#معرفی_کتاب ماه مبارک رمضان یک فرصت عالی برای عمق بخشیدن به باورهاست. کتاب خوب می تواند در بارور شدن شناخت ها نقش بسیار موثری ایفا کند. پیشنهاد ما به شما همراهان گرامی، چهار کتاب از کتاب های مرحوم استاد علی صفایی حائری است. https://eitaa.com/ganj_penhan

سلام خدمت گنج‌پنهانی‌های عزیز ایامتون بخیر و برکت 🌙حلول ماه رمضان مبارک✨ ان‌شاءالله که بتونیم از این ماه بهره‌ی وافر ببریم

🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🍃حالا که بهار قرآن و بهارزمین متقارن شده🍃 برای اینکه بتونیم بیشترین بهره رو از ماه رمضان و قرآن ببریم تا قرآن در وجودمون شکوفه بزنه، هر روز در یک یا چند آیه‌ از جزء روز بیشتر تامل کنیم👌 ✅معنی آیه رو بخونیم و بهش فکرکنیم

#به_وقت_قرار ✨قرارمون اینه که هر روز چند آیه از جزء روز رو میاریم و درموردش سوالاتی مطرح می‌کنیم تا بتونیم راحت‌تر در موردش فکر کنیم🤔 آماده ای؟؟!🤙

🔰داستان تصمیم سرنوشت ساز 🔸 #قسمت_سی_و_چهار: #تصمیم_سرنوشت_ساز: -اگه کسی میخواد آدم بشه، باید بدونه که با گرفتاری همراهه... خلق الانسان... ما انسان رو طوری خلق کردیم که... لقد خلقنا الانسان فی کبد، ما انسان رو تو سختی بزرگش میکنیم... و اگر کسی از لا‎به‎لای این سختی ها بالا نرود، بزرگ نمیشود... انگار مدت زیادیه که مشغول افکار خودمم که سخنرانی مسجد هم شروع شده... این صحبت ها هم مرتبط با مباحثی ان که بهشون فکر میکنم... ارتباط ها و نشونه ها باز برام تایید میشن... "ما انسان رو تو سختی بزرگش می‎کنیم" این همون جمله ایه که آرش درمورد کوره و کلاس بودن دنیا بهم گفته بود: «سختی ها برای اینن که ما بزرگ بشیم...باید درس بگیریم ازشون...» و همینطور اون حرفش: «کوزه برای اینکه کوزه بشه، باید بره تو کوره و گرما رو تحمل کنه...» پس علت سختی ها، بزرگ شدن ماست... من بعد از ورشکست شدنم، خیلی فرق کردم... با این از دست دادن، قدر چیزایی که داشتم رو تازه فهمیدم... قدر خونواده... و قدر خودم... مهم ترین دارایی های زندگیم... -مواظب باشیم، خودمونو ارزون نفروشیم. باز با شنیدن این جمله که از بلندگو پخش میشه، از افکار خودم خارج میشم... و یاد حرف پیرمرد میفتم: "«مهم ترین دارایی تو خودت هستی جوون...خودتو مفت از دست نده » تکرار این مفاهیم و جملات اونم به زبون های مختلف و از جاهایی که هیچ وقت فکرشو نمیکنم، این نظم اتفاقات رو خیلی برام پر رنگ میکنه... و این ارتباطات نشونم میده که واقعا خدایی هست... خدایی هست که حواسش به منه ... تو هر لحظه و هر جا... و اتفاقاتی رو برام رقم میزنه که با هدفه... میخواد منو متوجه چیزی کنه... منو به خودم بیاره تا به خودم فکر کنم و خودمو بشناسم... دنیا رو بشناسم... و حتی... خودشو بشناسم... آره... انگار همه ی اینا برای این بود که خودشو به من نشون بده...! و باز صدای پیرمرد تو سرم میپیچه: "«فکر کردی رها شدی و تنها و بی کسی؟!» 💢 ادامه دارد... https://eitaa.com/ganj_penhan