فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻حرص خوردنهای دیدنی مجری مزدور اینترنشنال از اختلافات عمیق اپوزیسیون با یکدیگر!
مهدویآزاد، مجری ضد ایرانی تلویزیون. فارسیزبان موساد:
🔹ای اپوزیسیون! دست از سر یکدیگر بردارید! همدیگر را رها کنید! ما بدبخت هستیم! این چه کابوسی است که به جان همه ما افتاده؟! باید بزنیم توی سرمان! اینها همه ناشی از نفوذ دستگاه اطلاعاتی ایران به داخل اپوزیسیون است! جمهوری اسلامی فقط یک گوشه نشسته و نابودی اپوزیسیون را تماشا میکند!
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
راجی.mp3
6.62M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻از تسخیر لانه جاسوسی تا فتح قله کانی مانگا
🔹عباس ورامینی در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا، اولین کسی بود که وارد لانه جاسوسی شد. او یک سال در لانه جاسوسی فعالیت داشت. او سپس به جبهه های نبرد حق علیه باطل رفت و پس از رشادت های بسیار در روز ۲۸ آبان ماه سال ۱۳۶۲ در عملیات والفجر چهار در فتح قله کانی مانگا از ارتفاعات پنجوین در جبهه غرب کشور به شهادت رسید...
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
از زیر آوار اولین چیزی که بالا می آورد و به دیوار میزند عکس شهید نصرالله است...
بارها این جمله این روزها روی آوارها شنیده شده: فدای نصرالله...
از بچه هایی که رفته بودند لبنان یکی تعریف میکرد میگفت رزمنده لبنانی برای مرخصی به خانه رفته بود، مادرش به او گفته بود: نصرالله شهید شد، کجا برگشتی ؟!
مقاومت زنده بود، با شهادت فرمانده هایش زنده تر شد
شیطان معنای این کلمات را در میدان به خوبی خواهد فهمید...
#حزب_الله
#لبنان
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻فروش انگشتر شهید نصرالله برای کمک به لبنان
🔹حاج محمود کریمی، مداح اهلبیت، انگشتر هدیه سیدحسن نصرالله را برای کمک به مردم مظلوم لبنان و فلسطین از طریق پویش «ایران همدل» به فروش گذاشت.
🔹این یادگار، هدیه شهید سیّدحسن نصرالله به حجّتالاسلام سیّدهاشمالحیدری بوده است؛ ایشان در مراسم وداع با پیکر شهید سلیمانی، این انگشتر را به حاج محمود کریمی اهدا کردند.
💭 راه ارتباطی: ۰۹۰۲۲۱۱۹۸۰۰
پدر شهید حدادیان (تولیت حرم امامزاده علی اکبر "علیهالسلام" چیذر)
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
هدایت شده از پاتوق کتاب
رمانهای امنیتی آقای سکاکی موجود شد.
📘 یک و بیست (چاپ چهارم)
اولین و تنها مستند داستانی که علاوه بر جزئیات شهادت حاج قاسم، به عملیات گرفتن انتقام خون او در تلآویو میپردازد.
📙 سوژه ترور (چاپ دوم)
به همکاری داعش و موساد برای انجام عملیات تروریستی در قلب تهران میپردازد و شما را به رقه، پایتخت حکومت داعش خواهد برد.
📔 برای آزادی
علاوه بر روایت شهادت آرمان علیوردی، به اتفاقات کف خیابان و فتنه حجاب میپردازد.
🔹کتاب یک و بیست ۱۲۵ هزارتومان
🔹کتاب سوژه ترور ۱۲۰ هزارتومان
🔹کتاب برای آزادی ۱۳۲ هزارتومان
🔻خرید هر ۳ جلد = ارسال رایگان
🌿
https://eitaa.com/joinchat/2524643445C2c140c016c
گاندو
قسمت سی و یکم / هادی گفت: مگه الان نمیگفتی پیام شهید بشه تا الگوی موساد در بیاد؟ الان میگی دختره
قسمت سی و دوم /
به محض اینکه پیام به محل کارش رفت مدیر آن مجموعه پیام را صدا زد.
مدیر: پیام جان روزت بخیر باشه بیا میخوام یه همفکری با هم بکنیم.
پیام: جانم حاج آقا؟ من همه جوره در خدمتم.
مدیر: جانت بی بلا پیام جان! ببین ما متأسفانه در بخش پالایش اخبار خبرگزاری به شدت افت کردیم. در شأن مجموعه ی ما با این موقعیت نیست که تو این شرایط باشه، من یه نفر رو میخوام تو این بخش مشغول بشه، عقب افتادگی ها رو جبران کنه، میتونم روت حساب کنم؟
پیام: حاج آقا اگر دستوره که به روی چشم، منتها من حوزه ی تخصصیم رسانه هست. از طرفی این بخشی که فرمودید کارش خیلی رباتیکه، بچه ها با سطح تخصص پایین هم میتونن انجام بدن ها؟
مدیر مجموعه: میدونم میدونم، اما برام مهمه یکی که خیلی قابل اعتماده انجامش بده!
پیام: حاجی این بخش نیاز به فکر کردن هم نداره ها، مطمئنی تو بخشی که من هستم به مشکل نمیخوریم من برم اونجا؟
مدیر: اتفاقا برعکس مطمئن هستم قطعاً در این بخش به مشکل میخوریم منتها چاره چیه؟ به شدت عقبیم و باید جبران بشه.
پیام: آها، یعنی در این حد مسئله پیچیده ست؟ خیالت راحت حاجی من حلش میکنم.
پس از پایان مکالمه ی پیام و مدیر مجموعه یک پیامک هم برای تلفن امن مدیر آمد: سلام، پیرو نامه ی ارسالی در خصوص برادر محترم، از ارائه ی هرگونه بولتن به بخشی که ایشان در آن مشغول هستند نیز خودداری شود...
پیام رسماً با این وضعیت از هر بخشی که ممکن است اطلاعاتی را به وی برساند محروم مانده بود. این تصمیمی از طرف خود محسن بود تا از هرگونه جاسوسی نا خواسته ی پیام که ممکن بود در قالب گفتگوی دوستانه اش با نوال صورت بگیرد یا هرگونه نشت اطلاعات توسط وی که میتوانست برایش هزینه ساز شود و آینده اش را نابود کند جلوگیری شود...
پیام خیلی متوجه تغییراتی که اطرافش رخ میداد نبود. اساساً آن قدر ذهنش درگیر نوال بود که این تغییرات را متوجه نمیشد.
با نوال هم تماس هایی داشت.
در یکی از این تماس ها نوال به پیام گفت: من دارم یه گزارش درباره ی خانواده ی یکی از شهدای حزب مینویسم. ایشون اطلاعاتی بوده و همسرش هم برای من گفته که این شهید در سفری که به تهران داشته با یکی از سرداران ایران هم دیدار داشته، کمی درباره ی این سردار اطلاعات میخوام، میتونی کمکم کنی؟
موساد این قدر بازی را از نگاه خودش هوشمندانه طرح ریزی کرده بود که در مصاحبهی نوال با خانواده ی شهدا که هیچ اشاره ای به اسم ایران و سرداران نشده بود، چنین متنی را گنجانده بود. تصور آنها این بود که بعد از مصاحبه احتمالا حزب سراغ خانوادهی آن شهید نخواهد رفت و مطالب نوال به دقت بررسی نخواهد شد.
پیام به نوال گفت: خب اطلاعات مربوط به سردار رو میخوای تو متن مصاحبه بیاری؟
نوال گفت: نگران نباش من حساسیت های حفاظتی رو به خوبی میفهمم و تو متن گزارش طوری بهش اشاره میکنم که اون موارد خدایی نکرده افشا نشه!
پیام به نوال گفت: خیالت راحت، برات کامل اطلاعاتش رو در میارم.
نوال و پیام خداحافظی کردند، پیام با محسن تماس گرفت: حاج محسن سلام، یه زحمتی دارم.
محسن: جانم پیام جان، جون بخواه از من
پیام: جان شما بی بلا، فکر کنم چون مسئله حساس هست تلفنی نمیتونم بگم، باید حضوری ببینمتون
محسن سریعا خودش را به پیام رساند.
پیام خیلی وقت بود که هم رفیق محسن بود، هم کیسی بود که محسن روی آن کار میکرد و هم یک پروژه ی جدید.
پیام گفت: آقا محسن ما دنبال اسم و اطلاعاتی درباره ی یکی از سرداران هستیم.
محسن گفت: برا چی میخوای؟
پیام گفت: والا، خانم نوال داره خاطرات شهدای حزب رو در لبنان کامل میکنه، اینا یکیشون به ایران سفر کرده و با یه سرداری دیدار داشته، برای کامل کردن خاطرات میخواد.
محسن گفت: نوال از کجا میدونه؟
پیام گفت: همسر شهید گفته؟
محسن گفت: کدوم سردار؟
پیام اسمی رو گفت، محسن کمی فکر کرد. صاحب اسم رو به خوبی می شناخت منتها چون نمی دونست که نوال و پیام چقدر صیمی هستن و آیا ممکنه پیام به نوال بگه محسن این اطلاعات رو داده و محسن نمی دونست که آیا با این کار ممکنه جان خودش هم به خطر بیفته یا نه به پیام گفت: آره من یه رفیقی دارم، بهت وصلش میکنم. باهاش صحبت کن اون کامل بهت میگه همه چیز رو...
محسن اجازه نداد صحبت ها خیلی طولانی شود و به پیام گفت: پیام جان من یه کار خیلی فوری دارم، میرم، بازم هرچی بود کامل به من بگو، من نمیخوام جلو یدختره کم بیاری، بگو من بهت همه جور اطلاعاتی میدم.
محسن اینها را گفت و فورا خودش را به هادی رساند: موساد دنبال سردار فلانی هست، یکی از بچه ها رو میخوام وصل کنم به پیام یه سری اطلاعات انحرافی که میخوایم رو به پیام بده که منتقل بشه به دختره
سرداری که پیام و نوال دنبالش بودند در بخش بی سرنشین ها کار میکرد...
ادامه دارد....
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
35.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻آقای تحلیلگر / خیلی مهم / افراد چگونه به خودشان می آیند میبینند رسما جاسوس شدهاند؟
🔹 سرویس های اطلاعاتی چگونه آدم جذب میکنند؟ شما چه روحیه ای داشته باشید مستعد جذب در این سرویس ها و خیانت به وطن میشوید؟ 4 ویژگی سرویس های اطلاعاتی در جذب نیرو که رسانه های رژیم صهیونیستی معتقد هستند ایران مبتنی بر آنها به جذب نیرو در فلسطین اشغالی پرداخته است...
#جاسوسي
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo