🔰داستان تصمیم سرنوشت ساز
🔸 #قسمت_هشتم: ✅
#تصمیم_سرنوشت_ساز:
آرش گفت: اینطور که معلومه نمیخوای صحبت کنی، ایرادی نداره، خودم میگم برات...
ای بابااا
به زور میخواد خاطراتو زنده کنه،
اونم تو این وضعیت من!
عجبااا یکی نیست بگه ، از این مرور خاطرات چی گیرت میاد؟؟
اما حوصله ی اینکه همین حرفم بگم ندارم! بذار انقدر بگه تا خسته شه...🚶♂
ادامه میده: یه روز که مشغول خرخونیِ امتحانی بودی که ساعت بعد داشتیم، فری تپله و دار و دستش تصمیم میگیرن اذیتت کنن...
منم چون یه مقدار بی دست و پا میدیدمت، دلم برات میسوخت. هه...
برا همین همیشه حواسم بهت بود و هواتو داشتم...
وایسا ببینم با کی بود؟ به من گفت بی دست و پا😳 بهم بر میخوره
بهش میگم: من؟ بی دست و پا بودم؟!
میخنده و میگه:آهااااا حالا شد
بالاخره به حرف اومدی
شووووخی کردم، میخواستم ببینم گوش میدی به حرفم یا نه...
خلاصه اونها با لوله ی خودکار، کاغذهای مچاله شده ی تُفیشونو همزمان با هم فوت کردن سمتت و همشون خورد تو صورتت
قهقه زدن و مسخرت کردن! داد میزدن: بچه خرخون... بچه خرخون...
البته اینو راست میگفتن، خر خون بودی، هه...
با عصبانیت بهش نگاه میکنم.
هیچ وقت شوخی هاشو دوست نداشتم!
میگه: باشه بابا، اینجور نگاه نکن ترسیدمممم...
اون موقع هم همینطوری شدی!
با عصبانیت بلند شدی و کتابتو محکم پرت کردی سمتشون..
کتابت درست خورد تو دماغ فری.
دادش رفت هوا و خون بود که از دماغش میومد پایین..
دوستاش فوری بردنش دفتر..
تو هم خیلی سریع عصبانیتت خوابید و سرد شدی..
تازه به خودت اومده بودی و فهمیدی چیکار کردی!
زدی تو سرت و با ترسی که تو چشات بود برگشتی سمت من،
میخواستی یه چیزی بگی، اما انگار زبونت بند اومده بود، هیچ حرفی نزدی
یادته؟!!
تو چشات پر از ترس و التماس بود
انگار ازم کمک میخواستی
اما نمیتونستی به زبون بیاری!
همون موقع یه نفر اومد دم در کلاس و صدات کرد و گفت بری دفتر...!
پاشدم فورا اومدم کنارت و گفتم: چیزی نیست پسر، منم باهات میام که بگم تقصیر تو نبود
با هم رفتیم دفتر...
خلاصه اونروز گذشت، اما اون ماجرا شروع دوستی ما بود...
تو برخلاف ظاهر آرومت، بد عصبانی میشدی!
زود عصبی میشدی و از کوره در میرفتی و اما عوضش زودم آروم میشدی..
انگار یه آدم دیگه ای میشدی...
من که خیلی ازت حساب میبردم...هه...
چه جالب
ما فقط سه سال با هم بودیم
اما اون خوب منو شناخته بود...
یواش یواش از گیجی و منگی دارم بیرون میام...
دلم میخواد دردودل کنم براش
از درد درونم بهش بگم و ازش کمک بخوام
امااااا
نمیتونم... نمیدونم چرا؟!!
ادامه میده و میگه:
- میدونی!!! تو خیلی مغرور بودی، هیچ وقت نمیتونستی از کسی کمک بخوای!
اینو از همون موقعی که با ترس تو اون لحظه به من نگاه کردی و لام تا کام حرف نزدی خوب متوجه شدم...
با خودم میگم: "آره،درسته. غرورمه که نمیذاره هیچ وقت از کسی کمک بخوام"
به وسطای راه رسیده بودیم
از رو به رو یه مرد تپل و هیکلی با لباس مشکی داره نزدیک میشه، چندنفرم همراهشن..
"یاد فری میفتم
اونروزی که برای جبران ضربه ای که از من خورده بود، با دارو دستش اومد سمتم و حسابی از خجالتم دراومد."
یکدفعه مرد تپل، محکم به شونم میخوره و رد میشه. عصبانی میشم برمیگردم بهش بگم هوووووووی کوری....
که با دیدن نوشته ی پشت پیراهنش دهنم بسته میمونه...
با خط درشت و به انگلیسی نوشته بود:
who are you? ( تو کی هستی؟)
💢 ادامه دارد...
https://eitaa.com/ganj_penhan
جناب آقای یوسف زاده
سالگرد وفات پدر بزرگوارتان را به شما و خانواده محترم تان تسلیت عرض می کنیم
خداوند اجر صابرین را به شما عطا فرماید که یک سال است پدر عزیزتان را به آغوش خاک سپرده و صبورانه در سوگش نشستید
از درگاه خداوند برای پدر بزرگوارتان رحمت، مغفرت و علوّ درجات
و برای شما و خانوادهتان صبر و اجر مسألت داریم...
ان شاءالله در جوار اهل بیت علیهمالسلام باشند...
─┅═༅𖣔🏴𖣔༅═┅─
⚫️بخشی از وصیت نامه حجة الاسلام یوسف زاده را باهم میخوانیم، که در آن نکات مهمی برای رشد انسان نهفته است
باشد تا فرصتی هست به خود بیاییم و در مسیر الله قدم برداریم و توشه آخرت کنیم ⚫️
هدایت شده از ابوذر آذربایجان
💢 رزق دست خداوند است
🎖 درست است که مالی ندارم و ارثی به جای نگذاشته ام، ولی همه تلاشم این بود که در زندگی ام حرامی وارد نشود و کاری من را از خدمت به اسلام، انقلاب و ولایت غافل نکند، حتی دنیا و مال حلال؛
و لذا از نظر مالی و دنیوی هم خیلی شرمنده همسر و فرزندانم هستم.
🍀 اما امید و سرمایه زندگی من، همسر مومنه ام و فرزندان پاکم (عزیزان دلم) هستند.
که امیدوارم با ثبات قدم در راه اسلام، قرآن، امام، شهدا و ولایت و با اعمال صالح، خدمت به خلق الله، صله ارحام، با تربیت اولاد صالح و کثیر و ایثارگری در راه حفظ اسلام و انقلاب اسلامی؛ خداوند منان مرا به برکت خوبی زن و بچه هایم مورد عفو و بخشش قرار داده و از رسوایی و شرمندگی ابدی نجات دهد.
🔸 بدانید، همه در دنیا مسافر و مستاجرند، مالک حقیقی، خالق هستی و فیاض مطلق است.
همه ی این دنیا لهو و لعب است و به پر مگسی نمی ارزد؛ ولی اگر مقدمه رسیدن به آخرت و قرب الهی قرار گیرد، دیگر دنیا نیست، بلکه تبدیل شده است به آخرت و ارزشی بی نظیر دارد.
🔅 عزیزان دلم هیچ نگران نباشید؛ روزی، مقدر و قطعی است. فیاض مطلق حتی روزی وحوش و کفار و دشمنان خودش را تضمین و مقدر کرده است، پس نگران نباشید.
🌾 درست است که تلاش برای کسب روزی حلال و طیب، جهاد فی سبیل الله است ولی مراقب باشید که: لایَشْغَلُکَ رِزْقٌ مَضْمُونٌ عَنْ عَمَلٍ مَفْروضٍ.
روزی تضمین شده [از طرف خدا] تو را از کار واجب باز ندارد
(امام حسن عسکری علیه السلام)
📜 فرازهایی از وصیت نامه
🖋 مرحوم حجت الاسلام یوسف زاده
📲 @aboozarazerbaijan
Story4T.mp3
8.41M
🎧#داستان_صوتی
✨تصمیم سرنوشت ساز
🔻"قسمت هفتم و هشتم"🔻
نظرتون؟👇
📮https://harfeto.timefriend.net/16497500922347
🍃༺ @ganj_penhan ༻🍃
🌻سلام به همراهان همیشگی گنج پنهان🌻
همونطور که در جریان هستین
داریم روی روند سوال پرسیدن کار میکنیم.
یادتونه گفتیم که ما نمی خوایم بهتون ماهی بدیم، بلکه می خوایم ماهیگیری رو یادتون بدیم.🌹
این که چطور با سوالاتتون برخورد کنید و به جواب برسید.👌
چون زود جواب دادن به سوالات در حقیقت یه نوع خیانته. باعث کور شدن سوالات میشه.😕
اگه زود به جواب برسید، اصلا جواب به جونتون نمی شینه. اما وقتی این مسیری که گفتیم رو برید، یاد می گیرید چطور تمام سوالاتتون رو به جواب برسونید، فکرتون راه می افته و جواب هم به وجودتون میشینه😊🌹
#در_جستجوی_گنج
🍃༺ @ganj_penhan ༻🍃
❓خب شاید براتون این سوال پیش اومده باشه که
اصلا چرا باید سوال بپرسیم⁉️🤔
چرا اینقدر روی سوال پرسیدن تأکید داریم⁉️
چه کاریه بیایم این همه زمــان بذاریم و فــکر کنیم و ســوال بسازیم برای خودمون⁉️😒
#در_جستجوی_گنج
🍃༺ @ganj_penhan ༻🍃
با یه مثال مشخص میشه
مثلا یه ماشین رو در نظر بگیرید🚗
یه ماشین خاموش، چطور روشن میشه❓❓
ما هر چقدر باک رو پر از بنزین کنیم، موتور رو سرویس کنیم، بهترین سیستم ها رو روش نصب کنیم، اصلا ببریم کارواش تمیزش کنیم، و...
بعد بشینیم توش
ماشین روشن میشه؟⁉️⁉️
خب معلومه که نه😌
آیا تا زمانی که استارت نزنیم میتونه حرکت کنه؟❓❓
#در_جستجوی_گنج
🍃༺ @ganj_penhan ༻🍃
در مورد مغز🧠 هم همینطوره...
ما هر چقدر اطلاعات و مفاهیم بریزیم تو مغزمون. از نظر جسمی بهش برسیم 💪و غذاهای مفید مغز رو بخوریم و ....
تا سوال❓ نپرسیم این مغز حرکت نمی کنه و موتورش که فکر باشه روشن نمیشه...😎
#در_جستجوی_گنج
🍃༺ @ganj_penhan ༻🍃
پس با سوال پرسیدن
✅ موتورِ فکرمون روشن میشه
✅ و باعث میشه شناختی پیدا کنیم
✅ و با اون شناخت، انتخاب بهتری در هر لحظه داشته باشیم...
در واقع ما چون یک موجود آزاد و دارای اختیار هستیم، برای اینکه بتونیم انتخاب های آزادانه ای داشته باشیم، باید سوال بپرسیم و از فکرمون استفاده کنیم..
✨در واقع انسانیتِ انسان، به سوال پرسیدنه
#در_جستجوی_گنج
🍃༺ @ganj_penhan ༻🍃
خب حالا بنظرتون سوال پرسیدن راحته؟❓❓
همه میتونن راحت سوال بپرسن؟⁉️⁉️👇🤔
#در_جستجوی_گنج
https://harfeto.timefriend.net/16497500922347
@Mahdiiyyar
🍃༺ @ganj_penhan ༻🍃
گنج پنهان
این هم خیلی خوب بود👌 به نظرتون آیا این سوالات، واقعا سوالاتِ جوون ها و نوجوون های ماست؟ اصلا چرا ر
این شبهه ها و سوالات، به درد ما نمی خوره😶
چون سوال خود فرد نیست.
سوالیه که از بیرون بهش القا شده.
ما با سوالاتی کار داریم که سوال خود فرده، سوالاتی که تشنه ی جوابشه...👌
این سوالات چون سوال خود فرد نیست، در حقیقت دنبال جوابش هم نیست. 😔
و اینجا اون روشن شدن فکر که هدف ماست، اتفاق نمی افته...😕
#در_جستجوی_گنج
🍃༺ @ganj_penhan ༻🍃
گنج پنهان
خب حالا بنظرتون سوال پرسیدن راحته؟❓❓ همه میتونن راحت سوال بپرسن؟⁉️⁉️👇🤔 #در_جستجوی_گنج https://har
خوب فعلا برای امشب کافیه😊🌹
ادامه ی بحث بمونه برای بعد
تا اون موقع منتظر نظراتتون هستیم👆
🍃༺ @ganj_penhan ༻🍃