eitaa logo
گنجینه حکایات، موسیقی ،عاشقانه،طنز😂
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
48 فایل
❤کانال گنجینه حکایات 🌼 حکایتها‌ی زیبا 🌷 ویدئو کلیپ 😄طنزهای شادومعماها ✍متن عاشقانه ، موسیقی مجتبی تقوایی مدیرگنجینه ❤️ به دورهمی ما در گنجینه حکایات خوش آمدید. https://eitaa.com/joinchat/1450377343C40c62abdcc آدرس ادمین ما @ganjineh111
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 ثروت واقعی به مال آدم نیست به حال آدمه ...🌱 🪴🦋🪴 @ganjinah_hekayat
✍ اگه يه نفر ازت پرسيد چقد دوسم داري ؟ نگو بي نهايت ! بگو اندازه اي که هستي. . اگه پرسيد تا کي دوسم داري ؟ نگو تا ابد ! بگو تا وقتي هستي. . اگه پرسيد چقد بهم اعتماد داري ؟ نگو اندازه چشام ! بگو به اندازه اي که بهم اطمينان ميدي. تا بدونه ... تا وقتي با ارزشه که ، به ارزشات احتــــــــــــــــرام بذاره ... @ganjinah_hekayat
حكايت مرد دهقان و مار ✳️ حكايتي از مرزبان نامه ✳️✳️ در روستايي دهقاني زندگي مي‌کرد که آدم خيلي بد بيني بود. او حاضر نبود با کسي معاشرت کند.دور از مردم روستا، بالاي تپه‌اي، يك کلبه براي خود ساخته و تنها موجود زنده‌اي که در کنارش بود و به آن اهميت مي‌داد،الاغش بود. هر روز صبح زود او را به مزرعه مي‌برد و در ميان مزرعه افسارش را رها مي‌کرد و خودش مشغول چيدن محصولاتي مي‌شد که کاشته بود. بارها را سوار خر مي‌کرد و خودش هم بر پشت او مي‌نشست و به بازار مي‌رفت تا آنها را بفروشد و لوازم مورد نياز خود را بخرد.بعد از ظهرها هم خر را برمي‌داشت و به ديدن يك مار مي‌رفت. بين او و اين ماردوستي عجيبي ايجاد شده بود.دهقان، معاشرت و رفاقت با آن مار را به رابطه با مردم ترجيح داده بود. ✳️✳️ او مي‌گفت اگر كسي مار را ببيند ،تنها توصيف او از اين حيوان اين است كه يك مار ديده و نه چيزي ديگر، پس مار حيواني صادق است كه تنها يك چهره دارد. در حالي که معتقد بود، همه‌ي آدم ها دورو و متظاهراند و آنها را به مارماهي تشبيه مي‌کرد. حيواني شبيه مار و شبيه ماهي که نه مار است و نه ماهي.مرد دهقان فکر مي‌کرد همه مردم دو چهره دارند که چهره‌ي واقعي و شخصيت اصلي خود را زير نقابي از دو رويي و رياکاري پنهان مي‌کنند. به خاطر اين انديشه‌ها، از آنها مي‌گريخت . در يك روز سرد زمستان ، مرد به عادت هميشه به ديدار مار آمد. مار را در حالتي ديد كه از شدت سرما به خود پيچيده و يخ زده است. به خاطر دوستي و علاقه‌ي ديرينه‌اي كه به او داشت، دلش به حال او سوخت و خواست كه به او كمك كند. مار را برداشت و در كيسه گذاشت و كيسه را به گردن خر آويزان كرد تا از نفس گرم آن ، بدن سرد مار گرم شود و سر حال شود. ✳️✳️ خر را در همانجا بست و براي پيدا كردن چوب به صحرا رفت. چون ساعتي گذشت، گرمي نفس و بدن خر در مار اثر كرد و جاني دوباره گرفت. وقتي مار سرحال و سرزنده شد ، شرارت و بدجنسي ذاتي او ،شكفته شد و به عادت مار بودنش، نيشي مرگبار بر لب خر زد و او را كُشت و به سوراخش خزيد. وقتي مرد برگشت و خر مرده‌اش را ديد،از خيانت مارخيلي ناراحت شد، سنگي برداشت و به سمت مار پرتاب کرد، مار به خود پيچيد و با يک خيز خود را به روي اوانداخت، مرد به موقع جاخالي داد و خود را از نيش مهلک او رهانيد و سپس پا به فرار گذاشت.از فکر نادرست خود در ترجيح دوستي مار بد ذات بر مردم،پشيمان شد و بر رفتار احمقانه خود تاسف بسيار خورد.تنها و بي مرکب ، پاي پياده به کلبه اش برگشت. @ganjinah_hekayat
داستانک داستانی که زندگی‌ام را تغيير داد در حالی که روزنامه‌ای را روی خودم می‌کشیدم تا گرم شوم، چشمم به یک مسابقه‌ی داستان نویسی افتاد. در آن شرکت کردم و برنده شدم. نیویورکر داستانم را منتشر کرد. با انتشارات ناپ قراردادی برای یک کتاب بستم. برنده‌ی جایزه‌ی پولتیزر شدم و اسپیلبرگ فیلم داستانم را ساخت. با مقداری از ثروتم برای بی‌خانمان‌ها سرپناهی تدارک دیدم. به آنها روزنامه‌ی مجانی می‌دهم تا خودشان را گرم کنند. برای من که عالی بود! نویسنده: مترجم: @ganjinah_hekayat
یه روز یکی از اقوام مادرم ساعت 5 بعداز ظهر اومد تا 10 شب اشک ریخت و حرف زد وقتی رفت به مامانم گفتم چه حوصله ای داری ماشالله چقدر حرف زد مامانم گفت پناه بودن لیاقت میخواد اینکه پای دل شکسته یکی بشینی و حرفاشو گوش کنی از هزارتا نذر و نیاز ارزشش بالاتره دل شکسته بی پناهه @ganjinah_hekayat
4_695743491740809136.mp3
5.62M
🎶لب تشنه 🎤جوادیساری دوستان عزیزدلتون روزتون خوش شادشادباآهنگ شادوقدیمی ‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎‎‎‎‎‎‌ @ganjinah_hekayat
دوستان عزیزم ✌️🌹 همراهان ما در دورهمی گنجینه همینکه مارو لایق همراهی  دونستین ،باعث افتخار و دلگرمی ماست دوستان قدیم ،ارادت دارم ☺️🌹♥️ دوستان جدید ،منت گذاشتین☺️🌹♥️🌹🌹🌹🙏🙏🙏 سعی کردیم برای همه سنین مطلب داشته باشیم خصوصا جووونها در هرصورت قدردان حضورتون هستیم و دوستتون داریم ✌️♥️ باتشکر از طرف مدیروادمین ✌️😍 برای حمایت ازماوکانالتون دوستانتونو روبه کانال گنجینه دعوت کنید🙏❤️ @ganjinah_hekayat @ganjinah_hekayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا وقتی تو دلت کینه داری...🌱 تو اول روحتو پاک کن بعد ببین خدا چطور میاد وامیسته وسط زندگیت🤍🌼 @ganjinah_hekayat
یه نوع آلزایمر هست که فقط مادرا دارن ، اینطوریه که شما بدترین کارو در حقشون میکنید اما یه ساعت دیگه همه چی از یادشون میره! @ganjinah_hekayat
گفته بودی درد دل کن گاه با هم صحبتی کو رفیق رازداری! کو دل پرطاقتی؟ -خلوت خاطر ما را به شکایت مشکـن که من از وی شدم ای‌دل به خیالی خرسند من دیوانه که صد سلسله بگسیخته‌ام تا سرِ زلف تو باشد، نکشم سر ز کمند @ganjinah_hekayat
صدقه همیشه پول نیست تـبسم کردن به مردم صدقه است سخن خـوب گفتن صدقه است مهربانے صدقه است ❤️مـهربان باشیم❤️ ✅@ganjinah_hekayat
🌼هیچوقت پدر و مادرمان را 🌼بخاطر چیزی ڪه 🌼نتوانستند به ما بدهند 🌼سرزنش نڪنیم، شاید 🌼تمام دارائیشان همان بوده... @ganjinah_hekayat
✨ 🏵خدایاشکرت بابت توانمندی های درونم 🏵خدایاشکرت بابت زندگی خوب گذشتم 🏵خدایاشکرت بابت زندگی خوب الآنم 🏵خدایاشکرت بابت زندگی خوب آیندم 🏵خدایاشکرت بابت آگاهی امروزم 🏵خدایاشکرت بابت خنده هایم 🏵خدایاشکرت بابت گریه هایم 🏵خدایاشکرت بابت آفرینش این جهان 🏵خدایاشکرت بابت کودک درونم 🏵خدایاشکرت بابت بالغ اکنون درونم 🏵خدایاشکرت بابت حق انتخاب امروزم 🏵خدایاشکرت بابت تصمیم گیری هام 🏵خدایاشکرت بابت توان مشورت کردنم 🏵خدایاشکرت بابت توان تغییر دادنم 🏵خدایاشکرت بابت زندگی کردنم 🏵خدایاشکرت بابت عشق درونم 🏵خدایاشکرت بابت نفس کشیدنم 🏵خدایاشکرت بابت شخصیت خوب اجتماعی‌ام 🏵خدایاشکرت بابت خوشبخت وکافی بودنم 🏵خدایاشکرت بابت روابط سالمم 🏵خدایاشکرت بابت صلح درون زندگیم 🏵خدایاشکرت بابت صلح درون روابطم @ganjinah_hekayat
🪴تا به حال شده به حدی غمگین باشید که نخواهید زنده بمونید ؟؟ بیایید با هم چند آیه از سوره‌‌ی مریم رو مرور کنیم 💌مریم دختر پاکدامنی بود که تمام عمرش رو مشغول عبادت بود اما به اذن خدا بدون همسر باردار شد مریم بسیار غمگین بود ، در حدی که می‌گفت:«کاش مرده بودم و به کلی فراموش میشدم» آیه ۲۳سوره مریم 🪴وقتی دردهای زایمان رو تحمل می‌کرد   ندایی اومد و به او گفت :«غمگین مباش خدا از زیر قدم تو چشمه‌ای جاری کرده» 🌴 و خدا گفت :«تنه‌ی درخت خرما رو تکون بده. وقتی مریم این کار رو کرد خرمای تازه برای  او ریخته شد و خداوند در آیه ۲۶سوره مریم به او گفت :«بخور و بیاشام و شادمان باش » 💫به نظر شما چطور از این آیه در زندگی میتونیم استفاده کنیم ؟ 🍃خدا می‌تونست خرما رو بدون زحمت کنار دست مریم قرار بده اما گفت :درخت رو تکون بده 💚همه ما با سختی روبرو میشیم پس ما هم باید هنگام سختی تمام تلاش‌مون رو انجام بدیم . 💫تا خدا کام ما رو با معجزاتش شیرین کنه و در هر گامی که در سختی‌ها به سوی خدا برمی‌داریم ، برای ما آرامش و خیر  رو جاری کنه . سوره مریم آرامش_با_قرآن اسرار‌الهی‌آرامش 🦋 @ganjinah_hekayat*
واعظی منبری رفت ، و سخنرانی جالبی ارائه داد! کدخدا که خیلی لذت برده بود به واعظ گفت: روزی که می خواهی از این روستا بروی بیا سه کیسه برنج از من بگیر ...! واعظ شادمان شد و تشکر کرد. روز آخر در خانه‌ی کدخدا رفت و از کیسه‌های برنج سراغ گرفت: کدخدا گفت: راستش برنجی در کار نیست...! آن روز منبر جالبی رفتی من خیلی خوشم آمد و گفتم من هم یک چیزی بگویم که تو خوشت بیاید...! 📒 @ganjinah_hekayat