#برشی_از_یک_کتاب
همدردی از احساسات صاحب منصبانه است. آن را بعد از وقوع بلایا به دست میآورند ولی دوستی به این سادگی نیست. به مرور ایام و با رنج بهدست میآید اما چون بهدست آمد، دیگر راهی برای خلاصی از آن وجود ندارد باید در برابرش سینه سپر کرد.
📕 سقوط
✍ آلبر_کامو
https://eitaa.com/ganjeparsi
آموزش تخصصی تدبر در قرآن سطح یک - جلسه 15 - سوره بینه - استاد علی صبوحی.mp3
22.18M
#تَدَبُّر_در_قرآن
(تدبر در سوره بیّنه)
🎤استاد علی صبوحی
ثوابش رو هدیه کنیم به#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه
🌸🕊🌸🕊🌸🕊👇
https://eitaa.com/ganjeparsi
نشر بدهید و در ثوابش شریک باشید🕊🕊
💢 المنطق
🔰 استاد_زنجیرزن_حسینی
⚜️ از ابتدا تا صناعات خمس: 163 جلسه
♻️ صناعات خمس : 69 جلسه
┄┅┅═❅❅❄️❅❅═┅┅┄
💢 لینک دانلود از سایت
┄┅┅═❅❅❄️❅❅═┅┅┄
#استاد_زنجیرزن_حسینی
#المنطق
دروس #حوزوی
https://eitaa.com/ganjeparsi
کتاب صوتی
#آس_و_پاس در پاریس و لندن
📝جورج اورول
این کتاب نوعی خودزندگینامه است که اورول آن را دربارهی سالهایی که پیش از تبدیلشدن به نویسندهای مشهور در پاریس و لندن گذرانده است نوشته است. از آثار معروف او می توان به مزرعهی حیوانات و ۱۹۸۴ اشاره کرد . در بخشی از این کتاب خواهیم شنید ، اسم هتل من هتل دِتروآموآنو بود؛ ساختمان پنجطبقهٔ تاریک و زهواردررفتهای که با دیوارههای چوبی به چهل اتاق تقسیم شده بود. اتاقها کوچک و بیروح بودند و کثیفی به خوردشان رفته بود، چون هتل مستخدم نداشت و مادام ف.، صاحب هتل، هم وقت نمیکرد جارو و گردگیری کند. دیوارها به نازکی چوبکبریت بودند. برای آنکه ترکهای دیوار پوشانده شود، چند لایه کاغذدیواری صورتی روی آن چسبانده بودند که آن هم ور آمده بود و یک عالم ساس زیرش لانه کرده بود. تمام روز صف طویلی از ساسها، مثل ستون سربازها، نزدیک سقف رژه میرفتند. شبها هم مثل ازقحطی دررفتهها پایین میآمدند و آدم باید هرچندساعت یک بار بلند میشد و قتل عامشان میکرد. بعضی وقتها که دیگر امان آدم را میبریدند، باید گوگرد میسوزاندی و آنها را به اتاق کناری میراندی. البته مستأجر کناری هم با سوزاندن گوگرد در اتاقش تلافی میکرد و آنها را سر جایشان برمیگرداند. واقعآ جای کثیفی بود، گرچه فضایی صمیمی داشت، چون مادام ف. و شوهرش آدمهای خوبی بودند. اجارهٔ اتاقها بین سی تا پنجاه فرانک در هفته بود.
#ادبی
#زندگینامه
https://eitaa.com/ganjeparsi
آس وپاس.mp3
71.95M
📘آس و پاس
✍️جورج اورول
زمان :۵۳ : ۲۹ : ۲
https://eitaa.com/ganjeparsi
📘#مسیح_کردستان
✍️حمیدرضا عباسی
ازهفت سالگی محمد بروجردی آغاز می کنیم برشی از زندگی این شهید بزرگوار و سردار کردستان را...
آن روزها برای دفاع از کیان کشور به کردستان رفت. اصولاً دلسوزی محمد برای مردم کردستان حد و مرز نداشت. به آنها از صمیم قلب احترام میگذاشت. جالب اینکه مردم کردستان نیز به او علاقمند شده بودند و بردارانه دوستش داشتند.
جاذبهی محبتآمیز «بروجردی» آنقدر نیرومند بود که اطفال معصوم کُرد، به محض دیدن او، به سویش میدویدند، با او بازی میکردند و «محمد» شاد و خندان، دست نوازش بر سرشان میکشید.
بروجردی جزو نخبهترین فرماندههای یگانهای رزمی سپاه، چه در کردستان، و چه در دیگر جبهه های هشت سال دفاع مقدس بود
https://eitaa.com/ganjeparsi
masih1.mp3
3.09M
کتاب صوتی مسیح کردستان
قسمت اول
https://eitaa.com/ganjeparsi
masih2.mp3
2.57M
کتاب صوتی مسیح کردستان
قسمت دوم
https://eitaa.com/ganjeparsi
masih3.mp3
2.49M
کتاب صوتی مسیح کردستان
قسمت سوم
https://eitaa.com/ganjeparsi
masih4.mp3
3M
کتاب صوتی مسیح کردستان
قسمت چهارم
https://eitaa.com/ganjeparsi