🔻تصویر سید مقاومت بر دیوارنگاره میدان انقلاب
🔹تازهترین طرح دیوارنگاره میدان انقلاب تهران پس از شهادت پرچمدار مقاومت در منطقه؛ شهید سیدحسن نصرالله، همراه با شعار «حزبالله زنده است» رونمایی شد.
#سید_حسن_نصرالله
#حزب_الله
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مطالبهی درست این شکلیه👆
احسنت به این ادب و نزاکت
درود بر این مداح تراز انقلاب
#سید_حسن_نصرالله
#حزب_الله
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
.
🔻نگرانیهای امنیتی درباره تبدیل شدن دستگاههای هوشمند به ابزار جنگ و جاسوسی
🔹انفجارهای اخیر دستگاههای الکترونیکی در لبنان هشدارهایی درباره استفاده احتمالی این دستگاهها به عنوان ابزار جنگی و جاسوسی را مطرح کرده و ضرورت توجه به امنیت زنجیرههای تامین و حفاظت از حریم خصوصی کاربران را برجسته ساخته است.
🔹گوشیهای هوشمند ابزارهای قدرتمندی هستند که زندگی ما را از جهات زیادی آسانتر میکنند. آنها به انواع حسگرها مجهز هستند و به خصوص بعد از انفجارهای پی در پی دستگاههای الکترونیک در لبنان نگرانیهای مختلفی را در مورد امنیت و حفظ حریم خصوصی ایجاد کردهاند.
🔗 لینک خبر
#جاسوسی
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🔻جانشین احتمالی شهید سیدحسن نصرالله
🔹پس از شهادت سید حسن نصرالله گمانه زنیهای مختلفی در مورد جانشین نصرالله مطرح میشود. در این میان نام سید هاشم صفیالدین بیشتر به گوش میرسد...
#سید_حسن_نصرالله
#حزب_الله
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🔻ماجرای افشای اطلاعات اعضای حزب الله | اسرائیل بانک اطلاعات را چگونه به دست آورد؟
🔹افشاء اطلاعات حزب الله از سال 2011 شروع شده و اوج درگیری ها در سال 1394 در محور مقاومت و عملیات محرم بود، متاسفانه سربازی عکس دوست شهیدش را منتشر می کرد که در آن سه فرمانده دیگر هم حضور داشتند و بسیاری از این اطلاعات بصورت خرد خرد لو می رفت و رژیم این اطلاعات را نگه می داشت.
🔹همچنین با شنود تلفن های همراه و رصد تلفن های هوشمندشان باعث شدند بانک اطلاعاتی خوبی را به دست بیاورند.
#سید_حسن_نصرالله
#حزب_الله #نفوذ
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
گاندو
📲💭 مستند داستانی امنیتی مرتضی با من تماس گرفت و اطلاع داد امروز میخواهد از لب مرز عکس هایی بگیرد و
📲💭
+ به چی میخندی مرتضی؟
- به تو میخندم. عکست رو رسماً موساد گذاشته روی خروجی و دنبالت میگرده، بعد تو خودت اومدی اینجا دنبال عواملشون
+ آروم حرف بزن پسر! کار ما هم شبیه کار تک تیراندازهاست. دنبال شکار همدیگه میگردن، کسی دیگه هم اگر دیدن حتما شکار میکنن، خودشونم باید حواسشون باشه تو دام هم نیفتن! این حرف ها رو ول کن، برو انتهای خیابون منتظر من وایسا اگرم چیز مشکوکی دیدی بهم اطلاع بده
مرتضی از علی جدا شد و به انتهای خیابان رفت.
مردم با هرچه داشتند در حال فرار بودند. منطقه بی حد ناامن بود.
علی کلاهی بر سر گذاشته، عینکی زده و با ریش هایی که نداشت هیچ کجا شبیه به عکسی که موساد منتشر کرده بود به نظر نمیآمد.
آرام به اطراف نگاه میکرد که توجهش به یک جوان جلب شد.
جوان بسیار آرام در حال فیلم برداری از یک ساختمان بود. خیلی هم حواسش بود کسی به او مشکوک نشود
کسی هم البته جز علی به او مشکوک نبود. چند بار از زاویه های مختلف از ساختمان فیلم گرفت.
علی که این صحنه را دید به شکلی که هم جوان از زاویه نگاهش دور نماند و هم کار از کار نگذرد به جایی که مرتضی ایستاده بود رفت و به مرتضی گفت: چشمت به من باشه، وقتی من ازت دور شدم، سریع میری سراغ ساختمون شماره ی ۱۸ و هر طور شده وارد میشی، اگر کسی داخل ساختمون بود فریاد میزنی و میگی ساختمون رو میخوان بزنن همه برید بیرون، خودتم سریع خارج شو، هیچ مشخص نیست چند دقیقه بعد از دور شدن من این اتفاق بیفته!
علی این رو گفت و سریع سراغ موتورش رفت و موتور رو روشن کرد.
جوانی که در حال فیلمبرداری بود فیلم خودش رو از ساختمون گرفت و نشست روی دوچرخه و از علی دور شد.
علی هم آرام به راه افتاد پشت سر جوان
هنوز خیلی دور نشده بودند که جوان تلفن را از جیبش در آورد و تماس گرفت
انگار هنوز تماس بر قرار نشده بود. صرفا یک تک زنگ بود. بعد همزمانی که پدال میزد شروع به ارسال کردن مطالبی که احتمالا همان فیلم های مربوط به ساختمان بود، کرد.
کمی از ساختمان دور تر شدند به طوری که دیگر کاملا از آن فاصله گرفته بودند.
در همین حال صدای انفجار مهیب از پشت سر علی آمد.
علی شروع کردن به خواندن: بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین و ... وقتی خواندنش تمام شد زیر لب گفت: خدایا اگر مرتضی شهید شده روحش را شاد کن، اگر مجروح سلامتی برسان و اگر زنده مانده حفظش کن ....
همزمان که علی پشت سر دوچرخه سوار میرفت مرتضی از دور به همراه ۵ نفر که از ساختمان بیرون آمده بودند به دودی که از ساختمان بلند میشد نگاه میکردند.
دوچرخه سوار به مسیرش ادامه میداد. علی هم هر چند خیابان یکی، رفیقی را گوشه ای کاشته بود. بی تلفن همراه و لوازم ارتباطی ! از سر یکی از همین خیابان ها عبور کردند و علی ایستاد.
به جوانی که سر خیابان بود گفت: با من بیا ! اگر جوان دورچرخه سوار با کسی دیدار کرد تو پشت سر فردی که با او ملاقات میکند برو...
خیابان شلوغ بود. البته ماشین ها و موتورها و همه به هر شکل در حال فرار بودند. اتفاقا جوان دوچرخه سوار درجایی ایستاد.
از دوچرخه پیاده شد. کسی در آن سمت خیابان نبود.
جوان جلو رفت و از کنار دیواری که پنجره اش باز بود بسته ای را برداشت و رفت.
فردی که با علی صحبت کرده بود فهمید باید بماند و همین دیوار را رصد کند. علی هم پشت سر دوچرخه سوار به راه افتاد. دورچرخه سوار بسته را باز کرد. شروع به شمردن کرد.../
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲💭
زخم کاری به اسرائیل
قسمت اول: مهاجرت | با سپری شدن حدود یک سال از آغاز جنگ غزه، اوضاع رژیم صهیونیستی بدتر از هر زمان دیگری است...
#حزب_الله
#لبنان
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻آیا ایران پشت حزب الله را خالی کرده است؟
سرباز روح الله رضوی:
🔹چیزی که به ذهن من میرسه مهمتر از شخص سید حسن نصرالله بهعنوان سرمایه بیبدیل برای محور مقاومت و علیالخصوص در منطقهی لبنان، آن چیزی که خیلی حائز اهمیت هست اعتماد موجود در بین بدنه اجتماعی حزبالله نسبت به محور مقاومت، نقش جمهوری اسلامی ایران و رهبری حضرت آقاست. اینها به نظر من خیلی خیلی خیلی ارزشمندتر حتی از وجود شخص سید حسن نصرالله هستند. این اعتماد و این سرمایه آن چیزی است که هزینههای بسیاری پایش داده شده و باید کماکان به نظر من باقی بماند.
🔹الان انگارههایی مانند اینکه مثلاً آیا ایران پشت حزبالله را خالی کرده، دارد در ذهنها شکل میگیرد که من اصلاً قبولش ندارم. من شخصاً به این باور ندارم. در کنار شهید سید حسن نصرالله، جناب آقای فرمانده عزیز مقاومت و نیروی قدس، آقای سردار نیلفروشان هم به شهادت رسیدند. در همان اتاقی که سید حسن هم بود طبق گزارشات ایشان به شهادت میرسد و خب خون ایرانیها با خون لبنانیها آمیخته شده
#سید_حسن_نصرالله
#حزب_الله
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo