•••|اکیپ ناشناس گاندویی ها|•••
حوزه درگیری های استان و شهر و نداره کمتره من تموم کردم ولی میتونستم ادامه بدم از طرفی قضیه ها تکرا
ببینید
فاطمه تو قسمت اطلاعات حوزه کار میکرده خب؟
تو همونجا به یه نفر برخوردن به نام خانم بهرامی
ایشون دیدید دیگه به سفارت فرانسه رفت و امد داشته و فاطمه کنترلش میکرده و سر ایشون هم تا به قولی زندان ولی بازداشتگاه رفت
از طرفیییی
روز قبل عروسی میخواستن برن بگیرنش که دیگه تموم بشه ماجرا برنامه ریزی کرده بودن چه ساعتی و اینا
دیگه یه کار فوری برای بهرامی پیش اومد و در واقع بهرامی داشت نقشه کشتن زهرا رو میکشید و نقشه اینارو بهم ریخت
و روز بعد همونطور که مشاهده کردید زهرا رو کشت🙂🤝
•••|اکیپ ناشناس گاندویی ها|•••
ریحانه بازم میتونی ادامش بدیا مثلا ببینیم این که زهرا رو کشته کیه چیکارست برن دستگیرش کنن
😐😐😐😐😐 صبر کنننن ببینمممممم
چراااا گفتی اخرش میمیرهههههه چرااااااا جیییییییغغغغغغغغ
اصن چرااااا من گفتمممممم
چراااا خب البته معلوم بود دیگه 😐🤝
باشه ولی من ازت نمیگذرم
اصلا میرم جدید مینویسم با پایان خوش تموم بشه
قهرم با همتون
سلام مجدد
رفتم جدید نوشتم براتون آوردمممم😃😃
دعا کنید برای زهرا نظرم عوض شد یهو دیدید سالم برگشت خونه شون هاااا
•••|اکیپ ناشناس گاندویی ها|•••
این یکی رو خبر ندارم جایی نشنیدم اما دیدم مرز مهران باز شده
عراق گفته بیاین
ایران نمیذارع برن
اوتوبوس فرستاده رفته ها هم بیان
ایتایار:
#پیام_جدید
متن پیام:سلام
شما دارید توی رمان بی احترامی به پدر و مادر رو عادی سازی می کنید یعنی چی که یقه بابام رو گرفتم این یعنی چی
این یعنی بی احترامی به پدر و مادر
یعنی واقعا شما با پدر و مادرتون اینطور رفتار می کنید
اگه اینطور نیست پس چرا توی رمان چنین چیزی می نویسید که چند صد نفر اون رو می خونن
واقعا متاسفم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
و علیکم السلام
کاملا درست میفرمایید
میدونستم همچین نظری پیش میاد
شما یکمی صبر کنید تا متوجه بشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و منی که تو شمالم نوحه گوش میدم😂
نمیدونم چرا میخوام رمان و ادامه بدم ولیییی
به زندگی عادی برگردن
ایتایار:
#پیام_جدید
متن پیام:چه غم انگیز....:)💔..!
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
شما فکر کنید منی که هیچ وقت سر نوشتن گریه نمیکردم گریه کردم
ایتایار:
#پیام_جدید
متن پیام:گریه نکن خواهر برای شادی روح زهرا یه پارت بده خدایی پارت نمیدی روحش در عذابه😂😞💔😂
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
😂😂 آره اتفاقا دیشب اومد به خوابم گفت منو کشتی راحت شدی حالا پارت خاکسپاریم رو بده
بزارید فردا بدم بعد از ظهر و اینا شایدم جمعه دادم فردا کلی شلوغم دعا کنید سمت موبایل نیام
پارت بعدی پارت آخره هاااا
•••|اکیپ ناشناس گاندویی ها|•••
نمیدونم چرا میخوام رمان و ادامه بدم ولیییی به زندگی عادی برگردن
میگم یه مدت نذار
میخوای بنویسی بنویسی ولی نذار
•••|اکیپ ناشناس گاندویی ها|•••
میگم یه مدت نذار میخوای بنویسی بنویسی ولی نذار
نفهمیدم ولی تصمیمگرفتم ننویسم دیگه تموم شد🙂😂🤝
جهت اعلام حضور ✋🏻
وقتی میشینی پای چت های قبلی با دوستت و میخونیشون
جیغ میزنی حال اون موقع رو تداعی میکنی و تجدید خاطرات میشه... همینطور میشه تا ساعت ۴ بیدارم
همش تقصیر اونههه من بی گناهم اونو بگیریدش
میتونم بگم الان راحت در خواب ارامش در سرزمین ارامش قرار دارن و من این ور پای چت های قبلی جیغ میزنم
یه حالت غیر طبیعیه
ایتایار:
#پیام_جدید
متن پیام:دست شما درد نکنه نویسنده گل خیلی زحمت کشیدید❤😉
ممنون
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🙂✨