eitaa logo
🌺کانال قطعه ای ازبهشت
616 دنبال‌کننده
13هزار عکس
11.6هزار ویدیو
1.4هزار فایل
🌸✨رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم میفرمایند. دوچیزموجب برطرف شدن فقرمی شود✨ 1⃣👈بسیاریاد کردن خدا 2⃣👈فرستادن صلوات برمن #قطعه_ایی_از_بهشت •┈┈••✾•🍃🌹🍃🌹•✾••┈┈• @gateiazbehesht •┈┈••✾•🍃🌹🍃🌹•✾••┈┈•
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️ ✨کیست میثم⁉️ او که در عصر سکوت‼️ ✨یا علـے گفت و سرش بردار رفت شبى از شبها مولایم امیرمؤمنان مرا با خود به صحراى بیرون کوفه برد ‏تا این که به مسجد «جعفى‏» رسید. روبه قبله کرد و چهار رکعت نماز خواند و پس از سلام، ‏نماز و تسبیح، دستهایش را به دعا باز کرد. سپس به سجده ‏رفت و صورت بر خاک نهاده و صد بار گفت: «العفو، العفو». بعد برخاست و از آن مسجد بیرون ‏رفت. من در پى آن حضرت بودم تا به صحرا رسیدیم. آن گاه پیش پاى من، خطى کشید و ‏فرمود: مبادا که از این خط بگذرى... و مرا همان جا نگه داشت و خود رفت. شبى تاریک بود. ‏پیش خود گفتم: مولایم را چرا تنها گذاشتم؟! او دشمنان بسیارى دارد، اگر مسئله‌اى پیش آید، ‏پیش خدا و پیامبر چه عذرى خواهم داشت؟ هرچند که برخلاف دستور اوست، اما در پى او ‏خواهم رفت تا ببینم چه مى‌‏شود. ‏ رفتم و رفتم... تا او را برسر چاهى یافتم که سر در داخل چاه کرده و با چاه، سخن مى‏‌گوید. ‏حضور مرا حس کرد و پرسید: کیستى؟ ‏گفت: میثم. ‏‏امام فرمود: مگر به تو دستور ندادم که از آن خط، فراتر نیایى؟ ‏ ‏میثم عرضه داشت: چرا؛ مولاى من، ولی از دشمنان نسبت‏ به جانت ترسیدم و دلم طاقت نیاورد. ‏ آن گاه پرسید: از آنچه گفتم، چیزى هم شنیدى⁉️ گفتم: نه، مولاى من. ‏ و حضرت اشعارى برایم سرود و معنای آن: ‏«در سینه‌‏ام اسرارى است، که هرگاه فراخناى سینه‌‏ام احساس تنگى مى‏‌کند، زمین را با دست، ‏کنده و راز خویش را با زمین در میان مى‏‌گذارم. ‏وقتى زمین مى‌‏روید، آن گیاه، از بذر و دانه‌‏اى است که ‏من کاشته‌‏ام.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 شهیدِ نقلِ علی عليه‌السلام 👈 اسرار ناگفته از زبان 🔊 حجت السلام 💥بببینید و انتشار دهید 🗓۲۲ ذی الحجه سالروز
🏴🕊🏴🕊🏴🕊 🕊بوسه بر دار... 🔰پس از دستگیری میثم تمار، او را نزد عبیداللّه بن زیاد، والی کوفه بردند. میثم با شجاعت تمام و بدون ترس و وحشت، در مقابل ابن زیاد ایستاد و یک بار دیگر، ایستادگی و استواری حق در مقابل باطل را به نمایش گذاشت. 👺عبیداللّه از میثم پرسید: خدایت کجاست؟ 🌹فرمود: در کمین ستمگران است و تو یکی از آنها هستی. ابن زیاد میثم را تحت فشار قرار داد تا از مولای متقیان امیرمؤمنان بیزاری جوید، ولی میثم زیر بار خواسته او نرفته، تمام شکنجه ها را تحمل کرد؛ ولی کوچک ترین جسارتی به مولا و مقتدای خود نکرد. 👺ابن زیاد پرسید: شنیده ام که علی کیفیت مرگ تو را گفته است؟ 🌹میثم جواب داد: آری، حضرت به من فرمود: تو را شخص پست و مزدور و پسر زن بدکاره ای دستگیر می کند و دست و پا و زبانت را می بُرد. 😔ابن زیاد با شنیدن این حرف ها خشمگین شد و دستور داد دست و پای میثم را قطع کرده، ولی زبانش را نبرند تا به گمان ناقص او، دروغ امام علی (علیه السلام) آشکار شود. سپس دستور داد که او را با همان حال بر دار زنند. میثم تمار که با دست ها و پاهای بریده، بر بالای دار بود، فرصت را غنیمت شمرده و نهایت عشق و ارادت خود را به مولا و مقتدای خویش و خشم و کینه خود را به دشمنان اهل بیت به نمایش گذاشت. او با همان حالت شروع به سخنرانی کرد و با صدای بلند مردم را مورد خطاب قرار داده و فرمود: «ای مردم، هر کس می خواهد احادیث یادگاری از سرچشمه زلال علوم اسلامی، علی بن ابی طالب بشنود، به سوی من بشتابد که به خدا سوگند از آنچه از امروز تا روز قیامت انجام خواهد شد، به شما خبر خواهم داد و هر فتنه و آشوبی که تا روز قیامت بر پا خواهد شد، با شما در میان می گذارم». 👥مردم زیادی گرد او جمع شده و به سخنان او گوش دادند. وقتی این خبر به دار الاماره رسید، ابن زیاد دستور داد افساری بر دهان او بزنند. میثم، با همان حال، به افشاگری های خود بر ضد دستگاه ظالم بنی امیه ادامه داد تا اینکه به دستور ابن زیاد، زبانش را قطع کردند و با این حرکت، حقانیت و درستی گفتار امیرمؤمنان به اثبات رسید... 🍃🌺سالروز شهادت
🔰مقام عظیم جناب میثم تمار "رحمه‌ الله" 📒شیخ کشی "رضوان الله علیه" روایت کرده است: ✍ ۱۳۹- جبريل بن أحمد، حدثني محمد بن عبدالله بن مهران، قال: حدثني محمد بن علي الصيرفي، عن علي بن محمد، عن يوسف بن عمران الميثمي، قال سمعت ميثم النهرواني يقول: دعاني أمير المؤمنين (عليه السلام) وقال: كيف أنت ياميثم اذا دعاك دعي بني أمية ابن دعيها عبيدالله بن زياد إلى البرائة مني؟ فقال يا أمير المؤمنين أنا والله لا أبرأ منك، قال: اذا والله يقتلك ويصلبك، قلت، أصبر فذاك في الله قليل، فقال: يا ميثم اذا تكون معي في درجتي. 📚 اختیار معرفة الرجال معروف به رجال الکشی، تالیف شیخ طوسی، ص۸۲ 📝امیر المومنین علیه السلام به رضوان الله علیه فرمودند: ای میثم چگونه خواهی بود وقتی که ناپاک زاده بنی امیه (ولد الزنای بنی امیه)، عبید الله بن زیاد (لعنهما الله) تو را به بیزاری جستن از من بخواند؟ میثم گفت: به خدا قسم چنین نخواهم کرد. پس فرمودند: در این صورت تو را به صلیب می‌کشد و به قتل می‌رساند. میثم گفت: صبر می‌کنم، این در راه خدا اندک است. پس حضرت فرمودند: ای میثم در این صورت با من و در درجه من خواهی بود. .
4_5890876108382929861(1).mp3
2.99M
فایل حکایت روزهای آخرین زندگانی ۲۲_ذی_الحجه_شهادت_یار_باوفای_امیرالمومنین_علیه_السلام به بیان شیرین و شیوای استاد مرحوم 🎤 بسیاااار شنیییییدنی
 ✔️ به مناسبت شهادت یار باوفای علیه السلام جناب ..... (علیه السلام)روزى به فرمودند: حالت چگونه است در وقتى که زنازاده ‏امیه تو را بطلبد و امر کند که از من بیزارى بجوئى؟ میثم گفت: به خدا سوگند که هیچگاه از تو بیزارى نخواهم جست. حضرت فرمود: به خدا قسم ترا خواهند کشت و بر دار خواهند کشید. میثم گفت: صبر خواهم کرد و اینها در راه خدا کم است و آسان. حضرت فرمود که: اى میثم تو در آخرت با من خواهى بود و در درجه من.  📚الخرائج و الجرائح، ج‏1، ص: 229 (امام شناسى، ج ‏۳، ص: ۳۷) میثم را به درخت نخل میخکوب کردند و دست و پایش را بریدند.میثم بر بالای دار با صدای رسا فریاد سر می‌داد و از مناقب اميرالمؤمنين (علیه السلام) می‌گفت و از خبائث خاندان اموی و فسق و فجور و .  به ابن زیاد خبر دادند که میثم بر بلندای دار غوغایی به پا کرده و الآن است که مردم شورش کنند.  ابن زیاد فریاد زد: زبانش را قطع کنید.  پس از آن زبان حق گوی او که برای کافران برنده تر از شمشیر بود بریدند. آن کسی که مأمور بریدن زبانش بود، به میثم گفت: هر چه می‌خواهی بگو! امیر فرمان داده است زبانت را قطع کنم. میثم گفت: فرزند زن بدکاره (ابن زیاد) خیال کرده است می‌تواند من و مولایم را دروغ گو معرفی کند... این است زبان من.  بدین سان میثم بر دار بود تا به رسید. 📚رجال کشّی، ص ۸۶ ؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۲، ص ➖➖➖➖➖➖➖➖ ✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨