eitaa logo
🌺کانال قطعه ای ازبهشت
616 دنبال‌کننده
13هزار عکس
11.6هزار ویدیو
1.4هزار فایل
🌸✨رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم میفرمایند. دوچیزموجب برطرف شدن فقرمی شود✨ 1⃣👈بسیاریاد کردن خدا 2⃣👈فرستادن صلوات برمن #قطعه_ایی_از_بهشت •┈┈••✾•🍃🌹🍃🌹•✾••┈┈• @gateiazbehesht •┈┈••✾•🍃🌹🍃🌹•✾••┈┈•
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 اما فصل و آن انرژی روزگار است، اولین ماه آن 31 روز است. (23اسفند تا 24فروردین) 🔹در این ماه شب و روزش آور است. 🔸 زمین نرم می شود. 🔹 غلبه از بین می رود. 🔸 به هیجان می آید. 🔹 مصرف غذای و گوشتها و تخم مرغ نیمبِرشت مفید است. 🔸 را که با آب رقیق شده باشد بنوشید. 🔹از خوردن پیاز و سیر و ترشی شود. 🔸نوشیدن شربتهای مفید است (شربت مسهل مانند: انواع سکنجبین ها، شربت رضوی، شربت تخم شربتی+اسفرزه+خاکشیر، سنا+گل ، شیر+شکرسرخ و ...) 🔹 همچنین توصیه به و می شود. ( حجامت در ده روز اول ماه آذار(23 اسفند تا سوم فروردین) بسیار توصیه می شود.) 📚رساله ذهبیه، امام رضا علیه السلام
✔️معرفی   لعنت الله علیه عبدالرحمان از شهداء کربلا او از طایفه «بنی دهمان» و جزو سربازان و سرسپردگان بود که در سال 61 هـ.ق در سرزمین حاضر و دستش به شهداء دیگر آلوده شد. نامش به گونه مختلفی چون، عثمان بن خالد بن اسیر (اشتر) جهنی، اسید الجهنی، و تنها در زیارت ناحیه عمربن خالد بن اسد الجهنی، و دیگر عثمان بن خالد بن اسیر خثعمی، و عثمان بن خالد بن رشیم، در تاریخ آمده است. اکثر مورخین، او را عبدالرحمن، برادر در روز می دانند. عده ای نیز بر این باورند که او با همدستی «بشر بن سوط (خوط) همدانی»، عبدالرحمن را به شهادت رسانده و های او را ربودند. بعضی مقاتل چون مقتل الحسین مقرم و مقاتل الطالبین و نفس المهموم و مدائنی گویند که عبدالله یکی دیگر از فرزندان عقیل که به «عبدالله الاکبر» مشهور بود، بدست عثمان بن خالد و مردی از همدان که احتمالا «بشر بن خوط همدانی» بوده، به رسید. ☑️پایان زندگی او: زمانیکه قیام کرد و سال 66 هـ.ق به خونخواهی حسین بن علی علیه السلام و دیگر شهداء کربلا بپاخاست، «عبدالله بن کامل»، یکی از نیروهای تحت امرش را به دنبال عثمان بن خالد فرستاد. ابن کامل با اطرافیان خود هنگام نماز عصر اطراف مسجد «بنی دهمان» که ظاهرا برای قبیله «دهمان» بود، رفت و گفت: اگر «عثمان بن خالد بن اسیر دهمانی» و همدست او بشر بن سوط را برای من نیاورید، گناه همه قبیله از روز خلق تا قیامت بر گردن من، اگر همه شما را نکشم. آنها گفتند: به ما مهلت ده تا آنها را نزد تو آوریم. عده ای سوار رفتند و آن دو نفر را در جبانه (به میدان یا قبرستان گویند) کوفه دیدند اما می خواستند به طرف جزیره (شمال عراق) فرار کنند که آنها را دستگیر و نزد «ابن کامل » آوردند. او به دستور مختار آنها را زد و جسدشان را . حضرت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)، در زیارت شهداء کربلا از ، به عبدالرحمن بن عقیل، سلام و درود فرستاده و قاتلش را کرده و می فرماید: السلام علی عبدالرحمن بن عقیل، لعن الله قاتله و رامیه «عمر بن خالد بن اسد الجهنی».  📚منابع: 1- منتهی الامال     2- ابصار العین     3- موسوعة‌الامام الحسین به نقل از: مناقب ابن شهرآشوب، بحارالانوار مجلسی، اسرارالشهادة دربندی، الامعة الساکبه بهبهانی، و...     4- نفس‌المهموم
#روز_یازدهم. باغبانان رفته اند وغنچه تنها مانده است بلبلی در #خیمه های #سوخته جا مانده است اشک در چشمان #زینب ، #خون به گوش کودکان #مشک، خالی در کنار دست #سقا مانده است...
🌷 #امـام_حسین(ع) فرمودند : #سوگند به خـدا #خون من از #جوشش باز نمی ایستد تا خداوند #مهدی(ع) را برانگیزد. 🎀 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔘 طلوع فجر امید 🔹 یکی از بزرگترین دشمنان حضرت مهدی(عج) پس از به قدرت رسیدن، به جنایات بسیاری دست می‌زند و دست خود را به شیعیان بسیاری رنگین می سازد. 🔹 یاران حضرت مهدی(عج) هستند که به حکمرانی سفیانی پایان می‌دهند و سبب می‌شوند بار دیگر مسلمانان و شیعیان در فجر دیگری را به نظاره بنشینند. 🔹 آنان کسانی هستند که خداوند با خود یاری‌اشان می‌کند. رسول‌اکرم(ص) فرمودند: «خدای تبارک و تعالی آنها را در کمتر از چشم به هم زدن، در کنار خانه خدا ـ بیت‌الله الحرام ـ گرد می‌آورد. مردم مکه گرد هم آمده و از لشکر سخن می‌گویند که چگونه آنها را محاصره کرده و در زیر ضربات خود لگدمال نموده، یک‌مرتبه چشم باز می‌کنند و می‌بینند که قومی در اطراف کعبه گرد آمده‌اند و لشکر سفیانی از بالای سرشان برطرف شده است و طلوع کرده است. آنگاه یکدیگر را صدا می‌کنند و می‌گویند: ، نجات. مردم گرد آمده، تماشا می‌کنند و می‌بینند که امیرهایشان در اندیشه نجات مردمِ دربند هستند.» 📚 برگرفته از کتاب « »؛ به نقل از «الملاحم و الفتن»، ص 121.
💥ویران کردن مسجد ثقيف و مساجد دیگر به دست امام زمان(عج)💥 🌞 👈«ثقيف» نام مسجدي است. 👑 امام باقر عليه السلام در ضمن حديثي فرمود: 🔴 👌 «وقتي كه قيام كرد، به مي رود و مسجد را در آنجا مي نمايد. 🕌هر كه در زمين (بر خانه هاي مردم) باشد، مي كند و را وسيع مي نمايد».گويا چهار مسجدي است كه اهلبيت عليهم السلام هر يك از آنها را براي به نام يكي از دشمنان يا شركت كنندگان در امام حسين عليه السلام ساختند. آنها عبارتند از: 1⃣ مسجد (به نام مغيرة بن شعبه ي ثقفي 2⃣مسجد (به نام اشعث بن قيس، سر كرده ي منافقين 3⃣ مسجد (به نام جرير بن عبدالله، مخالف امام علي عليه السلام) 4⃣مسجد (به نام سماك بن مخزومه اسدي، از فرمانروايان جنگ صفين)» 📘تهذيب»، ج 2، ص 250 ⛅ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج⛅ 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
بعد از شهادت علیه السلام در روز شهادت امام حسین علیه السلام از آسمان بارید و مردم هرچه داشتند خون آلود گردید و اثر خون در لباس ها باقی ماند تا هنگام کهنه‌‌گی آن ها و این سرخی که در آسمان به چشم می خورد در روز شهادت حضرتش نمایان شد و قبل از آن دیده نشده بود. 📚مقتل الحسین ۲/۸۹ ، ذخائرالعقبی : ۱۴۴ و ۱۴۵ و ۱۵۰ ، تاریخ دمشق _آن گونه که در منتخب آن است.۴/۳۳۹ ، الصواعق المحرقة : ۱۱۶ و ۱۹۲ ، الخصائص الکبری : ۱۲۶ ، وسیلةالمآل : ۱۹۷ ، ینابیع المودة : ۳۲۰ و ۳۵۶ ، نورالأبصار : ۱۲۳ ، الإتحاف بحب الأشراف : ۱۲ ، تاریخ الاسلام : ۲/۳۴۹ ، تذکرة الخواص : ۲۸۴ ، نظم دررالسمطین : ۲۲۰ ، إحقاق الحق ۴۵۸،۴۶۲/۱۱ ، ▪️اللهم العن قتله الحسین علیه السلام قاطبه ▪️ ➖➖➖➖➖➖➖➖ ✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
✔️  از عناصر خبیث و از شهداء در ؛ عده ای از مورخین، او را از هم دستان قاتل حضرت (علیه‌السلام) می دانند و به نقل بیشتر روایات، او کننده راست حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام، در روز بود. آن زمان که حضرتش برای آوردن آب به طرف رود رفته بود، ورقاء با ، در اطراف رود فرات کرده بودند. همین که حضرت آب برداشتند تا به ها برسانند، آن دو نفر حمله کرده و دستان آن حضرت را قطع نمودند بیشتر مورخین گویند که زیدبن ورقاء، دست راست آنحضرت را با ضربت شمشیر، از تن جدا کرد. در حدیثی از امام علیه السلام، روایت است که فرمودند: زیدبن ورقاء و حکیم بن طفیل طائی هر دو در قتل عباس بن علی علیه السلام شرکت داشتند. 📚 (مقاتل الطالبین/ 82- ترجمه رسولی محلاتی) دیگر از جنایات زیدبن ورقاء، در صحنه کربلا مشارکت او در قتل فرزند است. اگرچه قاتل اصلی او را شخص دیگری بنام « » می دانند ولی به گفته خود زید در زمان دستگیریش و به نقل برخی مورخین، آن زمان که عبدالله به میدان جنگ آمد و با دشمن روبرو شد، او بر او زد که دست او با همان تیر بر پیشانیش دوخته شد و با تیر بعدی که در او فرود آمد، عبدالله به شهادت رسید، به گفته «ابن اثیر» آن زمانی که او را دستیگر کرده و نزد مختار بردند، خود اعتراف کرد و گفت: من بر جوانی تیری افکندم که دست خود را سپر کرده و بر پیشانی گذاشته بود. این جوان عبدالله بن مسلم بن عقیل بود. همینکه تیر به او اصابت کرد گفت: خدایا! اینان ما را اندک یافتند و ما را خوار کردند آنان را بکش، چنانکه ما را کشتند. آنگاه تیر دیگری سوی آن جوان انداختم و بعد نزدیک او رفتم دیدم که جان داده است. پس آن تیری که بر شکم او زده بودم بیرون آوردم، ولی آن تیری را که در فرو رفته بود، نتوانستم از پیشانی او بردارم و لذا او در قتل عبدالله بن مسلم دست داشت. در آخرین ساعات جنگ که امام علیه السلام نیز شهید شده بود، یکی از یاران آن حضرت بنام را به قتل رساند. سوید که مدتی در میدان با دشمن جنگیده و زیادی برداشته بود، بیهوش در میان زخمیان افتاده بود، چون کمی به هوش آمد، شنید که کوفیان کنان می گویند که « » او که هنوز رمقی در بدنش بود، تاب نیاورد و بپاخاست و با خنجری که در چکمه خود مخفی کرده بود، با زحمت و مشقت زیاد به جنگ پرداخت. تا اینکه زیدبن ورقاء با همدستی ، او را به شهادت رساندند. از آن اخبار معلوم می شود که این عنصر کثیف در همه جا، دستی به آلوده کرده است. سرانجام کار او: سال 66 هـ.ق، در زمان قیام بن عبید ثقفی، زید توسط و عده دیگری، خانه اش محاصره و او دستگیر شد. زید که مردی دلیر بود، شمشیر در دستش بود و از خانه بیرون آمد. ابن کامل به مامورانش گفت: با شمشیر و نیزه بر او حمله نکنید، بلکه تیر و سنگ بر او بزنید. ماموران چنین کردند تا زید بر زمین افتاد ولی هنوز زنده بود. به دستور «ابن کامل» آتشی بر پا کردند و او را که رمقی در بدنش بود، زنده در سوزاندند. به یک روایت که در کتاب ناسخ التواریخ نقل شده، او را خدمت مختار آوردند مختار گفت: ای ملعون، بگو تا عبدالله را چگونه کشتی؟ زید گفت: تیری بر زدم که از بیرون آمد. مختار دستور داد تا او را آویزان کردند، آنگاه خودش تیری بر کمان گذاشت و به چشم او پرتاب کرد، آنچنان که چشم او از سرش بیرون پرید، و بعد آنقدر به او تیر زدند که: گویی بدنش ناپدید و بریده شد. امام الله تعالی فرجه الشریف، در زیارت شهداء از ، او را کرده است. آنجا که به حضرت اباالفضل العباس علیه السلام چنین سلام و درود می فرستد: سلام بر ابی الفضل عباس بن امیر المومنین علیه السلام، او که با دادن جان خود با برادرش همدردی نمود از امروز دنیا، برای فردای قیامت توشه برگرفت و جان خود را فدای برادرش کرد و رفت تا آب بیاورد ولی دو دستش بریده شد. خداوند دو قاتل او « »، و حکیم بن الطفیل الطائی را لعنت کند. نام او در تاریخ: زید بن رقاءالجنبی، یزیدبن وقاد، یزید بن رقاد حیتی، زید بن ورقاء الحنفی آمده است. 📚منابع:  1- نفس‌المهموم     2- منتهی‌الامال     3- موسوعه‌الامام الحسین (علیه‌السلام) به نقل از ترجمه کامل خلیلی، تاریخ طبری پاینده، انساب الاشراف بلاذری  ➖➖➖➖➖➖➖➖ ✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
بعد از علیه‌السلام بعد از امام علیه السلام دو یا سه ماه از بامداد تا غروب ، مردم می دیدند که گوئیا به آغشته اند. 📚منابع ؛ تذکرة الخواص : ۲۸۴ الکامل فی التاریخ : ۳/۳۰۱ البدایة و النهایة : ۸/۱۷۱ الفصول المهمّة : ۱۷۹ اخبار الدّول : ۱۰۹ احقاق الحقّ : ۴۶۶ـ۴۶۷ / ۱۱ ➖➖➖➖➖➖➖➖ ✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨
⬛شب پنجم صفر به نام علیه السلام ، صغری مکنی به سلام الله علیها⬛ ◾ مرحوم واعظ قزوینی در کتاب شریف ریاض القدس مینویسد: در يكي از شب ها در آن منزل ، شور ديدن پدر به سرش افتاد، و از هجران پدر اشك مي ريخت، سر روي خاك نهاد آن قدر گريه كرد كه زمين از اشك چشمش گل شد. در اين اثنا به خواب رفت خواب پدر ديد، از خواب بيدار شد، فَبَك وَ تَقُول: وا أَبتاهُ، واقُرَّةَ عَيناهُ، واحُسَيناهُ، چنان كشيد كه خرابه نشينان پريشان شدند... هر چه خواستند او را آرام كنند ممكن نشد. امام عليه السلام پيش آمد و را در بر گرفت و به سينه چسبانيد و تسلّي مي داد. آن مظلومه آرام نمي گرفت و نوحه مي كرد، آن قدر روي دامن حضرت گريه كرد «حَتّي غُشيَ عَليهْا وَ انْقَطعَ نَفَسُها» «تا آن كه كرد و او قطع شد». امام به گريه درآمد. اهل بيت به آمدند «فَضجُّوا بِالْبُكاءِ و جَدَّدُوا الْأَحْزانَ وَ حَثُّوا عَلي رُؤُسِهمُ التُّرابَ، وَ لَطمُوا الْخُدودَ وَ شَقُّوا الْجُيوبَ، وَ قامَ الصِّياحُ». آن از ناله اسيران يك پارچه گريه شد. دختر افتاده بود و مخدّرات در خروش بر سر مي زدند و به سينه مي كوبيدند. خاك بر سر مي كردند مي دريدند، كه صداي ايشان در قصر به گوش لعین رسيد. يزيد غلامي فرستاد كه خبري بياورد. غلام آمد و واقعه را براي يزيد نقل كرد. آن ملعون گفت: سر پدرش را براي او ببريد تا آرام گيرد. آن سر مطهّر را در نهادند و رو به خرابه آوردند، و در حالي كه پرده بر روي آن سر بود، در حضور آن مظلومه نهادند، پرده را برداشتند. آن معصومه چون متوجّه سر پدر شد، «فَانْكَبَّتْ عَليهِ تقَبَّلُهُ و تَبْكي و تَضربُ علي رَأسُها و وَجْهِها حَتّي امْتَلأَ فَمُها بِالدَّم» «خود را بر آن سر انداخت و صورت پدر را مي بوسيد و بر سر و صورت خود مي زد تا اينكه پر از شد»..... ☑️درد و دل کردن بی بی سه ساله با سر پدر .. «يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ! يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ! يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي! يا أبَتاهُ، مَنْ بَقي بَعْدَك نَرْجوه؟ يا أبَتاهُ، مَنْ لِلْيتيمة حَتّي تَكْبُر» «پدر جان، چه کسی تو را با خونت كرد! اي پدر چه کسی گردنت را بريد! اي پدر، چه کسي مرا در كودكي كرد! پدر جان، بعد از تو به چه کسی اميد وار باشيم؟ پدرجان، اين دختر يتيم را چه کسی نگهداري و بزرگ كند!» 📚 نفس المهموم ص۴۵۶ ➖➖➖➖➖➖➖➖ ✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨