#سرنوشت_قاتلان_امام_حسین
❌ فلج شدن بحر بن کعب.
▪️امام صادق علیه السلام فرمودند:
وجد بالحسين (عليه السلام) ثلاث و ثلاثون طعنة و أربعة و ثلاثون ضربة و أخذ سراويله بحر بن كعب التيمي و روي أنّه صار زمنا مقعدا من رجليه.
✍ در پیکر شریف امام حسین علیه السلام سی و سه زخم نیزه و سی و چهار زخم شمشیر بود. بحر بن کعب تیمی ملعون، زیرجامه حضرت را غارت کرد و زمین گیر شد و دو پایش از حرکت باز ماند.
📚مدینة المعاجز، ۴/۷۸
📚الفتوح، ۵/۱۱۹
📚بحار الانوار، ۴۵/۵۷
📚مقتل خوارزمی، ۲/۴۲
#سرنوشت_قاتلان_امام_حسین
❌ عاقبت سیاهی لشکر ابن سعد ملعون.
✅سيّد ابن طاووس و ابن شهر آشوب و ديگران از عبد اللَّه بن رباح قاضى روايت كرده اند كه گفت: مرد نابينائى را ديدم از سبب كورى از او سؤال كردم. گفت: من از آنها بودم كه به جنگ حضرت امام حسين عليه السّلام رفته بودم و با ۹ نفر رفيق بودم، امّا نيزه به كار نبردم و شمشير نزدم و تيرى نينداختم. چون آن حضرت را شهيد كردند و به خانه خود برگشتم و نماز عشا كردم و خوابيدم. در خواب ديدم كه مردى به نزد من آمد و گفت: بيا كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تو را مى طلبد. گفتم: مرا به او چه كار است؟ جواب مرا نشنيد و گريبان مرا كشيد و به خدمت آن حضرت برد. ناگاه ديدم كه حضرت در صحرائى نشسته است محزون و غمگين و جامه را از دستهاى خود بالا زده است و حربه اى به دست مبارك خود گرفته است و طشتی در پيش آن حضرت افكنده اند و ملكى بر بالاى سرش ايستاده است و شمشيرى از آتش در دست دارد و آن ۹ نفر كه رفيق من بودند ايشان را به قتل مى رساند و آن شمشير را به هر يك از ايشان كه مى زند آتش در او مى افتد و مى سوزد و باز زنده مى شود و بار ديگر ايشان را به قتل مى رساند. من چون آن حالت را مشاهده كردم به دو زانو در آمدم و گفتم: السّلام عليك يا رسول اللَّه. جواب سلام من نگفت و ساعتى سر در زير افكند و گفت: اى دشمن خدا هتك حرمت من كردى و عترت مرا كشتى و رعايت حقّ من نكردى. گفتم: يا رسول اللَّه من شمشيرى نزدم و نيزه به كار نبردم و تير نيانداختم. حضرت فرمود: راست گفتى و ليكن در ميان لشكر آنها بودى و سياهى لشكر ايشان را زياد كردى. نزديك من بيا. چون نزديك رفتم ديدم طشتى پر از خون در پيش آن حضرت است. پس فرمود: اين خون فرزند من حسين است و از آن خون در چشم هاى من كشيد. چون بيدار شدم نابينا بودم.
📜جلاء العيون، ص ۷۸۴
#سرنوشت_قاتلان_امام_حسین
🏴 عاقبت اموال دزدی از قافله امام و ناسزا گفتن به امام حسین علیه السلام.
❌ راوی گوید: مردى از آن ملاعين كه به جنگ امام حسين عليه السّلام رفته بودند، چون به نزد ما برگشت، از اموال آن حضرت شترى و قدرى زعفران آورد. چون آن زعفران را مى كوبيدند، آتش از آن شعله مى كشيد؛ و زنش بر خود ماليد، در همان ساعت پيسی گرفت؛ چون آن شتر را ذبح كردند، به هر عضو از آن شتر كه كارد مى رسانيدند آتش از آن شعله مى كشيد؛ چون آن را پاره كردند آتش از پاره هاى آن مشتعل بود؛ چون در ديگ افكندند، آتش از آن مشتعل گرديد؛ چون از ديگ بيرون آوردند از زهرمار تلختر بود. و ديگرى از حاضران آن معركه به آن حضرت ناسزائى گفت، از آسمان دو شهاب آمد و ديده هاى او را كور كرد.
📜جلاء العیون ص ۱۰۵۷
#سرنوشت_قاتلان_امام_حسین
🔥 آیا میدانید کوه "کَمَد" کجاست ⁉️
▪️حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکِّلِ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ کَثِیرٍ الْأَرَّجَانِیِّ قَالَ: صَحِبْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فِی طَرِیقِ مَکَّةَ مِنَ الْمَدِینَةِ فَنَزَلَ مَنْزِلًا یُقَالُ لَهُ عُسْفَانُ ثُمَّ مَرَرْنَا بِجَبَلٍ أَسْوَدَ عَلَی یَسَارِ الطَّرِیقِ وَحْشٍ فَقُلْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا أَوْحَشَ هَذَا الْجَبَلَ مَا رَأَیْتُ فِی الطَّرِیقِ جَبَلًا مِثْلَهُ فَقَالَ یَا ابْنَ کَثِیرٍ أَ تَدْرِی أَیُّ جَبَلٍ هَذَا هَذَا جَبَلٌ یُقَالُ لَهُ الْکَمَدُ وَ هُوَ عَلَی وادی [وَادٍ] مِنْ أَوْدِیَةِ جَهَنَّمَ فِیهِ قَتَلَةُ الْحُسَیْنِ ع اسْتَوْدَعَهُمُ اللَّهُ یَجْرِی مِنْ تَحْتِهِ مِیَاهُ جَهَنَّمَ مِنَ الْغِسْلِینِ وَ الصَّدِیدِ وَ الْحَمِیمِ وَ مَا یَخْرُجُ مِنْ طِینَةِ خَبَالٍ وَ مَا یَخْرُجُ مِنَ الْهَاوِیَةِ وَ مَا یَخْرُجُ مِنَ الْعَسِیرِ ...
✍🏻 عبدالله بن کثیر ارجانى مى گويد: با امام صادق عليه السلام در مسافرت از مدينه به مكه همراه بودم، به توقفگاهى بنام "عُسفان" رسيده و آنجا توقف كرديم. آنگاه حركت كرده و در راه كوه سياه وحشتناكى ديديم. عرض كردم: اى پسر رسول خدا! چقدر اين كوه وحشتناك است! اولين بار است كه در راه به چنين كوهى برمىخوريم. حضرت فرمودند: مىدانى اين چه كوهى است⁉️ اين كوه "كَمَد" نام دارد و بر درهاى از درههاى جهنم كه خداوند قاتلان امام حسين عليه السلام را در آن جاى داده است، قرار دارد، و زير آن آبهاى جهنم جارى است، يعنى چرك و خون جهنميان و آلودگىهاى آنان، آب جوش سوزان، چركهايى كه از فرج زناكاران خارج مى شود ...
❌ وَ مَا مَرَرْتُ بِهَذَا الْجَبَلِ فِی مَسِیرِی فَوَقَفْتُ إِلَّا رَأَیْتُهُمَا یَسْتَغِیثَانِ وَ یَتَضَرَّعَانِ وَ إِنِّی لَأَنْظُرُ إِلَی قَتَلَةِ أَبِی فَأَقُولُ لَهُمَا إِنَّمَا فَعَلُوهُ لَمَّا اسْتَمَالُوا لَمْ تَرْحَمُونَا إِذْ وُلِّیتُمْ وَ قَتَلْتُمُونَا وَ حَرَمْتُمُونَا وَ وَثَبْتُمْ عَلَی حَقِّنَا وَ اسْتَبْدَدْتُمْ بِالْأَمْرِ دُونَنَا فَلَا یَرْحَمُ اللَّهُ مَنْ یَرْحَمُکُمَا ذُوقَا وَبَالَ مَا صَنَعْتُمَا وَ مَا اللَّهُ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ.
📔 ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، صدوق رحمه الله، انتشارات شریف رضی، ص ۲۴۶