#حکایت
مردی متوجه شد گوش همسرش سنگین شده و شنواییش کم شده است. به نظرش رسید همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او در میان بگذارد. بدین خاطر ، نزد دکتر خانوادگیشان رفت و مشکل را با او در میان گذاشت.دکتر گفت برای این که بتوانی دقیق تر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است آزمایش ساده ای وجود دارد.
ابتدا در فاصله 4 متری او بایست و با صدای معمولی مطلبی را بگو و بعد در فواصل 3 و 2 متری تکرار کن تا جواب بگیری.آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه مشغول تهیه شام بود و خود او در اتاق نشیمن بود. مرد به خودش گفت الان فاصله ما 4 متر است بار امتحان کنم .با صدای معمولی پرسید :" عزیزم شام چی داریم؟ "جوابی نشنید.
رفت جلوتر و دوباره پرسید، باز هم جوابی نشنید.
باز هم جلوتر رفت و از فاصله 2 متری پرسید: "عزیزم شام چی داریم؟ باز هم جوابی نشنید."
باز هم جلوتر رفت و سوال را تکرار کرد. اما جوابی نیامد.این بار جلوتر رفت و درست از پشت سر همسرش گفت:" عزیزم شام چی داریم؟"
زنش گفت: "مگر کری؟ برای پنجمین بار می گویم : خوراک مرغ...!"
پی نوشت : مشکل ممکن است آنطور که ما همیشه فکر می کنیم در دیگران نباشد و عمدتا در خود ما باشد!!
┏━━🍃💞🍂━━┓
@Ganjhayemanaviy
┗━━🍂💞🍃━━┛
#حکایت
مردی متوجه شد گوش همسرش سنگین شده و شنواییش کم شده است. به نظرش رسید همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او در میان بگذارد. بدین خاطر ، نزد دکتر خانوادگیشان رفت و مشکل را با او در میان گذاشت.دکتر گفت برای این که بتوانی دقیق تر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است آزمایش ساده ای وجود دارد.
ابتدا در فاصله 4 متری او بایست و با صدای معمولی مطلبی را بگو و بعد در فواصل 3 و 2 متری تکرار کن تا جواب بگیری.آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه مشغول تهیه شام بود و خود او در اتاق نشیمن بود. مرد به خودش گفت الان فاصله ما 4 متر است بار امتحان کنم .با صدای معمولی پرسید :" عزیزم شام چی داریم؟ "جوابی نشنید.
رفت جلوتر و دوباره پرسید، باز هم جوابی نشنید.
باز هم جلوتر رفت و از فاصله 2 متری پرسید: "عزیزم شام چی داریم؟ باز هم جوابی نشنید."
باز هم جلوتر رفت و سوال را تکرار کرد. اما جوابی نیامد.این بار جلوتر رفت و درست از پشت سر همسرش گفت:" عزیزم شام چی داریم؟"
زنش گفت: "مگر کری؟ برای پنجمین بار می گویم : خوراک مرغ...!"
پی نوشت : مشکل ممکن است آنطور که ما همیشه فکر می کنیم در دیگران نباشد و عمدتا در خود ما باشد!!
┏━━🍃💞🍂━━┓
@Ganjhayemanaviy
┗━━🍂💞🍃━━┛
4_5931691667928125948.mp3
15M
#حکایت زیبایی از عنایات امام حسین علیهالسلام به یک بانوی کربلا نرفته
🎧 این حکایت زیبا و جذّاب را اینجا بشنوید
#میلاد_امام_حسین
#کربلا#امام_حسین(علیهالسلام)
🆔 @Ganjhayemanaviy
🌸🍃🌸🍃
#حکایت
#داستانک
جوانی را اجل در گرفت و زبانش از گفتن «لا اله الا الله» بند آمد.
نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آمدند و جریان را گفتند.
آن حضرت برخاست و نزد آن جوان رفت.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتن شهادتین را بر آن جوان عرضه کرد، ولی زبان او باز نشد.
حضرت فرمود آیا این جوان نماز نمی خوانده و روزه نمی گرفته است؟
گفتند بله، نماز می خواند و روزه می گرفت.
حضرت فرمود آیا مادرش وی را عاق نموده است؟
گفتند بله.
حضرت فرمود مادرش را حاضر کنید.
رفتند و پیرزنی را آوردند که یک چشم وی نابینا بود.
پیامبر به پیرزن فرمود پسرت را عفو کن.
گفت عفو نمی کنم، چون لطمه به صورتم زده و چشم مرا از کاسه درآورده است.
پیامبر فرمود بروید هیزم و آتش برایم بیاورید.
پیرزن گفت برای چه می خواهید؟
حضرت فرمود می خواهم او را به خاطر این عملی که با تو انجام داده بسوزانم.
پیرزن گفت او را عفو کردم.
آیا او را مدت ۹ ماه برای آتش حمل نمودم؟
آیا او را مدت ۲ سال برای آتش شیر دادم؟
پس ترحم مادری من کجا رفته است؟
در این وقت زبان آن جوان باز شد و گفت «اشهد ان لا اله الا الله».
زنی که فقط رحیم باشد و اجازه ندهد کسی بسوزد؛ پس خدایی که رحمان و رحیم است، چگونه اجازه می دهد شخصی که مدت هفتاد سال به گفتن الرحمن الرحیم مواظبت کرده است بسوزاند.
منبع: تفسیر آسان، جلد 1، صفحه 18، نقل از غرائب القرآن، شرح حمد
🆔@Ganjhayemanaviy