eitaa logo
•|گنج پدرے|•
58 دنبال‌کننده
263 عکس
37 ویدیو
0 فایل
جرج جرداق، دانشمند مسیحے: جاذبه کلمات علے شوقی در من ایجاد کرد که بیش از ٢٠٠ بار نهج‌البلاغه را مطالعه کردم😍 +چقد نهج‌البلاغه میخونیم؟! معجزه‌اے از جنس ڪلمه!✨ میهمان کتابے هستیم که هر حرفش درس زندگیست💚 کانال اصلے: @ShahidMohammadHadiZolfaghari
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله ❤️
📃 قسمت صد و پنجاه‌ و‌ ششم ❇️ مدارا و نرم‌خویی با خوارج 🔹رعایت سه حق [ در حال ایراد خطبه بودم که یکی از خوارج برخاست و شعار «لا حکم‌ الا لله» سرداد. من سکوت کردم. فرد دیگری برخاست و همان شعار را تکرار کرد. پس از او نیز چندین نفر دیگر برخاستند و این شعار را سر‌دادند. در پاسخ آنان گفتم: ] 🔻این شعاری که سر می‌دهید، مطلب حق و درستی‌است؛ ولی نتیجه‌گیری شما از آن باطل و نادرست است. ما دربارهٔ شما سه حق را رعایت می‌کنیم: مانع از نمازخواندن شما در مساجد نمی‌شویم و تا زمانی که با ما هستید، از حقوق بیت‌المال محرومتان نمی‌کنیم و با شما جنگ نخواهیم کرد؛ مگر اینکه شما شروع‌کنندهٔ جنگ باشید. 🔹علی از حاکمیت خدا نگران نیست و نخواهدبود [ در مسجد نشسته بودم و مردم در اطرافم حلقه زده‌بودند. یکی از خوارج وارد شد و فریاد زد: لا‌حکم‌ الا لله، گرچه مشرکان را خوش نیاید! مردمی که در اطرافم بودند، متوجه او شدند. او دوباره شعار داد: لا حکم‌ الا لله، گرچه همهٔ این مردم نیز آن‌ را نپذیرند! سپس ادامه داد و گفت: لا حکم الا لله، گرچه ابوالحسن‌علی نیز آن را نپذیرد! پاسخ دادم: ] 🔻هرگز ابوالحسن از اینکه حکم مختص خدا باشد، ناراحت نمی‌شود و از پذیرش حکم خدا سرباز نمی‌زند. و اکنون نیز منتظر حکم خداوند دربارهٔ شما هستم! [ مردمی که در اطرافم بودند. پرسیدند: ای امیرالمؤمنین، چرا متعرض آنان نمی‌شوی و آنان را از روی زمین ریشه‌کن نمی‌کنی؟ پاسخ دادم: ] 🔻آنها ریشه‌کن نمی‌شوند و تا روز قیامت در صُلب مردان و رحم زنان خواهند بود! 🔹اکنون وارد شهر خود شوید، خدا شما را رحمت کند [ بار دیگر بین خوارج‌ حاضر شدم و پس از به جا آوردن دو رکعت نماز، دوباره در رابطه با حٓکمیت و حکم قرآن، هم‌چنین در مورد عدم رضایتم از پذیرش حٓکمیت و عدم همراهی آنان با من، صحبت‌کردم. آنها از من پرسیدند: چرا در عهدنامه اسم خود را نوشتی، ولی عبارت امیرالمؤمنین را پاک کردی؟ آیا در حقانیت خویش تردید داشتی؟ در پاسخ آنان گفتم: ] 🔻هنگامی که عهدنامه بین مسلمانان و قریش نوشته‌ می‌شد، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به من فرمودند: « بنویس این عهدنامه بین محمّد، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سهیل‌بن‌عمرو نوشته می‌شود.» مردم مکه اعتراض کردند که اگر ما قبول داشتیم تو رسول خدا هستی، هرگز با تو نمی‌جنگیدیم! لذا آن حضرت به جای کلمهٔ رسول‌خدا نوشت: «محمد فرزند عبدالله». [ آنها گفتند: تو سخنانت را گفتی؛ ولی ما که به حٓکمیت تمایلی پیدا کرده‌ بودیم، به درگاه خداوند توبه کردیم و آمادهٔ جنگ با دشمنان هستیم. اگر تو نیز توبه‌ کنی، با تو همراهی خواهیم‌ کرد و در غیر این صورت، از تو جدا خواهیم شد. در یک کلام کلی و برای ملاطفت با آنان گفتم: ] 🔻من به درگاه الهی توبه می‌کنم و از هر گناهی طلب مغفرت دارم. اکنون وارد شهر خود شوید. خدا شما را رحمت کند. [ شش هزار تن از آنان به شهر بازگشتند؛ ولی شروع به تبلیغ کردند که علی از حٓکمیت عدول کرده‌ است و آن را گمراهی می‌داند، و گفتند: امیرالمؤمنین منتظر فربه‌شدن اسب‌ها و جمع‌آوری اموال است تا در اولین فرصت ما را به‌سوی شام اعزام کند. من در ضمن خطبه‌ای با صراحت اعلام کردم: ] 🔻هرکس گمان کند که من از حٓکمیت عدول کرده‌ام، دروغ می‌گوید و هرکس پذیرش حٓکمیت را گمراهی بداند، خود گمراه شده است! [ خوارج با شنیدن سخن من از مسجد خارج شدند و شعار «لا حکم‌ الا لله» را سر دادند.] 🔹قبل از ارتکاب جرم، مجازات نمی‌کنم [ یکی از یارانم به نام کثیرالحضرمی وارد مسجد کوفه شد. با پنج تن از خوارج روبرو شد که در حال اهانت به من بودند. یکی از آنان گفته بود با خداوند عهد می‌بندم که علی را بکُشم. کثیر با آن‌ها درگیر شده و فردی را که درصدد کشتن من بود، دستگیر کرده بود. او را نزد من آورد و گفت: من خودم شنیدم که او با خدا عهد می‌بست که شما را بکُشد به او گفتم: ] 🔻او را آزاد کن. [ کثیر گفت: آزادش کنم؟! او با خداوند پیمان بسته‌ است که شما را بکُشد! گفتم: ] 🔻می‌خواهی او را بکُشم، وقتی مرا نکشته است؟! [ گفت: او به شما اهانت‌ می‌کرد! گفتم: ] 🔻تو هم اگر می‌خواهی، پاسخ او را بده و به او اهانت کن یا از او بگذر. 📚منابع: ۱. شرح نهج‌البلاغه، ج۲, ص۳۱۱ ۲. أنساب‌الاشراف، ج۲، ص۳۴۹، رقم۴۲۲ ۳. تاریخ‌طبری، ج۴، ص۴۷ ۴. شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۷۹ ۵. کنزالعمال، ج۱۱، ص۳۰۰ ۶. المبسوط، ج۱، ص۱۲۴ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... ┄┅═══✼🌱🌸🌱✼═══┅┄ ✨|@ganj_pedari
فضیلت17 القطره ج1ص359.mp3
1.78M
🌊 ✨ 💠 اگر علے علیه‌السلام نبود..... 🌿 قضاوت بین دو زن که بین دو بچه، پسر را به از آن خود میدانستند، که همه را حیـران کرده بود اما امیرالمؤمنین علے علیه السلام...... 📚 منبع :کتاب القطرة ج1ص359 ┄┅═══✼🌱🌸🌱✼═══┅┄ ✨|@ganj_pedari
🌹 شرح 🔷 باطل گرایی و اختلاف 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: دو دعوت به اختلاف نرسد جز اينکه يكی باطل باشد! 🔻در هر مسأله و موضوع و سؤالی اگر دو نفر، یا دو نگاه همزمان نظر بدهند ، این دو نظر و دو نگاه و دو پاسخ از سه حالت خارج نیستند: 🔸1. هر دوتا درست هستند. 🔸2. هر دو تا غلط هستند. 🔸3 . یکی درست است و یکی غلط 🔻آنجایی که هر دوتا درست هستند، معلوم می شود اصلاً دوتا نیستند، چون در هر مسأله یک حق بیشتر نیست. اگر هر دو درست هستند یعنی هر دو دارند یک حقیقت را فقط تکرار می کنند. پس آنجا اصلاً اختلاف نیست. 🔻 اگر اختلاف هست، یا هر دو دارند اشتباه می کنند و حرف حق و جواب درست اصلاً چیز دیگری است، یا حداقل یکی دارد اشتباه می کند. باز هم به این جهت که امکان ندارد در یک مسأله یا موضوعی حق دوتا باشد و باهم اختلاف داشته باشند. 🔻بر این اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۸۳ نهج البلاغه می فرمایند: دو دعوت و ادّعا به اختلاف نمی رسند مگر آنکه یکی از آنها حداقل باطل است. 🔻در زندگی مولا علی(علیه السلام) در زندگی انبیاء (علیهم السلام)، در زندگی علما، صلحا و حتی در زندگی انسانهای عادی این حقیقت خودش را خیلی نشان می دهد. وقتی بنده با همسرم، کسی با برادرش، یکی با دوستش، او با همکارش، کسی با رئیسش، رئیس با نیرویش... به اختلاف می خورند، دو تا راننده سر چهار راه یا سر پیچ به هم می خورند، اختلافشان می شود که من مقصّر بودم یا تو؟ امکان ندارد هر دوتایشان درست بگویند. اختلاف اگر شد ، در حق اختلاف هیچ وقت نیست. یعنی امکان ندارد دو نفر حق بگویند و اختلاف کنند. هر جا اختلاف هست که ریشه کینه ها و فتنه ها ها و قتل و غارتها و... است، حتماً و لابد یکی از دو طرف اشتباه می کنند و باطل هستند. 🔻 امیرالمؤمنین (علیه السلام) سخنی می گویند، عدّه ای با ایشان مخالفت می کنند. از آنجایی که حق با امیرالمؤمنین است و حق همیشه با امیرالمؤمنین است، ادعای مقابل امیرالمؤمنین قطعاً باطل است. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع ┄┅═══✼🌱🌸🌱✼═══┅┄ ✨|@ganj_pedari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۱۸۳.mp3
1.84M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 🎙حجت الاسلام ┄┅═══✼🌱🌸🌱✼═══┅┄ ✨|@ganj_pedari
┄┄┅═✧❁🍁🌸🍁❁✧═┅┄ 🔰فراز《۱۹》 ◽️… مَعاشِرَ النّاسِ ، حَبانِيَ اللّهُ عَزّوجلّ بِهذه الفَضيلَةِ مَنّاً مِنهُ عَلَيَّ و إحساناً مِنهُ إلَيَّ و لا إله إلّا هو ، ألا لَهُ الحَمدُ مِنّي أبَدَ الآبِدينَ و دَهرَ الدّاهِرينَ و عَلي كُلِّ حالٍ . مَعاشِرَ النّاسِ ، فَضِّلوا عَلِياً فإنَّهُ أفضَلُ النّاسِ بَعدي مِن ذَكَرٍ و اُنثي ما أنزَلَ اللّهُ الرِّزقَ و بَقِيَ الخَلقِ . مَلعونٌ مَلعونٌ ، مَغضوبٌ مغضوبٌ مَن رَدَّ عَلي قَولي هذا و لَم يُوافِقُهُ ، ألا إنَّ جَبرَئيلَ خَبَّرني عَنِ اللّهِ تَعالي بذلكَ و يَقولُ : مَن عادي عَلياً و لَم يَتَوَلَّهُ فَعَليهِ لَعنَتي و غَضبي ، " وَلتَنظُر نَفسٌ ما قَدَّمَت لِغَدٍّ و اتَّقوا اللّهَ - أن تُخالِفوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعدَ ثُبوتِها - إنَّ اللّهَ بِما تَعمَلونَ خَبيرٌ ".… 🔹…هان مردمان ! خداوند عزوجل از روے منت و احسان خویش ، این برترے را به من پیشکش کرده و خدایی جز او نیست ؛ هشدار که تمامے ستایش هاے من در تمامے روزگاران و هر حال و مقام ، ویژهء اوست ؛ هان مردمان ! علے را برتر دانید که او برترین مردان و زنان ، پس از من است تا آن هنگام که آفرینش برپاست و روزیشان فرود آید ؛ دور دور باد از مهر خداوند و خشم خشم باد بر آنکه این گفته ام را نپذیرد و با من سازگار نباشد ؛ هان ! آگاه باشید جبرئيل از سوی خداوند خبرم داد : هر که با علے ستیزد و بر ولایت او گردن نگذارد ، لعنت و خشم من بر او باد ؛ البته بایست هر کس بنگرد که براے فرداے خویش چه پیش فرستاده ؛ پس تقوا پیشه کنید و از ناسازے با علے بپرهیزید . مباد که گامهایتان پس از استوارے درلغزد و همانا خداوند بر کردارتان آگاه است.... ┄┄┅═✧❁🍁🌸🍁❁✧═┅┄ 📢مبلغ غدیر باشیم…… ✨|@ganj_pedari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الموعود
📃 قسمت صد و پنجاه و هفتم ❇️ پاسخ‌هایی به شعارهای خوارج 🔹سخن حق؛ هدف باطل [ در پاسخ به شعار« لا حکم‌ الا لله» خوارج توضیح دادم: ] 🔻آری، درست است که حکم فقط به خدا اختصاص دارد؛ ولی اینها می‌گویند: فرمانروایی و زمامداری ویژهٔ خداوند است و بس! 🔻اما مردم به امیر و فرمانروا، نیکوکار یا بدکار، نیازمند هستند. در سایهٖ حکومت او، مؤمن به کار خود می‌پردازد و کافر از زندگی خود بهره می‌گیرد تا زمان هر یک به‌سر آید... 🔻ما افراد را داور قرار ندادیم؛ بلکه قرآن را به حٓکمیت انتخاب کردیم و این قرآن خطی‌است نوشته‌شده که میان دو جلد جای دارد. به زبان سخن نمی‌گوید و نیازمند کسی است که آن‌ را ترجمه کند و انسان‌ها می‌توانند از آن سخن بگویند. 🔻هنگامی که اهل شام ما را دعوت کردند تا قرآن را میان خویش قرار دهیم، ما آن گروهی نبودیم که به کتاب خدای سبحان پشت کنیم، در حالی که خدای بزرگ فرموده است: { فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ } ( و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن‌ را به خدا و پیامبر بازگردانید.) 🔻بازگرداندن امور به خدا، این‌ است که بر طبق کتاب او داوری کنیم و بازگرداندن به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله این‌ است که سنت او را ملاک قرار دهیم. پس اگر از روی راستی و حقیقت بر اساس کتاب خدا داوری شود، ما از دیگر مردمان به‌آن سزاوارتریم و اگر بر اساس سنّت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله داوری شود، ما بدان أولیٰ هستیم. 🔻اما دربارهٔ سخن شما که می‌گویید چرا میان خود و آنان برای حٓکمیت مدت تعیین کردی، من این کار را کردم تا در این مدت، جاهل حقیقت را دریابد و دانا بر عقیدهٔ خود استوار بماند و شاید در این مدت صلح، خدا کار امت را اصلاح کند و راه تحقیق و شناخت حق باز باشد، تا مثل کسی نباشند که گلویش را می‌فشارند که در جستجوی حق شتاب ورزد یا تسلیم اولین فکر گمراه‌کننده شود. 🔻همانا برترین مردم در پیشگاه خدا کسی است که عمل به حق نزد او محبوب‌تر از باطل باشد؛ هرچند عمل به حق از قدر او بکاهد و به او زیان رساند و عمل به باطل به او سود رساند و بر قدرت او بیفزاید. 🔹آیا شما نگفتید که اینان برادران ما و هم‌آیین ما هستند؟ [ در جمع خوارج حاضر شدم و از آنها پرسیدم: ] 🔻آیا همه شما در جنگ صفین با ما بودید؟ [ گفتند: برخی در صفین حاضر بودیم و برخی دیگر حضور نداشتیم. از آنها خواستم: ] 🔻به دو گروه تقسیم شوند: کسانی که در صفین حضور داشتند در یک گروه قرار گیرند و کسانی که حضور نداشتند در گروه دیگری گرد آیند، تا متناسب با هر یک سخن گویم. [ در میان گروهی که در صفین بودند، حضور یافتم و به آنان گفتم: ] 🔻ساکت باشید و به سخنانم گوش فرا دهید و با جان و دل به من توجه کنید و از هر کس شهادت خواستم، باید از روی علم و آگاهی شهادت دهد. 🔻آنگاه که اهل شام از روی حیله‌گری و نیرنگ و فریب، قرآن‌ها را بر سر نیزه بلند کردند، آیا شما نگفتید که اینان برادران ما و هم آیین ما هستند و از ما می‌خواهند از خطای آنان بگذریم؟! آیا شما نگفتید که آنان به کتاب خدا پناه برده‌اند و نظر ما این است که از آنان قبول کنیم و اندوه از دلشان بزداییم؟! 🔻اما من به شما گفتم: ظاهر این توطئه، ایمان و باطنش، دشمنی و تجاوز و ستم است، آغازش، رحمت و مهربانی و پایانش، پشیمانی است! من از شما خواستم که در کار خود ثابت بمانید و به جنگ ادامه دهید و به آواز لشکر شام توجه نکنید؛ زیرا اگر پاسخ داده شوند، گمراه کننده‌اند و اگر رها شوند، خوار و حقیر خواهند شد. اما دریغ که آن‌ کار انجام پذیرفت و شما را دیدم که به خواسته‌های اهل شام گردن نهادید و حکمیت را پذیرفتید! 🔻به خدا سوگند، اگر آن را نمی‌پذیرفتم، مسئول پیامدهای آن نبودم خدا گناهان را به پرونده من نمی‌افزود. و به خدا سوگند، اگر بر اساس مصلحت حٓکمیت را پذیرفتم، سزاوار بودم که باز هم از من پیروی کنند؛ زیرا قرآن با من‌ است و از آن هنگام که با قرآن بوده‌ام، از آن جدا نشده‌ام... 🔻امروز با پیدایش زنگارها و انحراف‌ها در دین و نفوذ شبهه‌ها در افکار و تفسیر و تأویل دروغین در دین، با برادران مسلمان خود به جنگ خونین کشانده شده‌ایم. 🔻هرگاه احساس کنیم چیزی باعث وحدت ماست و به‌وسیله آن می‌توانیم به یکدیگر نزدیک شویم و شکاف‌ها را پر و باقی‌مانده پیوندها را محکم کنیم، به آن تمایل و رغبت نشان خواهیم‌ داد و آن را می‌گیریم و جز آن را ترک خواهیم گفت. 📚 منابع: ۱. نهج‌البلاغه، خطبه ۴۰ ۲. أنساب‌الاشراف، ج۲، ص۳۵۲و۳۶۱و۳۷۷ ۳. سورهٔ‌نساء، آیهٔ۵۹ ۴. نهج البلاغه، خطبه ۱۲۵ ۵. أعلام‌الدین، ص۱۰۳ ۶. نهج البلاغه، خطبه ۱۲۲ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... ┄┅═══✼🌱🌸🌱✼═══┅┄ ✨|@ganj_pedari
فضیلت11 القطره ج1ص291.mp3
2.11M
🌊 ✨ 💠 ماجراےجنگ‌تبوڪ و طعنه‌منافقین 🌿 دعوت پیامبر براے کمک و لبیڪ امیرالمومنیـن و شرح مختصر روایت در همین فایل صوتے 📚 منبع: کتاب القطرة ج1ص291 ┄┅═══✼🌱🌸🌱✼═══┅┄ ✨|@ganj_pedari