eitaa logo
گنجینه حکایات، موسیقی ،عاشقانه،طنز😂
1.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
48 فایل
❤کانال گنجینه حکایات 🌼 حکایتها‌ی زیبا 🌷 ویدئو کلیپ 😄طنزهای شادومعماها ✍متن عاشقانه ، موسیقی مجتبی تقوایی مدیرگنجینه ❤️ به دورهمی ما در گنجینه حکایات خوش آمدید. https://eitaa.com/joinchat/1450377343C40c62abdcc آدرس ادمین ما @ganjineh111
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی آنلاین - نماهنگ خوابم یا بیدار - سجاد محمدی.mp3
3.95M
محرم اومده خوابم یا بیدارم باید پیراهن مشکیمو بردارم ازت ممنونم اینکه مهلتم دادی ازت ممنونم و خیلی دوست دارم @jomlatzibaa
مداحی آنلاین - نماهنگ خوابم یا بیدار - سجاد محمدی.mp3
3.95M
محرم اومده خوابم یا بیدارم باید پیراهن مشکیمو بردارم ازت ممنونم اینکه مهلتم دادی ازت ممنونم و خیلی دوست دارم @ganjinah_hekayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼ بوی محرم میاد ▪️هر کجا مینگرم ▪️بوی خدا می آید ▪️بوی سیبی اسٺ که ▪️از کرب وبلا می آید ▪️یک روز دگر ▪️عرش به خود می لرزد ▪️یک روز دگر ▪️ماه محرم و عزا می آید ◼ایام سوگواری اباعبدالله(ع) برشما تسلیت باد🏴 🌸🍃 @ganjinah_hekayat
سلام لطفاً اطلاع رسانی کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✯- 🥲🏴 -✭ بوی محرم می آید . . .   𖦹 ↓  نوحه کـامـلـش  ↓ 𖦹 ┄┄┅┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ @ganjinah_hekayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی مثل... آب تو لیوان ترک خورده میمونه بخوری تموم میشه... نخوری حروم میشه... از زندگیت لذت ببر چون در هر صورت تموم میشه👌❤️ @ganjinah_hekayat
🌸هرگز نگو خسته ام زیرا اثبات میکنی ضعیفی بگو..نیاز به استراحت دارم... 🌸هرگز نگو... نمی توانم زیرا توانت را انکار میکنی بگو....سعی ام را میکنم. 🌸هرگز نگو "خدایا پس کی؟زیرا برای خداوند، تعیین تکلیف میکنی بگو..خدایا بر صبوریم بیفزا... 🌸هرگز نگو حوصله ندارم زیرا برای سعادتت ایجاد محدودیت میکنی بگو..باشد برای وقتی دیگر... 🌸هرگز نگو شانس ندارم زیرا به محبوبیتت در عالم بی حرمتی میکنی بگو..حق من محفوظ است 🌸با بیان کلمات درست مسیر زندگیت را عوض کن... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ @ganjinah_hekayat
جنایتکاری که آدم کشته بود، در حال فرار با لباس کهنه و خسته به دهکده رسید. چند روزچیزى نخورده بود و گرسنه بود. جلوى مغازه میوه فروشى ایستاد و به سیب هاى بزرگ و تازه خیره شد، اما پولى براى خرید نداشت. دودل بود که سیب را به زور از میوه فروش بگیرد یا آن را گدایى کند. توى جیبش چاقو را لمس مى کرد که سیبى را جلوى چشمش دید! چاقو را رها کرد... سیب را از دست مرد میوه فروش گرفت. میوه فروش گفت: «بخور نوش جانت، پول نمى خواهم.» روزها، آدمکش فرارى جلوى دکه میوه فروشى ظاهر میشد. و بى آنکه کلمه اى ادا کند، صاحب دکه فوراً چند سیب در دست او میگذاشت. یک شب، صاحب دکه وقتى که مى خواست بساط خود را جمع کند، صفحه اول روزنامه به چشمش خورد. عکس توى روزنامه را شناخت .زیر عکس نوشته بود: «قاتل فرارى»؛ و جایزه تعیین شده بود. میوه فروش شماره پلیس را گرفت ... موقعی که پلیس او را مى برد، به میوه فروش گفت : «آن روزنامه را من جلو دکه تو گذاشتم . دیگر از فرار خسته شدم. هنگامى که داشتم براى پایان دادن به زندگى ام تصمیم مى گرفتم به یاد مهربانی تو افتادم. بگذار جایزه پیدا کردن من، جبران زحمات تو باشد!! @ganjinah_hekayat
شخصی قبل از فوت‌اش به پسر خود گفت: این ساعت را پدربزرگت به من هدیه داده است. تقریبا ۲۰۰ سال از عمرش می‌گذرد. پیش ازاینکه به تو هدیه بدهم، به فروشگاه جواهرات برو و بپرس که آن را چه مقدار پول می‌خرند. پسر به جواهر فروشی رفت و برگشته به پدرش گفت: صدوپنجاه هزارتومان قیمت دادند. پدرش گفت: به بازارکهنه فروشان برو، پسر رفت و برگشت و به پدرش گفت: ده هزارتومان قیمت کردند و گفتند بسیار پوسیده شده است. پدر از پسرش خواست به موزه برود و ساعت را نشان دهد. پسر به موزه رفت و برگشت و به پدرش گفت: مسئول موزه گفت که پانصد میلیون تومان این ساعت را می‌خرد و گفت موزه من این نوع ساعت راکم دارد و آن را در جمع اشیای قیمتی موزه می‌گذارد. پدرش گفت: می‌خواستم این را بدانی که جاهای مناسب ارزش تو را می‌دانند. هرگز خود را در جاهای نامناسبت جستجو مکن و اگر ارزش‌ات را هم پیدا نکردی خشمگین نشو. کسانی که برایت ارزش قائل می‌شوند، از تو قدردانی می‌کنند. در جاهایی که کسی ارزش‌ات را نمی‌داند حضور نداشته باش؛ ارزش خودت را بدان! گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی @ganjinah_hekayat
✅نذار بوی کسی در زندگیت بمونه! پدرم راننده تاکسی بود، از آن مردهایی هم بود که به نظافت خیلی اهمیت میداد ، اتومبیلش همیشه خوشبو بود ، پیراهن هایش اتو خورده و خودش نیز همیشه مرتب بود، حتی بدنه اتومبیلش همیشه تمیز و بدون خاک بود . یک شب بعد از کار که من را برای خوردن بستنی بیرون برد ،‌ وقتی کنارش نشستم تمام پنجره ها را پایین کشید، من کمی سردم بود، سریع سرم را به‌ طرف‌ پدرم چرخاندم ،با نگاه من او گفت: مسافرها گاهی خوب هستند و گاهی بد ، گاهی وقتی در خودرو مینشینند بوی عرق بدی میدهند ، و بعضاً اینقدر ادکلن زده اند که هوای خودرو را خوش بود می‌کنند. اوایل سعی می‌کردم ، با پایین‌ نکشیدن شیشه ها بوی‌ مطبوع افرادی که ادکلن میزدند را حفط کنم، فکر می‌کردم میشود قسمتی از کسی را حتی بعد از رفتنش نگه داشت، اما دیدم وقتی مسافر بعد در خودرو می‌نشست نه تنها از بوی نفر قبل چیزی درک نمی‌کرد بلکه اگر‌ بوی این دو در فضای کوچک ماشین درهم قاتی می‌شد بوی بدی ایجاد میکرد . خلاصه دخترم ، حالا هرکسی که سوار خودرو شود وقتی پیاده شد من پنجره ها را کامل باز میکنم ، تا یادم باشد آنها فقط مسافر هستند و نباید چیزی از مسافرها باقی بماند. اگر مسافرم بوی بدی میداد باید با رفتنش هوا جریان یابد، و اگر‌ او گران ترین ادکلن پاریس را زده بود نیز باید با رفتنش هوا جریان یابد...چون نباید بگذاری از آنها که دیگر نیستند هیچ ردپایی در دنیای کوچک تو‌ به جا بماند ، رد پاها کسی‌ را بر نمیگردانند بلکه حال تو را از نفرات بعدی هم بهم خواهند زد . بعد دستم را گرفت و همان طور که شیشه ها را بالا میبرد گفت :زندگی‌ تو نیز همین اتاق کوچک است ، یادت باشد اینجا همه مسافر هستند ، نگذار بوی کسی در زندگی‌ ات بماند.... امین جواهری @ganjinah_hekayat
السلام ای تشنه کام کربلا السلام ای خامس آل عبا ای لبانت بوسه گاه فاطمه ای خجل از تو فرات و علقمه بر لب دریا لبت خشکیده بود از عطش کی اصغرت خوابیده بود کودکانت جملگی بی تاب آب دور از چشم یتیمان تو خواب آب دریا بود مهر مادرت حسرتش می سوخت حلق اصغرت تا به روز حشر آب از تو خجل پای عقل ماست از صبرت به گل غلامعلی رجائی 🥀اَلسَّلامُ عَلَي الْحُسَيْنِ 🥀 وَعَلي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ 🥀 وَعَلي اَوْلادِ الْحُسَيْنِ 🥀 وَعَلي اَصْحابِ الْحُسَيْنِ ( زیارت_عاشورا_فراموش_نشه) اللهم_عجل_لولیک_الفرج التماس _ دعا @ganjinah_hekayat
1_12408790853.mp3
3.71M
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین 🥺😭😭😭🖤🖤 🌿@ganjinah_hekayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با همین سوز که دارم بنویسید حسین هرکه پرسید ز یارم بنویسید حسین ثبت احوال من از ناحیۀ ارباب است همۀ اهل و تبارم بنویسید حسین خانۀ آخرتم هست قدمگاه حبیب سر در قصر مزارم بنویسید حسین هرکه پرسید چه دارد مگر از دار جهان همۀ دار و ندارم بنویسید حسین من دلم را ز شکیبایی زینب دارم همۀ صبر و قرارم بنویسید حسین 🌿@ganjinah_hekayat