📘#زنان_عاشورایی
📝زهرا یزدان پناه قره تپه
کتاب زنان عاشورایی، نقش زنان در نهضت امام حسین علیهالسلام (از عاشورا تا سقوط امویان)، اثری از زهره یزدانپناه قرهتپه است.
در بخشی از کتاب زنان عاشورایی میخوانید:
امکلثوم صغری دختر امیرالمؤمنین (ع) و مادرش امولد بوده است. مسعودی و ابناثیر، امکلثوم را در زمرهی اولاد علی (ع) معرفی کردهاند؛ اما مادرش فاطمه (س) نیست.
به گفته ابنحزم، زینب کبری (س) و امکلثوم کبری (س) از فرزندان علی (ع) و فاطمه (س) هستند، اما مادرِ زینب صغری و امکلثوم صغری «امولد» بود.
محسنالامین تعداد دختران علی (ع) را که لقب امکلثوم داشتهاند، چهار تن ذکر کرده است: ۱. همسر مسلم بن عقیل ۲. همسر عبدالله اصغر بن عقیل ۳.همسر عمر بن خطاب ۴. همسر عبدالله بنجعفر.
بر اساس گفتهی «زبیر بن بکار»، نسبشناس مشهور عرب، زینب کبری (س) که به همسری عبدالله بن جعفر درآمد و امکلثوم کبری که همسر عمر بن خطاب شد، هردو از دختران فاطمه زهرا (س) بودهاند. وی دختران معروف دیگر علی (ع) را -از زنانی غیر فاطمه (س)- چنین نام برده است: رقیه دختر صهباء که همسر مسلم بن عقیل گشت؛ زینب صغری به ازدواج محمد بن عقیل درآمد و امکلثوم صغری که نامش نفیسه بود، به همسری عبدالله اکبر بن عقیل انتخاب شد.
***
آنچه مسلّم است این بانو در حادثهی کربلا، همراه خواهرش زینب (س)، حضور داشته و در بارگاه ابنزیاد و یزید خطبههای غرّا و کوبندهای خوانده و در منابع تاریخی نیز ثبت شده است.
─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
کتابخانه صوتی
─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
#مذهبی
#محرم
#امام_حسین
📘#امیر_ارسلان_نامدار۱
📝نقیب الممالک
جلد اول
امیر ارسلان نامدار» یکی از مشهورترین داستانهای عامیانه به زبان فارسی است. این قصه را «نقیب الممالک»، قصهگو و نقال شخصی «ناصرالدین شاه قاجار» برای وی نقل میکرد.
معرفی کتاب
«خواجه نعمان» در جزیرهای با «ماهرخ»، بیوهی «ملکشاه رومی» آشنا شد و او را به مصر بُرد. ماهرخ پسری به دنیا آورد و خواجه نعمان نامش را «ارسلان» گذاشت.
وقتی ارسلان بزرگ شد، «پطروس شاه» سفیری را به خدمت امیر مصر فرستاد و ارسلان ماجرای خودش و ملکشاه را فهمید و او را کشت و به روم لشکر کشید و «سام خان» را هم از پای درآورد و خودش بر تخت نشست. وی در قتل و غارتی که میان فرنگیان به راه انداخته بود، چشمش به تصویر «فرخ لقا» افتاد و عاشق او شد و در پیِ عشقش راهی «پطروسیه» شد.
از آن سو «فرخ لقا» هم تصویر امیرارسلان را دید و عاشقش شد. ولی «پطروس شاه» دشمن ارسلان بود.
«طاووس»، برادر کاووس که دروازهبان بود، به برادرش دستور داد ارسلان را بیهوش کند و به انبار قهوهخانه ببرد. ارسلان برای حفظ جانش، خود را «الیاس» نامید و شاگرد قهوهچی شد و مردم برای دیدنش ازدحام کردند.
«قمر وزیر» و «شمس وزیر» هم آمدند و متوجه شدند که او الیاس نیست، بلکه امیرارسلان است؛ ولی ارسلان از معرفی خودش طفره رفت....
چگونگی پیدایش داستان «امیرارسلان نامدار» بسیار جالب و شنیدنی است: «ناصرالدین شاه قاجار» عادت داشت که قبل از خواب قصه گوش کند. در کنار اتاق خواب شاه اتاقی مخصوص نوازندگان و نقالان وجود داشت. وقتی شاه به بستر میرفت، اول نوازنده آهنگهایی را مینواخت، سپس نقال مخصوص ناصرالدین شاه، «نقیبالممالک»، شروع به نقل داستانی میکرد. ناصرالدین شاه به قصهی امیرارسلان علاقهی خاصی داشت، چنانکه سالی یکبار این قصه را برایش نقل میکردند.
یکی از دختران ناصرالدین شاه، «توران آغا» ملقب به «فخرالدوله»، که از بیرون اتاق قصه را میشنید، به آن علاقهمند شد. این دختر که از ذوق ادبی هم بیبهره نبود، قلم و دفتری آورد و روایت نقیب را نوشت و با نقاشی تصویرسازی کرد. ناصرالدین شاه وقتی از کار دخترش آگاه شد، سر ذوق آمد و از نقیبالممالک خواست این بار داستان را با آب و رنگ بیشتری تعریف کند تا فخرالدوله آن را بنویسد.
تذکر: یادآوری میکنیم رویکرد این رمان به رمل و اسطرلاب و جادو، به عنوان راه حل، صرفاً کارکرد داستانی دارد و عوامل سازندهی نمایش و کتاب گویا، به هیچ وجه، جنبهی تأیید یا تشویق این شیوه را ندارند.
─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
کتابخانه صوتی
─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
#ادبی
#داستان
فصل۴.mp3
19.67M
📘امیر ارسلان نامدار
📝نقیب الممالک
جلد اول قسمت چهارم
─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
کتابخانه صوتی
─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
#ادبی #داستان
فصل۱۱.mp3
20.57M
📘امیر ارسلان نامدار
📝نقیب الممالک
جلد اول قسمت یازدهم
─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
کتابخانه صوتی
─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─
#ادبی #داستان