💬 #روایت_دیدار | پاسداری از همه ایران؛ از خاک تا ذهن و مغز و رویا
📝 روایتی از دیدار اعضای شورای انقلاب فرهنگی با رهبر انقلاب
🔻 گپی با قاری میزنم. پرسیدم آیاتی که خواهد خواند انتخاب خودش است یا نه. پاسخ مثبت میدهد. بخشهایی از سوره نحل را انتخاب کرده. تفسیر المیزان غرض این سوره را بیان این واقعیت میداند که غلبه دین حق (دین توحیدی اسلام) قطعی است.
🔹 نمیشود و نمیتوانیمها در ذهن مدیران و مسئولان فرهنگی با دِبی بالاتری پمپاژ میشود تا دستگاه محاسباتیشان را تغییر دهد. یک نفر اما اینجا در حسینیه امام خمینی(ره) نگاه دیگری دارد. مدام هم دیگران را تحریص میکند به دیدن چیزی که او هم دارد میبیند.
🔹 بالای صفحه مینویسم باز هم «امید». بسامد تکرارش در چند ماه اخیر در حسینیه امام خمینی(ره) خیلی بالا رفته. فرقی هم ندارد مخاطب سخن مردم عادی باشند از قم و اصفهان یا دانشآموزان یا کارگزاران جمهوری اسلامی.
🔹 وقتی تیغ تجزیهطلبی و کودتا و جنگ و فشار و تحریم -با همه زخمهایی که زده و میزند- نتوانست تو را از پا بیندازد لاجرم ابلیس به ذهن و مغز و امیدت پنجه میاندازد که اینجا اگر تسلیم شدی، حتی قدرت رویاپردازی را هم از دست میدهی.
🔍 ادامه را بخوانید👇
https://khl.ink/f/51489
🏴سلام بر حسین(ع) و روحهای پیوسته و رسیده به او
✍ #روایت_دیدار موکبداران عراقی راهپیمایی اربعین با رهبر انقلاب - بخش نهم
🔹...دو نفر بعدِ از الصافی هم یکی مداح است و دیگری روحانی جوانی که روضهی سوزناکی به عربی میخواند و جمع را هم حسابی متأثر میکند. این را میشود از صدای گریه و سینهزنی جمع هم فهمید. توی آن وضعیت میروم توی نخ واکنش تصویربردار صداوسیما با آن دوربین بدقواره و بزرگی که روی سهپایه بزرگتری مستقر شده در سمت راست آقا! مداحی و روضهخوانی به زبان عربی بود. روح حرفهایگری آقای تصویربردار در ابتدای قضیه غلبه داشت بر علقهی قلبی. زاویه دوربین را مدام تغییر میداد تا قابهای بینقصی از آقا ببندد... در نهایت اما کم آورد و تسلیم شد. دو دستی چسبیده بود پشت دوربینی به اندازهی خودش و مدام با لنز ور میرفت. در همان حال اما آرام آرام اشکهایش روان شد؛ بعضاً تکانهای ریز شانهاش هم به چشم میآید. گاهگاهی که دستش رها میشد، سینهای میزد.
🔹قبول جناب وجدان! قبول! بعضی چیزها هستند که فراتر از زبان و قومیت و ملیت میایستند و کوچکی و ناقصی و نارسایی این خطکشیهای انسانی را بدجور به رخ میکشند. فهم این چیزها دانستن زبان نمیخواهد؛ معرفت میخواهد و خلوص و سادگی. اینشکلی که باشد دیگر فرقی نمیکند رهبر جمهوری اسلامی باشی یا جوان سادهای که از جنوب عراق راهی انتهای خیابان فلسطین شده یا تصویربرداری که از رسانه ملی آمده برای پوشش تصویری مراسم. همهشان میفهمند روحانی جوان عراقی پشت تریبون دارد با سوز از چه چیزی حرف میزند. بعضی مفاهیم مثل اقیانوس، آدمها را در بر میگیرند و خوش به حال آنهایی که در منتهای درجه معرفت، خودشان را میسپارند به این اقیانوسها و میرسند به روحهای بزرگ. اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ...
🔍 متن کامل را بخوانید:
khl.ink/f/43489