eitaa logo
″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
256 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
33 فایل
@gandoiiii مهربان خدای من @emamhosein113 فکر می‌کردم، نـ⛔️ـمی‌شه پرسـ🧐ـید؛ اما...🤩 ‌+ثبت نام؟ بعله بفرمایید☺️ http://Bn.javanan.org
مشاهده در ایتا
دانلود
«غسل و نماز توبه یکشنبه های ذی القعده» براى روز یکشنبه این ماه نمازى با فضیلت بسیار از رسول خدا صلى‌الله‌علیه‌وآله‏ روایت شده است که هر که این نماز را به‌جا آورد، توبه هایش پذیرفته و گناهش آمرزیده می‌شود، طلبکاران او در قیامت از وى راضى می گردند، با ایمان از دنیا خواهد رفت ، ایمانش از او گرفته نشود، قبرش وسیع و نورانى می گردد و والدینش از او راضى می شوند ... نماز به این گونه اقامه میشود : 🔻 غسل کنید (نیت توبه) 🔻 وضو بگیرید 🔻 ۲ تا دو رکعت نماز مانند نماز صبح بجا آورید که در هر نماز ، در هر رکعت سوره «حمد» را یک مرتبه، سوره «توحید» را سه مرتبه، سوره «فلق» را یک مرتبه و سوره‏ «ناس» را یک مرتبه بخوانید 🔻 پس از نماز هفتاد مرتبه استغفار کنید : (استغفرالله ربی و اتوب الیه) 🔻بعد از ۷۰ استغفار یکبار بگویید : «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» 🔻 سپس یکبار بگویید: «یا عَزِیزُ یا غَفَّارُ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَات فَإِنَّهُ لایَغْفِرُ الذُّنُوبَ الا انت». «»
هدایت شده از کربلایی حسین طاهری
18.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند خطی به عشق آقا امام رضا (ع) از زبان مردم عزیز و باصفای آبادان . . . آبادانی های عزیزسلام من حسین طاهری کوچیک همه شما عاشق های امام رضا هستم این چندروزه هرجا رفتم به زبون و گویش شما برا تولد امام رضا خوندم حجم باورنکردنی محبت هاتون به هزار و یک طریق به جونم نشست یه دنیا ممنونتونم که انقدر خوب و خوش ذوق و با انرژی هستید اصلاً جون تازه گرفتم ! و اینکه خواستم عرض کنم ببخشید ! اگر نتونستم لهجه شیرینتون‌ رو دقیق مثل خودتون اجرا کنم… و از همه شما عزیزان عذرمیخوام دست تک‌تک شما رو میبوسم بضاعت و هنر ما همینقدر بود مارو به بزرگیتون حلال کنید! و‌اینکه تنها هدف ما این بود که شاید در این روزهای سخت مرهمی باشیم بر زخم های دلتون و‌ شاهد و‌ باعث لبخندی باشیم… که تنها به عشق امام رضا… روی لب هاتون میشینه ٫ و اینکه‌ بدونید ما هیئتی ها مثل خیلی های دیگه… اهل دروغ و حرف نیستیم ! ما با همه وجود کنارتون هستیم! تا آخرش هم هستیم…! اما فقط زیر سایه امام رضا❤️ الهی هر چه زودتر… دلتون خوش و لبتون خندون باشه❤️ دوستتون دارم دعام کنید یاعلی @hosein_taherii
″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
#آبادان چند خطی به عشق آقا امام رضا (ع) از زبان مردم عزیز و باصفای آبادان . . . آبادانی های عزیز
سلام من خودم آبادانی هستم و با این مولودی زیبای حاج حسین خیلی حال کردم😍♥️اتفاقا وقتی مامانم مداحی حاج حسین رو با زبون ابادانی دید گفت یه جوری میخونه که انگار ده سال آبادان زندگی کرده😂 خیلی خوب خوندن برامون واقعا از این ابراز همدردری ایشون تشکر میکنم خیلی حالمونو خوب کردن🤩❤️❤️ فقط اگه میومدن آبادان از نزدیک برامون میخوندن دیگه دست بوسشون بودیم😂💔
یکی تنفس دهان به دهان بده..
یکی ادمین جدیدمونو اینجا هم ادمین کنه
″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
☘ #در_مسیر_عشق ☘ 🌱 #پارت_صد و نوزدهم 🌱 فرشید : نفس راحتی کشیدم آرامش داشتم خصوصا با این زیارت دونف
🎀 🎀 🌸🌸 زهرا : خیلی خب لوس بازی بسه فرشید : بازش کن دیگه زهرا : باشه صبر کنن🧐 محو گردنبد شده بودم 😍 سنگ روش و منبت کاری های روش دلم و برده بود فرشید : دوستش داری ؟ زهرا : تو اگر این سلیقه رو نداشتی میخواستی چیکار کنی 😂 فرشید : سلیقه که هیچی تو رو نداشتم میخواستم چیکار کنم 😌 زهرا : خیلی خب خیلی خوشگله 😍 ممنونم ♥️ فرشید : قابل شما رو نداره لیاقت شما بیشتر از ایناست ولی وسع من همین قدره😅 زهرا : چقدر خوش گذشت امروز 🙂 فرشید : مخصوصا امامزاده صالح😉 زهرا : از اون قشنگ تر پل طبیعت بود 😉 فرشید : بعدش هم بام تهران ☺️ زهرا : بدبخت شدم 😐 فرشید : چرا ؟ زهرا : رفتم خونه باید همرو واو به واو توضیح بدم😕 فرشید : خب بده زهرا : این همه جا رفتیم تا من بگم یه سال طول میکشه فرشید : حالا اولشه 😂بازهم کلی جا قراره بریم
″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
🎀 #در_مسیر_عشق 🎀 🌸#پارت_صد‌و‌بیستم🌸 زهرا : خیلی خب لوس بازی بسه فرشید : بازش کن دیگه زهرا : باش
💞 💞 ❣ و بیست و سه ❣ 📌 خونه 📌 عطیه : این چمدون ها چیه 😳رسول این چمدون توعهه رسول : جان چیشده عطیه : اینا چیه؟ کجا میخوای بری؟ محمد : عطیه خانم میخوای بری نه میخواید برید😒 عطیه : یعنی چی درست بگو ببینم چی شده رسول و فاطمه سکوت کردن 😶 محمد : چیه جواب بدین دیگه 😒 عطیه : خب خودت بگو محمد : توبیخ شدن باید برن کردستان عطیه : الان باید بگی 🤨پس اینهمه ناراحتی شونم این چند وقت بخاطر این بوده؟🧐 محمد : نه ناراحتی برای این نبوده خودشون خواستن برن دیگه درسته فاطمه خانم بگین دیگه داشتی جای من تصمیم میگرفتی 😒 فاطمه میره اتاقش رسول هم دنبالش میره عطیه : چرا گیر کردی رو این دو نفر همش بهشون گیر میدی بسه 😡 کن اذیت شون کن محمد با صدای نسبتا بلند گفتم : محض اطلاع دو تا بی ادب امشب پرواز دارید