أبردُقلبی.
قضیه چیه؟
قضیه اینه که هر چند وقت یک بار، وقتی من تا مرز فروپاشی و جنون روانی میرم یه عزیزدلی واسم آیه های مقدس قرآن رو خیلی کوتاه با این عنوان [أبردقلبی] میفرسته و من واقعا از وسط دست و پا زدن به حالت نابِ آرامش میرسم.
قرارِ دل بیقرارم میشه همین آیهها..
+ باند بازی نمیخواد بابا، خدا هست
_ خدا ما رو نگاه نمیکنه
+ این حرفو نزن، خدا همهٔ ما رو نگاه میکنه..
أبردُقلبی.
تو این مرحله از زندگی به این نتیجه رسیدم که گفتن رنجها از شدتشون حتی موقتاً کم میکنه https://daigo.
کاش زندگی اینطور نبود
داره بد میگذره
_
دنیا شبیه سیرک دسته جمعی شده
أبردُقلبی.
تو این مرحله از زندگی به این نتیجه رسیدم که گفتن رنجها از شدتشون حتی موقتاً کم میکنه https://daigo.
اینجا دیگه قرار نیس ناشناس باشه
ینی همینطوری نمیشه پیام بدیم؟
_
بابا این چه حرفیه اینجا مال شماهاست
از ناشناس گرفته تا پستای چنل
هر وقت خواستین پیام بدین، من میخونم
أبردُقلبی.
تو این مرحله از زندگی به این نتیجه رسیدم که گفتن رنجها از شدتشون حتی موقتاً کم میکنه https://daigo.
دلتنگی دوتا دستاشو گذاشته رو گلوم و بدجوری داره فشار میاره.
_
لعنت به دلتنگی