبَّ العالَمِین 🌎 امروز شنبه 🌞 ۱ خرداد ماه 1400هجری شمسی 🌙 ۱۰شوال 1442 هجری قمری 🌸💫🕊ما زندگی میکنیم تا قیمت پیدا کنیم نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم .🌸💫🕊 ─━✿❀✿🌻✿❀✿─━ 🏴@gamibesamtezohor👈
♨️ داستانی آشنا در زمان اشغال هند توسط بریتانیا... ✅روزی افسر انگلیسی بدون هیچ دلیلی سیلی محکمی به یک شهروند هندی زد. شهروند ساده هندی برگشت و چنان با مشت به روی افسر بریتانیایی زد که او از اثر شدت ضربه وارده به زمین افتاد. ✅افسر بریتانیایی از این عکس العمل هندی وحشت زده و خشمگین شده بود؛ ولی چون تنها بود چیزی نگفت و بطرف مقر سربازان بریتانیایی رفت تا با گرفتن نیرو برگردد و جواب مرد هندی را بدهد که جرات کرده به افسر امپراطوری سیلی بزند که آفتاب در قلمرو آن غروب نمی کند.. ✅پیش ژنرال انگلیسی رفت و از او خواست تا سرباز به او بدهد تا برگردد و جواب این بی ادبی را به هندی دهد. اما ژنرال انگلیسی بدون این که جواب او را بدهد، او را به اتاقی برد که در آن پول نگهداری میشد و گفت: 50000 روپیه بردار و برو نزد آن هندی و در مقابل کاری که انجام دادی به او بده و معذرت بخواه! ✅افسر با شنیدن این حرف معترضانه گفت: هندی بدبخت به یک افسر ملکه سیلی زده است و این یعنی بی احترامی به امپراطوری انگلیس، ولی شما بجای مجازات به من می گویید به او پول بدهم و عذر بخواهم؟! ژنرال با خشم گفت: این یک دستور است، باید بدون چون و چرا اجرا کنی. ✅افسر به ناچار پول را به مرد هندی داد و عذر خواست. هندی پذیرفت و با خوشحالی تمام پول را از او گرفت و یادش رفت که او حق داشته اشغالگر وطنش را بزند! پنجاه هزار روپیه آن زمان پول هنگفتی بود و او با آن خانه خرید و با بقیه اش چندین ریکشا (وسیله ی حمل و نقل درون شهری در هندوستان) گرفت و با استخدام چند راننده آن ها را به کرایه داد... ✅روزگار گذشت و وضع زندگی او بهتر شد تا این که به یکی از تجار در شهر خود تبدیل شد. او فراموش کرده بود که با گرفتن پول از کرامتش گذشته ولی انگلیسی ها آن سیلی او را فراموش نکرده بودند. ✅روزی ژنرال انگلیسی، افسرِی را که از هندی سیلی خورده بود فراخواند و به او گفت: آیا آن هندی را که به تو سیلی زده بود به یاد داری؟ افسر پاسخ داد: بلی چگونه می توانم او را فراموش کنم. ✅ژنرال گفت: حال وقتش است که بروی و انتقام آن سیلی را ازش بگیری، ولی او را در حالی با سیلی بزن که مردم در دور و برش جمع باشند. ✅افسر گفت: آن روز که هیچ کسی نداشت مرا از زدن او بازداشتی حال که صاحب جاه و جلال و خدمه شده است می گویی برو او را بزن؟ می ترسم افرادش مرا بکشند. ✅ژنرال گفت: خاطرت جمع باشد، نمی کشند، فقط برو و آن چه را که گفتم انجام بده و برگرد. ✅وقتی افسر انگلیسی داخل خانه هندی شد او را در میان جمع کثیری از مردم یافت در حالی که خادمان و محافظانش او را احاطه کرده بودند، بدون مقدمه بطرف او رفت و با سیلی چنان محکم به رویش کوبید که بر زمین افتاد، افسر ایستاده بود تا عکس العمل او را ببیند ولی هندی بدون هیچ عکس العملی از جایش هم بلند نشد و به طرف انگلیسی حتی چشم بالا نکرد! ✅افسر از تعجب دهنش باز مانده بود ولی خوشحال از گرفتن انتقام نزد ژنرال خود برگشت. ژنرال به افسرش گفت : خیلی خوشحال به نظر می آیی و فکر میکنم متعجب شدی. ✅افسر پاسخ داد: بلی برای بار اول که او را با سیلی زدم او از من محکم تر بر رویم کوبید در حالی که فقیر بود. ولی امروز که او صاحب جاه و جلال و خدمه است حتی پاسخ سیلی ام را با حرف هم نداد، این مرا به تعجب واداشته است. ✅ژنرال در پاسخ افسرش گفت: دفعه اول او «کرامت» داشت و آن را بالاترین سرمایه خویش می پنداشت، برای همین از آن دفاع کرد. ✅ولی دفعه دوم، او کرامت خود را به پول فروخته بود، برای همین از آن نتوانست دفاع کند «چون می ترسید که مصالح و منافع خود را از دست بدهد». ✅این داستان، حکایت افراد زیادی است! آنان که با گرفتن پول و مقام، حقوق و وام نجومی، ملک و زمین و اموال، رانت و اختلاس و پارتی و سایر امتیازات، فرستادن فرزندان شان به اروپا و آمریکا و... کرامتِ خویش را فروخته اند‌، از ترس باختن اندوخته های کاذب خود لال شده اند و حرفی نمی زنند! مراقب کرامت خود باشیم... ─━✿❀✿🌻✿❀✿─━ 🏴@gamibesamtezohor👈
┈•‌‌‌‌‌‌꧁༼﷽༽꧂•┈ 🔰 امام علی علیه السلام: 💠 راستی، تو را نجات می دهد، هر چند از آن بیمناک باشی 📖 میزان الحکمه ج ۶ ص ۱۷۷ ─━✿❀✿🌻✿❀✿─━ 🏴@gamibesamtezohor👈
🔴پاسخی تمثیلی شخصی از روی پل در رودخانه سقوط کرد و فریاد کمک‌خواهی سر داد. مردی که شناگر ماهری بود به آب پرید و او را نجات داد. هنوز شرشر آب از لباسهای مرد شناگر به زمین می‌ریخت که فریاد کسی دیگر را شنید که در آب افتاده بود. آن مرد به آب پرید و با زحمت فراوان شخص دوم را نیز نجات داد. خسته و کوفته کنار آب دراز کشید و نای راه رفتن نداشت. اندکی آرام گرفت و سرپا ایستاد. تازه نفسش جا آمده بود که صدای فریاد شخص دیگری را شنید که داخل آب افتاده بود. غیرتش اجازه نداد و به قصد کمک به او برخاست. اما حقیقتا خسته بود و به زحمت حرکت می‌کرد. شخصی که از کنار، تمام جریان را می‌دید نزد شناگر ناجی آمد و گفت: اگر تا شب هم اینجا بایستی باید به دل آب بزنی و غریقها را نجات دهی. به جای اینکه اینجا غریقها را نجات دهی بالای پل برو و جلوی آن دیوانه‌ای که رهگذران را داخل آب می‌اندازد بگیر. 👈 این داستان، پاسخی تمثیلی به کسانی است که می‌گویند باید در قوه قضاییه بماند و جلوی مفاسد را بگیرد. دزدها را مسئول می‌کنند و رئیسی در قوه قضاییه مو سفید کند و راه به جایی نبرد !!  ─━✿❀✿🌻✿❀✿─━ 🏴@gamibesamtezohor👈
┈•‌‌‌‌‌‌꧁༼﷽༽꧂•┈ 🔰 رسول خدا صلی الله علیه و آله 💠 هرگاه بهار وارد شد، بسیار از قیامت یاد کنید زیرا قیامت شبیه ، بهار است. 📖 مفاتیح الغیب ج ۱۷ ─━✿❀✿🌻✿❀✿─━ 🏴@gamibesamtezohor👈