✨🌱✨🌱✨🌱✨
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_دویستُ_شانزدهم
تفحص
راوی: سعيد قاسمي و راوي دوم خواهر شهيد
ســال ۱۳۶۹ آزادگان به ميهن بازگشــتند. بعضي ها هنوز منتظر بازگشــت ابراهيم بودند(هر چند دو نفر به نام هاي ابراهيم هادي در بين آزادگان بودند)
ولي اميد همه بچه ها نااميد شد.
ســال بعد از آن، تعدادي از رفقاي ابراهيم بــراي بازديد از مناطق عملياتي راهي فكه شدند.
در اين ســفر اعضاي گروه با پيكر چند شــهيد برخورد كردند و آن ها را به تهران منتقل كردند.
چند روز بعد رفته بوديم بازديد از خانواده شهدا.
مادر شهيدي به من گفت: شما مي دانيد پسر من كجا شهيد شده!؟
گفتم: بله، ما با هم بوديم. پرسيد: حالا كه جنگ تمام شده نمي توانيد پيكرش را پيدا كنيد و برگردانيد؟
با حرف اين مادر خيلي به فكر فرو رفتم. روز بعد با چند تن از فرماندهان و دلسوختگان جنگ صحبت كردم.
با هم قرار گذاشتيم به دنبال پيكر رفقاي خود باشيم،
مدتي بعد با چند نفر از رفقا به فكه رفتيم.
پس از جســتجوي مجدد، پيكرهاي سيصد شهيد از جمله فرزند همان مادر پيدا شد.
✍ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/2374696992C9e217bcccd