هدایت شده از ️حقیقت واصل
🌹شهید #حمید_سیاهکلی_مرادی وعشق بی نظیرش به اهل بیت:
1⃣حمیدبه فرزانه گفته بود: عشق اولش خداست،بعد #امام_حسینه،بعد فرزانه
2⃣ روی موتور که می نشست بلند بلند"حسین حسین"میگفت:بذار همه بگن حمید #مجنون_امام_حسینه
3⃣ برای ماموریت بین سوریه وعراق ،ابتدا عراق را انتخاب کرده بودچون دوست داشت #مدافع_حرم_پدر #امام_زمان عج درسامرا باشه.
4⃣روزهای آخررفتنش یک روزگفت: امروز برگه ای رو به ما دادن که بایدمحل دفن رو مشخص میکردیم نوشتم که وصیت نامه هاموسپردم به خانمم، #محل_دفن رو هم اول نوشته بودم #وادی_السلام_نجف!
اما بعد یاد تو (فرزانه)و مادرم افتادم فکرکردم که تاب دوری منوندارید،خط زدم نوشتم گلزار شهدای قزوین"
✨فرزانه میگه دراین هنگام نفس عمیقی کشیدم وگفتم:"خوب کردی وگرنه من همه زندگی رو میفروختم می اومدم نجف که پیش تو باشم"
5⃣میان دارهیئت خیمه العباس بود
✨شب حضرت عباس یک شب ویژه برای حمید بود،موقع برگشت سوار موتور که شدیم گفت:دوست دارم مثل
#آقام_حضرت_ابوالفضل (س)مدافع حرم بشم ودست وپاهام فدایی حضرت زینب بشه..
📚 برداشت از کتاب #یادت_باشه
🌺🌺🌺🌺
🔰شعری از زبان شهید برای همسر بزرگوارشان👇
🌸حالت چگونه است تو ای " #کربلای_من "؟
🌸تنها ستاره ی دلم و دلربای من !
🌺دلتنگ خاطرات قشنگ قدیمی ام
🌺هستی تو عاشقانه ترین لحظه های من !
🌼اینجا کنار قبرحسینم ولی بدان
🌼پشت سر شماست همیشه دعای من
🌸حالا تو را قسم به خدا لحظه ای بخند
🌸غمگین نباش ذره ای ، ای آشنای من !
🌺هرشب کنارسفره ی افطار ، همسرم !
🌺قرآن بخوان به صوت قشنگت برای من
🌼هروقت می روی حرمِ شازده حسین
🌼بخوان زیارتی زِ ته دل بجای من
💠این شعر،عاشقانه ترین هدیه ی من است
💠لطفا قبول کن همه را #کربلای_من !
👈شهید سیاهکالی همسرشون رو با نام " #کربلای_من " صدا می کردند
🌹 #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
.
@hagigatevasel
هدایت شده از ️حقیقت واصل
🌹یادی از شهید مدافع حرم : #حمید_سیاهکلی_مرادی
اولین باری که برای خونه مون رفتیم یک آینه وقرآن ویک قاب عکس از امام خامنه ای بردیم . حمیدگفت:
👌"باید #اول_حضرت_آقا_خونه_را_ببینن"
قرآن را وسط طاقچه گذاشتیم،یک طرف آینه یک طرف هم قاب عکس.
حمید دوقدم عقب تر از طاقچه به عکس حضرت آقا نگاهی کردوگفت:
👌"میبینی آقا چقدر توی دل برو ونورانیه، به خاطر ایمان زیاده،حاضرم هرکاری بکنم ولی یک لحظه لبخند ازروی چهره آقا کنارنره"
👈حمید به فرزانه که میگفت حمید آرومتر سینه بزن، میگفت: "فرزانه این سینه به خاطر همین سینه زدن #هیچ_وقت_نمیسوزه، چه این دنیا چه اون دنیا" وواقعا هم همینطور شده بود موقع شهادت تمام بدنش تیرو ترکش خورده بود، تنها سینه اش سالم مانده بود.
حمیدحتی روی موتور هم که میشد بلندبلندحسین حسین میگفت ومیگفت:بذار همه بدونن حمید
#مجنون_امام_حسینه❤️
شب آخر وقتی اشکهای فرزانه رادید گفت:" فرزانه دلم را لرزوندی ولی #ایمانم_را_نمیتونی #بلرزونی"
فرزانه تعریف میکند که دراین هنگام تکانی خوردم باخودم گفتم چه کار داری میکنی فرزانه توکه نمیخواستی از زنان نفرین شده روزگار باشی پس چرا حالا داری دل همسرتو میلرزونی؟
بعد تعریف میکند نگاهم را به نگاهش دوختم وگفتم:
"حمید خیلی سخته، بدون تو روزم شب نمیشه،ولی نمیخوام یاریگر شیطان باشم،توروبه #امام_زمان عج میسپارم،دعا میکنم همه عاقبت بخیر بشیم."
حمید میان دار هیئت خیمه العباس بود،به حدی سینه میزد که احساس میکردم جسم حمید توان این همه سینه زنی را ندارد..
بیشتر مداحی های آقای مطیعی را دوست داشت.
شب حضرت عباس یک شب ویژه برای حمید بود،موقع برگشت سوار موتور که شدیم گفت:دوست دارم مثل آقام حضرت ابوالفضل (س)مدافع حرم بشم ودست وپاهام فدایی حضرت زینب بشه..
حمید اهل شعر بود. از غیبت متنفر بود.
📚 #کتاب_یادت_باشه،عاشقانه ترین کتاب شهدای مدافع حرم
🌹فرازی از وصیت شهید به خانواده اش:
از #همسرعزیزم که دراین کوتاه زندگی علاقه ام روز به روز به او بیشتر ووجودم #سرشار_از_مهر_او_میشود. واینکه دراین دوران درتمام لحظه های پرفراز ونشیب زندگی #همچون_کوهی درکنارم بود حلالیت میطبم.
("این اجازه به همسرم داده شودکه درهنگام غسلم بتواندمدتی را بابدنم تنها دردودل کند" این قسمت را به درخواست همسرش اضافه کرده)
🌹فرازهایی از وصیت زیبای شهید:
مینویسم تا هرآنکس که میخواند یا میشنود بداندشرمنده ام ازاینکه یک جان بیشتر ندارم تا درراه #ولی_عصر عج و #نائب_بر_حقش
#امام_خامنه_ای (مدظله العالی)فداکنم
وبا یقین به این امر که خونم موجب سعادتم میشود وتعالی روح وشرابی است طهور که به قول حضرت علی اکبر (ع)شیرین تر از عسل، میروم تا به تاسی از #مولایم_اباعبدالله( ع) با خدایم عشق بازی کنم تا عمق در#خدا شوم.
وکفی بالحلم ناصرا
📝حمیدسیاهکلی مرادی
@hagigatevasel
️گنج نهفته
🌹زندگی عاشقانه شهید مدافع حرم حمیدسیاهکلی مرادی اززبان همسرش : ✨شب آخروقتی حمیدگریه هایم رادیدگفت:
#عاشقان_واقعی
"کتاب یادت باشه"خاطرات زندگی عاشقانه و رمانتیک ودرعین حال بسیارمعنوی وخدایی شهیدمدافع حرم حمید سیاهکلی مرادی را بخوانم وواقعا ازخواندن این کتاب لذت بردم..
به نظرم اومداینکه حضرت آقادر اوج زمانی که صداوسیما و فیلمسازان ماسعی میکردندکه #فیلمهای_عاشقانه باموضوعات مختلف بسازند وهریک تلاش میکردندکه به نوعی درنشان دادن زیاداین عشق وعاشقی از دیگری سبقت بگیرند ...
👈و حضرت آقا دراین زمان،کتابی را معرفی میکنند از زندگی دو زوج جوان و #بسیار_عاشق، بی دلیل نباشه ،چرا که شاید میخواستندتوجه مخاطبان وفیلمسازان را سوق دهندبه سمت شناساندن این #چهره_های_واقعی و #هدفدار
✅بخشهایی از زندگی عاشقانه شهید مدافع حرم #حمید_سیاهکلی_مرادی:
🌹حمید سیاهکلی مرادی: متولد ۱۳۶۸، دانشجوی حسابداری،اهل ورزش #کاراته، بسیار مهربان و #بسیار_رمانتیک، اهل شعر ،درعین حال بسیار #ولایی وسخت کوش وشهادت طلب. عاشق امام حسین و #هیئت و کربلا
✨فرزانه مرادی همسر شهید: متولد ۱۳۷۲، دانشجوی رشته پزشکی، صاحب کمربند سیاه #کاراته، فعال فرهنگی دانشگاه بخصوص از نوع شناساندن شهدا ،حافظ ۵ جزء قرآن ،چادری و عاشق شهدا و اردوی جنوب وبسیار ولایی وبسیار #اهل_توسل به اهل بیت
🗓۲۱ مهرماه سال ۱۳۹۱ سالروز عقداین زوج جوان است که معیارهای دینی را برای ازدواج مدنظر داشتند وهردو واقعا #هم_کفو همدیگر بودند..
1⃣پاتوق همیشگی شان گلزار شهدا و پنج شنبه ها هیئت است.از سه سالی که باهم ازدواج کردندتقریبا هر سال
#خادمی_شهدا واردوی جنوب جزوبرنامه های ثابتشان بوده
2⃣حمیداهل نماز شب وذکر وتعقیبات نمازهم زیاد داشت،برنامه زندگی شان روزانه دعای عهدوخواندن یک صفحه #قرآن با معنی، شبهای ماه مبارک رمضان اغلب شبهابیدار بودند وکتابهای مفیدمیخواندند.
3⃣زندگی مستاجری با یک موتور ،بدون تکلف و ساده که درخاطرات فرزانه این جمله بارها تکرار میشود:گاهی #سادگی_زیباست..
4⃣لحظات #شاد وپرهیجان و شوخی وخنده در زندگی این زوج زیاد دیده میشودوقهر اصلا برایشان معنی ندارد.چون عرض چند دقیقه تمام میشود..#یادت_باشه، اسم رمز مشترکی است که قرار شده بودحمید موقع زنگ زدن پیش دوستانش درسوریه (چون خجالت میکشید) به جای #دوستت_دارم به کار ببرد.
5⃣اهمیت واحترام به پدر ومادر(مخصوصا احترام وتوجه ویژه حمید به مادرش خیلی زیبا دیده میشود)رابطه با برادران وخواهران و صله ارحام و گردش وتفریح سالم با خانواده و دوستان در خاطرات این زوج زیبادیده میشود..
6⃣عشق به #امام_خامنه_ای در زندگی این زوج خیلی زیبا دیده میشود آنجاکه فرزانه تعریف میکند:اولین بار برای خانه شان آینه وقرآن وعکس امام خامنه ای را بردند چون حمیدگفته بود: 👌#باید_اول_حضرت_آقا #خونه_ما_را_ببینن
یا آنجا که حمید سخنرانی آقا راحتما گوش میکرده ونکات مهمش را یادداشت برداری میکرده.
7⃣حمید ازغیبت متنفر وبه بیت المال بسیار حساس بودبرای مثال برای کارهای شخصی حتی در شرایط خاص هم هرگز از ماشین بیت المال استفاده نمیکرد.
8⃣ #عشق_به_اهل_بیت علیه السلام در فرزانه را میتوانیم درتوسلات ونذرهایش مشاهده کنیم،
و درتصمیم مهم زندگی اش برای همراهی شوهرش آنجا که از پدرش که پاسدار بود میخواهد اسم حمید را خط نزند برای رفتن به سوریه،
👌چون نمیخواسته از زنان نفرین شده تاریخ نوشته شود.
🚩تا آنجا که شب آخر شوهرش را تشویق به نوشتن وصیت نامه میکند،حتی برای شوهرش #حنا میبندد و ازاین صحنه فیلم میگیرد ومیگوید: میخواهم فردای شهادت، بشه روز عروسیت ..
👌عشق حمید هم به اهل بیت بسیار زیبا بود: معتقد بود با #توسل_به_کریمه_اهل_بیت حضرت معصومه توانسته بافرزانه ازدواج کند. برای همین برای پابوسی وتشکر همان ابتدای عقدشان سال تحویل راهی سفریک روزه قم میشوند..
حمید #هیئت_هفتگی اش ترک نمیشود. فرزانه راهم او عاشق هیئت کرده بود.
سینه زدنش درهیئت بسیار دیدنی بود. موقع شهادت تنهاسینه اش سالم مانده بود...
اسم فرزانه را درگوشی "کربلای من" ذخیره کرده بود تا همیشه به یاد ارباب باشد.
حمید #تربت_کربلا را به فرزانه داده بود که بین جهازیه بگذارد تا زندگی شان بوی اهل بیت وامام حسین بگیرد.
حمید ایام هفته را نوشته بود بعد برای هرکدام از غذاها اسم یکی از ائمه رانوشته بود. که هرروز #غذایی_که_نذر_اهل_بیت است را بخورند.
به فرزانه گفته بود: ❤عشق اولش خداست بعد #امام_حسین ،بعدفرزانه
پشت موتورذکر حسین حسین میگفت ومیگفت بذار همه بگن حمید #مجنون_امام_حسینه
9⃣فرزانه عاشق شهدا واردوی جنوب بود.
حمیدهم #عاشق_شهادت بود..حتی سرعقد به فرزانه گفته بود دعاکند که او زودتر به آرزویش برسد و آخرسر در اسفند۱۳۹۴ به آرزوی دیرینه اش رسید.
📚 برداشت از #کتاب زیبای "#یادت_باشه"
📝محمدلو مشاور حوزه
✅خواندن این کتاب عاشقانه بسیار زیبا را برای همه خصوصا نسل جوان پیشنهاد میکنم.
@gangenahofte
@hagigatevasel
🌹معرفی شهید مدافع حرم شهید #حمید_سیاهکلی_مرادی از کتاب "یادت باشه " که رهبر انقلاب به خواندن این کتاب تاکید داشتند:
🌹حمید سیاهکلی مرادی: متولد ۱۳۶۸، دانشجوی حسابداری،اهل ورزش کاراته، بسیار مهربان و بسیار رمانتیک، اهل شعر ،درعین حال بسیار ولایی وسخت کوش وشهادت طلب. عاشق امام حسین و هیئت و کربلا
✨فرزانه مرادی همسر شهید: متولد ۱۳۷۲، دانشجوی رشته پزشکی، صاحب کمربند سیاه کاراته، فعال فرهنگی دانشگاه بخصوص از نوع شناساندن شهدا ،حافظ ۵ جزء قرآن ،چادری و عاشق شهدا و اردوی جنوب وبسیار ولایی وبسیار اهل توسل به اهل بیت
🗓۲۱ مهرماه سال ۱۳۹۱ سالروز عقداین زوج جوان است که معیارهای دینی را برای ازدواج مدنظر داشتند وهردو واقعا #هم_کفو همدیگر بودند..
1⃣پاتوق همیشگی شان گلزار شهدا و پنج شنبه ها هیئت است.از سه سالی که باهم ازدواج کردندتقریبا هر سال
#خادمی_شهدا واردوی جنوب جزوبرنامه های ثابتشان بوده
2⃣حمیداهل نماز شب وذکر وتعقیبات نمازهم زیاد داشت،برنامه زندگی شان روزانه دعای عهدوخواندن یک صفحه #قرآن با معنی، شبهای ماه مبارک رمضان اغلب شبهابیدار بودند وکتابهای مفیدمیخواندند.
3⃣زندگی مستاجری با یک موتور ،بدون تکلف و ساده که درخاطرات فرزانه این جمله بارها تکرار میشود:گاهی #سادگی_زیباست..
4⃣لحظات شاد وپرهیجان و شوخی وخنده در زندگی این زوج زیاد دیده میشودوقهر اصلا برایشان معنی ندارد.چون عرض چند دقیقه تمام میشود..#یادت_باشه، اسم رمز مشترکی است که قرار شده بودحمید موقع زنگ زدن پیش دوستانش درسوریه (چون خجالت میکشید) به جای #دوستت_دارم به کار ببرد.
5⃣اهمیت واحترام به پدر ومادر(مخصوصا احترام وتوجه ویژه حمید به مادرش خیلی زیبا دیده میشود)رابطه با برادران وخواهران و صله ارحام و گردش وتفریح سالم با خانواده و دوستان در خاطرات این زوج زیبادیده میشود..
6⃣عشق به #امام_خامنه_ای در زندگی این زوج خیلی زیبا دیده میشود آنجاکه فرزانه تعریف میکند:اولین بار برای خانه شان آینه وقرآن وعکس امام خامنه ای را بردند چون حمیدگفته بود: (( #باید_اول_حضرت_آقا #خونه_ما_را_ببینن))
یا آنجا که حمید سخنرانی آقا راحتما گوش میکرده ونکات مهمش را یادداشت برداری میکرده.
🌟در وصیت زیبایش هم نوشته بود
((می نویسم تا هر آنکس که می خواند یا می شنود بداند شرمنده ام از این که یک جان بیشتر ندارم تا در راه ولی عصر (عج ) و نایب بر حقش #امام_خامنه_ای ( مدظله العالی) فدا کنم و با یقین به این امر که خونم موجب سعادتم می شود و تعالی روح و شرابی است طهور که به قول حضرت علی اکبر(ع) شیرین تر از عسل ، می روم تا به تأسی از مولایم اباعبدالله (ع) با خدایم عشق بازی کنم تا عمق در خدا شوم))
7⃣حمید ازغیبت متنفر وبه بیت المال بسیار حساس بودبرای مثال برای کارهای شخصی حتی در شرایط خاص هم هرگز از ماشین بیت المال استفاده نمیکرد.
8⃣ #عشق_به_اهل_بیت علیه السلام در فرزانه را میتوانیم درتوسلات ونذرهایش مشاهده کنیم،
و درتصمیم مهم زندگی اش برای همراهی شوهرش آنجا که از پدرش که پاسدار بود میخواهد اسم حمید را خط نزند برای رفتن به سوریه، (چون نمیخواسته از زنان نفرین شده تاریخ نوشته شود.)
🚩تا آنجا که شب آخر شوهرش را تشویق به نوشتن وصیت نامه میکند،حتی برای شوهرش حنا میبندد و ازاین صحنه فیلم میگیرد ومیگوید: میخواهم فردای شهادت، بشه روز عروسیت ..
✅عشق حمید هم به اهل بیت بسیار زیبا بود: معتقد بود با #توسل_به_کریمه_اهل_بیت حضرت معصومه توانسته بافرزانه ازدواج کند. برای همین برای پابوسی وتشکر همان ابتدای عقدشان سال تحویل راهی سفریک روزه قم میشوند..
حمید #هیئت_هفتگی اش ترک نمیشود. فرزانه راهم او عاشق هیئت کرده بود.
سینه زدنش درهیئت بسیار دیدنی بود. موقع شهادت تنهاسینه اش سالم مانده بود...
اسم فرزانه را درگوشی "کربلای من" ذخیره کرده بود تا همیشه به یاد ارباب باشد.
حمید #تربت_کربلا را به فرزانه داده بود که بین جهازیه بگذارد تا زندگی شان بوی اهل بیت وامام حسین بگیرد.
حمید ایام هفته را نوشته بود بعد برای هرکدام از غذاها اسم یکی از ائمه رانوشته بود. که هرروز #غذایی_که_نذر_اهل_بیت است را بخورند.
به فرزانه گفته بود: 🌹عشق اولش خداست بعد #امام_حسین ،بعدفرزانه
پشت موتورذکر حسین حسین میگفت ومیگفت بذار همه بگن حمید #مجنون_امام_حسینه
9⃣فرزانه عاشق شهدا واردوی جنوب بود.
حمیدهم #عاشق_شهادت بود..حتی سرعقد به فرزانه گفته بود دعاکند که او زودتر به آرزویش برسد و آخرسر در اسفند۱۳۹۴ به آرزوی دیرینه اش رسید.
📚 برداشت از #کتاب زیبای #یادت_باشه"
📝 به قلم #محمدلو
✅خواندن این کتاب بسیار زیبا را برای همه خصوصا نسل جوان پیشنهاد میکنم.
🌹شادی ارواح طیبه امام و شهدا #صلوات