📘#تو_هفده_ساله_ای
📝میراچ چائری آکتاش
میراچ عاشق دختری به نامِ زُمرا شده، اما نمیداند زمرا عاشق پسر دیگری است. زمرا پاسخی به عشق میراچ نمیدهد، اما بسیار افسرده است و از مادر و ناپدریاش چندان رضایت ندارد. تلاشهای میراچ برای به دست آوردن دل زمرا به جایی نمیرسد؛ تا اینکه با مرگ مادر زمرا، او به شهر دیگری میرود.
دربارهی نویسنده
«میراچ چائری آکتاش» نویسندهی جوان و معاصر ترک، در سال ۱۹۹۵ در آنتالیای ترکیه به دنیا آمد. آکتاش، نویسندهای است که نوشتن را بسیار زود آغاز کرد. نخستین کتابش، «به من نگو دوستت دارم»، را پس از پایان دوران دبیرستان، در سال ۲۰۱۵ منتشر کرد. این کتاب با استقبال خوبی روبهرو شد. استعداد آکتاش، فقط محدود به نویسندگی نیست. در دوران دبیرستان در مسابقات موسیقی در رشتهی آهنگسازی، بسیار خوب درخشید، اما نوشتن برایش دغدغهی بزرگتری بود.
آکتاش به دانشگاه رفت و در رشتهی مدیریت بازرگانی فارغالتحصیل شد. او اکنون با وجود جوانی، چند رمان با شمارگان بالا و پرمخاطب نوشته و منتشر کردهاست.
میراچ آکتاش در ابتدای راهی پرموفقیت و درخشان است. یکی از تازهترین آثارش، «به خودت خوش آمدی»، افزون بر شمارگان و استقبال چشمگیر، نام آکتاش را به اوج رساندهاست. از کتابهای دیگر آکتاش میتوان به «زندگی از جایی شروع میشود که از دستش میدهی»، «هنوز در قلب منی»، «به من نگو دوستت دارم» و «عشق» اشاره کرد.
@ganjeparsi