ای ایران ای مهد عاشقان... سرزمین صاحب الزمان... ❤️🇮🇷 چهل و سه سالگیت مبارک، انقلاب جان! 🥳✌️

فیلم گریم مجید نوروزی برای مأموریت ترکیه 🙃 #ملت_حسین_به_رهبری_حسین #گاندو 🍃🌹🍃🌹

•وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَىٰ• اوست که میخنداند و می‌گریاند 🙂☹️ نجم ، ۴٣ +احوال دست خداست،بندۀ خدا!✨ #گاندو #خدا

بسم الله الرحمن الرحیم.❤️ به نام انکه مهربان ترین و بخشنده ترین است❤️ 💐💐💐💐💐 رمان سربازان بی نشون پارت صد و سیزده رسول: _رسول جان؟ یک لحظه فکر کردم بابا محمودمه... با ذق و شوق دیدن دوباره بابا محمودم برگشتم طرف صدا... امام بابام نبود... عمو صادق بود.. چقدر برام شبیه بابا بود😍 +سلام عمو جان.. _سلام عزیزم. این وقت شب، اینجا.. چیزی شده؟ نگرانی هاش پدرانه بود😍😢 +چیزی نیست باب... ببخشید... عمو جان.. اشتباهی میخواستم بهش بگم بابا☺😢🥀 اونم یه لبخندی بهم زد و خوایت بحث و عوض کنه... _نگفتی چی شده؟ ریحانه خوبه؟ +بله خدارو شکر خوبه. با رضا و مرضیه رفته خونه خاله اینام. البته فکر کنم عمه و شوهر عمم خم خونه خالم اینا هستن.. _پس تو چرا اینجایی وقتی همه اونجان؟ نمیخواستم دروغ بگم. ولی بیشتر از اون نمیخواستم برام دلبسوزونن.. +اومدم یه چیزی بردارم... _خیلی خوب... خودت خوبی پسرم؟! اینو که گفت چند لحظه زل زدم تو چشاش و بعد سرن رو انداختم پایین. سر پایینم و سکوت و بغضم رو که دید، انگار مثل بابا محمود که خودش هنه جی رو می فهمید، حرف دلم رو خوند.. دستش رو زیر چونم گرفت و سرم رو آورد بالا... _پسر حاج محمود نباید سرش پایین باشه ها... بعد یه نگاه به سرتاپام انداخت و با تعجب و نگرانی گفت: _چرا اینقدر خیسی پسر جان؟ نکنه کل این چند ساعت که بارون بود، زیر بارون بودی؟ دستمو گرفت و گفت: _چرا اینقدر داغی؟ جوابی که ازم نشنید گفت: _بدو. بدو بریم خونه ما یه چیزی بخوری جون بگیری. میگم مریم خانم هم یه سوپی درست کنه بخوری. سرما خوردی بد جورررر.😶 +نه عمو جان. ممنون. خونه همچی هست. بخوابم خوب میشم.. _مطمئن؟ +بله با اجازه... بعدش بغلم کرد.. بوی بابامو میداد. شونش رو بوسیدم و از آغوشش اومدم بیرون و رفتم تو خونه.. باز این خونه.. خونه ای که بوی مهر و عشق و محبت میداد، الان جز عذاب برای منو خواهرم نیست.. خونه ای سیاه پوش پدر و مادرمه‌.. خونه ای که همه جاش بوی مامان و بابام رو میده‌.. حالا دیگه ریحانه هم الان خونه نبست که مرحم دردم باشه.. هر چند اگه بود جز نگرانی براش نبودم.. ): ادامه دارد...

📢برادرم،خواهرم حواست باشه....😔 🚶اول راه بودیم ...گفتن #فضای_مجازی📲💻گفتن شده #ابزار_تبلیغاتی_دشمن!😡😠 🙉 #بچه_مذهبی ها #عقب نمونید!😯 👈" آنقدر #صفحه بسازید و #مطلب_نشر_دهید و دینتان را به #عالم🌍 نشان دهید که آنها عقب بکشند "☺️ اما چه شد؟!🤔⁉️ 😏کم کم #صفحه‌های_عقیدتی #خصوصی شد...😦 🍃کم کم #عکس‌های_شخصی🎆 🍃کم کم " #اشتراک_زندگی_خصوصی " با همه ...😞 🍃کم کم "خواهر"😳"برادر" 😳"خواهر عزیزم" 😳"برادر گلم" ... کم کم بچه مذهبی ها " #کم_حیا " شدند ...😭 😨کم کم #شوخی_با_نامحرم ... 👈کم کم #دایرکت 👈کم کم #چت📲💻 🤔مگه جایی که فقط #تو باشی و #نامحرم ، نفر سوم #شیطون نیست؟...‼️ 🧐فکر کن ! 😐کم کم #دشمن ها به اهدافشون رسیدن 👈کم کم... ✅علیکم بانفسکم ! 🔔آقا پسر مذهبی ! #برادر من! 😏حداقل روی #اهداف_نفسانی خودت پوشش #دین و #جذب_حداکثری نذار!♨️ 🌿خانم #چادری! آقایی که با #دیدن👀 عکست که اتفاقا توشم #با_حجابی،میگه #خدا_حفظت_کنه😘 😍میگه #چادر بهت میاد!😍 👈اون زیر پست #بد_حجابم می نویسه که چی بهش میاد ...😏 🛑آی پسر و دختر مذهبی !📢 😒نکنه منتظری شیطون با #نیرنگ #پارتی و #شماره_دادن بیاد سراغت؟!🤔 😞تو هم با #افتخار احساس کنی چقدر #مومنی!😔 😡نخیر ... ☘برای امثال ما ، از این جاها #شروع میشه ✨که کمتر #احساس_گناه کنیم🔥 🍂که کم کم از #راه به در بشیم... ✨به یه جایی می رسی ، می بینی دیگه " #اشک " نداری😭 ❌حال #نماز و #دعا نداری🤲 😥دیگه اصلا #نماز_شب کیلویی چند؟؟ 😨 #دعای_کمیل؟ مال قدیما بود ...😱 👈کم کم آلارم " #نفس_لوامه " خاموش میشه بترس...😰 ‌ 🍀همین که #نماز_اول_وقتت از بین بره ، باعث خوشحالی دشمنه ••• آره اینطوریاست ... 🚶اول راه بودیم ولی #مواظب_باشین‼️ نزنیم تو جاده خاکی😥 #نشـــــــــــر_حداکثـــــــــــــــری کپی به عشق حضرت زینب سلام الله علیها در پیام رسان های ایرانی 🌿🌼«اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌼🌿 ------------•☕️❤️•-------------- @gandoooooooi

😁❤️✋🏻 #پیشنهاد_دانلود #خط_شکن #دهه_فجر #گاندو

الان مث سگ ازمون میترسن😂😏 #گاندو #استوری

خفن بودن یعنی، بند کفشتو رو ماشین پلیس ببندی ! :))😂😏😎

😂😐" پ.ن آب اناناس میخوره😂

کوهیم ما تا ایستادیم روی پاهامون، ماهیم تا خورشید باشه رهبر راهمون! #گاندو #استوری

این چه سمی بود😂