فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🖋بیداری
این بار قصه از سی سال پیش نیست،
این بار دیگر رخداد افسانه یا نایاب نیست... این بار حقایق، حجت را بر عالم و آدم تمام کرده است...
این بار دیگر نتوان ندید و بهانهها آورد... جز آن دلی که هنوز به رؤیت حق هموار نیست...
غزه در خون خویش غلطان است
دادگاه بزرگ وجدان است
...
نیست باریکه ای غریب...ببین
غزه دیگر برای من جان است
🇵🇸 @gaze_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🖋صهبا
عکا، شهر قلعهها و برجهای ساخت دست فلسطینیان؛
حیفا، شهر عزالدین قسام که غم آوارگی هزاران نفر را در خود دارد؛
یافا سرزمین کشت پرتغال، مرکز علم و فرهنگ و تمدن فلسطین؛
دیر یاسین، شهر قتل عام؛
اریحا، سرزمین چشمهها، شهر پرتقالهای طلایی و موز و نخل؛
بیت اللحم، محل تولد حضرت مسیح...
و "غزه هاشمی ها" که اکنون تنها همین باریکه باقی مانده؛ شهری زیر آتش که در شکوه غم زده خود، گویی یاد غوغاهای دور شهرها را در این روزهای حماسه زنده کرده و گویی رؤیاهای گمشده آن سرزمینها را میسُراید.
در آن شهرها مساجد به رستوران و باشگاه شبانه تبدیل شدند و هر اثر تاریخی که نشان از هویت فلسطین داشت، تخریب گشته است. اما اکنون گویی چشمه های خشک ناشدنی دل آوارگان و مردم مظلوم است که پایداری قدمها و دلهای اهل غزه گشته است.
غزه راه مبارزه را یافته؛ غزه دریافته است که هرقدر سلاح بر زمین گذارد و بخواهد به کنار آمدن با صهیونیست دلخوش کند، صهیونیست هر روز بیشتر پیش آمده، او را محصور کرده و حیاتش را میگیرد. در این قیام، زنان و مادران و کودکان همانقدر نقش دارند که مردان و جوانان... قیام ملتی که همه راه ها را رفته، صلح کرده، ظلم کشیده و حال قیآم کرده است. گویی در چنین راهی است که قوانینی که با بمب و آتش در پی حاکم کردن صلح هستند را میتوان شکست داد و گویی این همان زیستن در پناه حقیقت است.
و مظلومان در پناه حقیقتاند، اگرچه ظاهر عالم بر این معنا دلالت نداشته باشد.
شهید آوینی
🇵🇸 @gaze_karbala
.
جنایت با دستان بسته
🖋 رسول صادقیان
۱- و قالت الیهود یدالله مغلوله و یهودیان گفتند که دستان خدا بسته است.(مائده/۶۴)
این جملهای در کنار جملهها نیست این بیانگر ذات یهود است. و صد البته ما میان یهودیان و کلیمیان فرق قائلیم .* عرفان یهودی یعنی کابالا برای تفصیل این جمله و تبیین آن به وجود آمده است.
این نگاه که خداوند دیگر در اداره عالم نقشی ندارد و آسمان و زمین را در ۶ روز خلق کرد و روز هفتم به استراحت پرداخت و امور را به قوم برگزیده سپرده است، هویت صهیونیسم برآمده از دل یهود را ساخته است.
البته اینکه در عصر ما اسرائیل به وجود میآید و پر و بال میگیرد و در دنیای اسلام مانند غدهای سرطانی ریشه می دواند، اگرچه ریشه در تاریخ یهود دارد و هر چند سعی شده است تمام اتفاقات پیرامون آن باتلمود و تورات و آیین کابالا و... تبیین شود ، اما محصول تمدن غرب است.
در عالم غرب، انسانی به دنیا آمد که روحش استیلاطلبی و آرمانش ساخت بهشت زمینی ( شداد ) و برنامهاش تسخیر عالم طبیعت و شیوهاش به کنار نهادن دین و خدا از اداره امور (سکولاریسم)* و ثمره سیاسی اش استعمار و استثمار هر آنچه غیر غرب است، میباشد.
این ویژگی تاریخی تمدن غرب است که مجال نژادپرستی صهیونیسم را فراهم میکند. این تلاقی تاریخی یهود و غرب مولد انسانی است که خدا را دست بسته و خود را مطلق العنان میپندارد. البته در اینکه گفتیم مولد انسان مسامحه بسیار است.
ادامه دارد...
🇵🇸 @gaze_karbala
.
جنایات با دستان بسته(۲)
🖋 رسول صادقیان
۲- و قالت الیهود یدالله مغلوله و یهودیان گفتند دستان خدا بسته است و پنداشتند خود آزادند .اما خداوند آنان را به مکر خود گرفتار ساخت. آنان با فریب و نیرنگ و بعدها با زور و قتل و غارت و کشتار فلسطین را اشغال کردند:
« وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلِلّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ»
و البته كساني كه پيش از آنان بودند مكرها كردند، ولي (سودي نكرد زيرا) همه تدبيرها و مكرها براي خداست ، او مي داند كه هر كس چه كسب مي كند وكفار بزودي خواهند دانست كه سراي آخرت از آن كيست . رعد۴۲
یهودیان مکر کردند اما نمیدانستند که همه مکرها از آن خداست و نتیجه مکرشان را خواهند دید. ایشان سرمست از اینکه دستان خدا بسته است، دستان خود را برای هر جنایتی باز دیدند و مکر خدا بود که آنان را در این جهل خود رها کرد تا آنچه در طول هزاران سال پنهان داشتهاند، آشکار نمایند.
یهودیان روزگاری به امرخدا و با عصای حضرت موسی علیه السلام از دریا عبور داده شدند و از چنگال فرعون رهایی یافتند، وقتی به سرزمین فلسطین رسیدند، آن هنگام که ولی خدا از آنان خواست تا شهری که جباران در آن ساکن بودند را فتح نمایند، گفتند : ای موسی تو و خدایت بروید جباران را شکست دهید و ما اینجا نشستگانیم! اما در این عصر این قوم عنود نه به امر خدا، که به فرمان شیطان و نه با عصای موسی که با مدد کشتی انگلیسی و موشک و سلاح آمریکایی دریاها را شکافتند و جبارانه و فرعون منشانه فلسطین را اشغال نمودند و بدین ترتیب اسرائیل به وجود آمد. تا میدانی شود که هر جنایتی که از دستشان برآمد انجام دهند و این گونه پنداشتند که به ارض موعود رسیدهاند. اما این ارض موعود سرزمین وعده حتمی خدا برای رسوا کردن ستمکاران گردید.
امروز پیش چشمان همه درنده خویی نورچشمی دنیای مدرن آشکار شده است. همانگونه که در کربلا ذات پلید بنی امیه آشکار شد و در نهایت اسلام اصیل از دست بوزینگان بر فراز منبر پیامبر صلی الله علیه و آله نجات یافت. این مکر خداست برای آنان که میپندارند خداوند دست بسته است و ایشان آزاد.
ادامه دارد...
🇵🇸 @gaze_karbala
.
جنایت با دستان بسته(۳)
🖋رسول صادقیان
۳- و قالت الیهود یدالله مغلوله غلت ایدیهم و یهودیان گفتند که دستان خدا بسته است دستان خودشان بسته باد.
یهودیان به مدد حمایت غرب و بهرهمندی از تکنولوژی و ثروت بیحد و حصر، خود را بر هر کاری قادر و مبسوط الید یافتند. غافل از اینکه خداوند فرمود غلت ایدیهم دستانشان بسته باد.
خداوند چگونه دستان یهودیان را بسته است؟
وقتی هر کاری که میخواهند را انجام میدهند اما نمیشود؛ وقتی زنان و مردان و کودکان را با بمبها و موشکهای اهدایی آمریکا به خاک و خون میکشند اما جز رسوایی هرچه بیشتر حاصلی ندارد؛ وقتی همه نقشهها را نقش بر آب میبینند؛ وقتی میبینند که صدای کودکان به خاک غلطیده از راکتهای قسام هم برد بیشتری دارد؛ دست بسته بودنشان آشکار میشود.
دست بسته چه کسی است؟ اگر کسی در زندان باشد و محصور، لااقل امیدی دارد که روزی محدودیتهایش برطرف شود و حرکتی از خود نشان دهد، این دست بسته نیست ! دست بسته واقعی کسی است که هر کاری که میتواند انجام دهد و همه امکانات عالم را در اختیار داشته باشد اما ذلیل نالههای یک مادر شهید شود. او در بن بست است.
اسرائیل امروز به چه کاری جز توحش میتواند متوسل شود؟ و اینگونه میشود که دستها بسته و افسارها گسیخته میشود و خباثتها آشکار میگردد. امروز به وضوح میتوان دید که انگار خداوند دستان صهیونیسم را به گونهای بسته است که کسی را این چنین گرفتار نکرده است.
میدانید اشکال کار کجاست؟ مشکل اسرائیل این است که هرچه از پیر و جوان و کودک و زن و مرد میکشد، کشته نمیشوند، بلکه شهید میشوند.
هنگامی که همه شیاطین عالم از اسرائیل حمایت میکنند و با سلاح و پول یاریش میدهند؛ وقتی فرمانروای سرزمین شیطان بزرگ خود به دست بوسی نتانیاهو میآید؛ وقتی همه تکنولوژیها و تاکتیکهای جنگی در خدمت اسرائیل قرار میگیرند؛ همه و همه با منطق شهادت باطل میشوند، این یعنی اینکه اسرائیل دستانش باز نیست بلکه دست و پا میزند.
تصاویر کودکانی که در گوشهای از بیمارستان غزه با همدیگر شهادت بازی می کنند و یا فیلم کودکی که در کنار تخت برادر مجروحش به او شهادتین را تلقین میکند، همه هیمنه ی نظامی بمبهای آمریکایی را به سخره گرفته است.
امروز جلوهای از کرببلا در سرزمین فلسطین آشکار شده است؛ کوفیان سرمست از برتری عده و عده گرفتار مظلومیت و شهادت امام حسین علیه السلام شدند و برای همیشه رسوا گردیدند.
اگر درست بنگریم این شام و کوفه بود که در اسارت خاندان عترت و حضرت زینب س گرفتار آمد و همچنان هست.
وقتی خداوند دستان کسی را ببندد اینگونه میشود که هیچ تدبیری برای او سودی نخواهد داشت.
ادامه دارد...
🇵🇸 @gaze_karbala
.
جنایت با دستان بسته(۴)
🖋 رسول صادقیان
۴- و قالت الیهود یدالله مغلوله غلت ایدیهم و لعنو بما قالو و یهودیان گفتند دستان خدا بسته است دستانشان بسته باد و به خاطر آنچه گفتند گرفتارنفرین شوند.
امروز وعده خدا مبنی بر دست بسته بودن صهیونیسم از همیشه بیشتر آشکار شده است . امروز اسرائیل در حال دست و پا زدن است و از بیچارگی جنایت میکند و بچه میکشد. همانطور که فرعون را خون کودکانی که به خاطر موسی کشته بود غرق کرد امروز هم پیروان خودخوانده موسی و در حقیقت نمایندگان فرعون ! در خون کودکان مظلوم غزه غرق خواهند شد.
این وعده خدایی است که لایخلف المیعاد است
و لعنو بما قالو لعنت خداوند بر گردن ایشان خواهد نشست آری مانند کربلا مختارهایی در راهند تا وعده خدا را مبنی بر عذاب بنی اسرائیل عملی کنند ؛
فاذا جاء وعد الاخره لیسوئوا وجوهکم...
*پینوشت؛
یهود فرقه انحرافی از بنی اسرائیل و پیروان حضرت کلیم الله است جریانی که پرچمدار آن سامری است و متاثر از کاهنان معابد مصری و بابلی است. جریانی که امروز بر مقدرات آیین یهود سایه انداخته است. مثال این جریان در عالم اسلام بنی امیهاند که پیامبر صلی الله در عالم رویا دید که بوزینگان از منبرش بالا میروند و تعبیر آن حاکمیت بنی امیه بر اقصی نقاط عالم اسلام بود. روزگاری بر امت پیامبر صلی الله رفت که اسلام در قاب بنی امیه معرفی میشد و بر منبرها سب و لعن علی ولی خدا جزو مناسک عبادی مردمان شده بود.
امروز هم صهیونیسم یهودی قاب معرفی بنی اسرائیل شده و بسیاری ایشان را با پیروان موسی علیه السلام اشتباه میگیرند.
*پینوشت دو؛
سکولاریسم و انگاره دست بسته بودن خدای یهود نسبت و انطباق دارد.
🇵🇸 @gaze_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
📻 لحظه نجات یک کودک از زیر آوار در غزه
🇵🇸@gaze_karbala
.
🖋نقطهجیم
زندهباد خندهات
خندهی تو طعنه میزند به ریش دشمنت
باز هم بخند
🇵🇸 @gaze_karbala
.
🖋این قاصم شوکه المعتدین
آسمان رحمتش را باراند
رحمت حق جاری شد؛
برخورد ابر با بار مثبت و منفی سرانجامش جریان رحمانه حق را در بردارد.
حرکت عظیم غزه، حرکت حق بر علیه باطل، برخورد حق و باطل... بارش رحمت الهی را در ظاهر و باطن عالم رقم میزند.
غزه این همه شکوه و ایستادگیاش، این همه اقتدار و مظلومیتش، این همه خونهای ریخته را...
گشایشش جهان را در آغوش میکشد
گشایشی عظیم...
در ازای هر قطره خون؛
خونِ مکتب حاج قاسم سلیمانی...
مکتبی که دل و جان و ظاهر و باطنت را به سمت حق روانه میدارد.
🇵🇸 @gaze_karbala
.
🖋سعید صاعدی
ببار حضرت باران که وقت باران است
هزار اصغر مظلوم روی دستان است
و وقت قالو بلا آمده ست و کرببلا
دوباره عهد ببندیم، وقت پیمان است
ببار حضرت باران به غزه ی عطشان
ببوس و سرمه ی چشمت بکن تو خاک آن
رسان سریع خودت را به پهنه ی دریاش
شریک جمعیتش باش موقع طوفان
یزیدیان همه در دست خویش تیغ بلا
عدو شده سبب خیر و گشته کرببلا
حسینیان همه در غزه جمع یارانند
و کشته خواست ببیند خدا حسینش را
حکیم طوس! دوباره بکن رجز خوانی
سرایشی ز سیاووش های قربانی
حکیم طوس! دوباره ز پهلوانی گو
که غزه پر شده از رستمان دستانی
###
نزول می کند آیات بر زمین قدس
محمد است به معراج در زمین قدس
و آیه های خداوندیش بر آنجا ریخت
که داده است هزاران ثمر زمین قدس
🇵🇸 @gaze_karbala
.
غزه، آری کربلا گشته
اینجا کربلاست؛ اگر نه که مردم
اینچنین مقاومت نمیکردند...
🇵🇸 @gaze_karbala
.
🖋معمای هستی
زمانی که واژهی صادراتی را می شنیدم، احساس بدی وجودم را فرا میگرفت زیرا صادرات اصولأ توان کشور واردکننده را میگیرد و امید برای جوانها به ناامیدی تبدیل میشود؛ اما با "طوفان الاقصی" واژهی صادرات برایم بازخوانی شد. آری انقلاب اسلامی به گونهای در سرزمین قدس صادر شد که توان مضاعف و غیرقابل وصفی در کوی و برزنش ایجاد کرد که ظهورش در کودکانی که با نوشتن اسمهایشان بر دستها به استقبال شهادت میروند و مادرانی که چنین استقبالی را با تحسین به نظاره مینشینند، شیرزنانی که جوانان خود را تقدیم میکنند و میگویند خون فرزندم رنگینتر از خون حسن و حسین "علیهما السلام" نیست و چنین ذبح شدنی را آبیاری درختی میبینند که میوه هایش با صبر و مقاومت در هم تنیده شده است.
پدری که در چنین شرایطی به دختربچه اش قرآن میآموزد و با اینکه بمباران دختربچه را میترساند اما دوباره ميخواند به امید روزی که فرزندان شهید از دامنش تقدیم چنین انقلابی شود.
نوجوانی که با چنان آرامشی روی تخته سنگی که اطرافش ساختمانهای فروریخته و ماشینهای آتش گرفته از بمباران رژیم غاصب است؛ چنان آیات الهی را تلاوت میکند گویی که با پوست و گوشت و استخوانش، حقانیت آیات را چشیده..
نوجوانی که آنچنان شهامت از چشم هایش میبارد که انسان یاد حاج قاسم، سردار دلها میاندازد؛ بخصوص زمانی که میگويد:"بیایید، بکشید ما را، جوان های ما را بکشید، نسل بعدی متولد میشود"
به راستی چقدر این جملات شبیه جملات امام خمینی "رضوان الله علیه" رهبر فرزانه انقلاب اسلامی است که از حلقوم نوجوانی به این زیبایی به گوش دل میرسد آیا این زبان، زبان وجود نیست؟
اگر ساحت شهادت اینگونه است که زبان الکن از بیان است و اشکها بیاختیار فرو میریزد از گرمای صورتت متوجه اشکها میشوی، ساحت غیب و بطن این ظهور چیست؟
🇵🇸 @gaze_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🖋 نقطهجیم
[گروه تشنگان در پچپچ افتادند:
دیگر این
همان ابر است کاندر پی هزاران روشنی دارد ؟
و آن پیر دروگر گفت با لبخند زهرآگین:
هوا را تیره میدارد ولی هرگز نمیبارد] (میم_امید)
اسرائیل همه نشانههای ابر باردار را با خود دارد
لبخند میزند
بال رحمت میگشاید
و با رعد وعده و وعیدش گوش همه را پر میکند
ولی بجای آب رحمت آتش خشم و کینه بر سر میریزد.
اسرائیل را ما جابجا در زندگیمان دیدهایم.
و پیر دروگر ما که زمانه را خوب میشناخت و ابر و دود را از هم تمیز میداد بههمه ما این تحذیر را داده است که مبادا فریب شباهت این ابر عقیم را بخوریم.
و حال اگر کسی دل به آرزوها داده و نمیخواهد از این ناپدری بد ذات دل بکند خوب است ماهیت او را در این تصاویر ببیند
شاعر زمستان چشیده ما گفته است که این ابر در پی روشنی ندارد. راست میگوید! ابر دروغین اسرائیل جز تباهی و سیاهروزی دنباله دیگری ندارد!
ولی انشاالله این دودهایی که اهالی غزه هیچگاه فریبش را نخوردهاند با روشنی های پس از صبر و استقامتشان مواجه خواهند شد.
🇵🇸 @gaze_karbala
.
نمیشود قصه فلسطین و مقاومت را به یاد آورد ولی به واژههای "خانه" و "خانمان" و "زادگاه" نیندیشیم.
آنگاه که تشکیل رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی به رسمیت شناخته شد، کسی چه میدانست که آیا میتوان امید داشت که در آینده، کار مردم فلسطین، فقط در زمینِ بارور و زادگاهشان به سامان خواهد رسید!
یقینا تشکیل اسرائیل نیز طبق رسم رایج مدرن یک تقدیر یقینی تاریخی بوده و طبق برنامهریزیها و محاسبات و سازماندهیهای آنها قرار دائمی بر موجودیت اسرائیل گذاشته شده بود.
آیا میتوان در این بین به زن فلسطینی اندیشید آنگاه که کلید خانه مادری و زادگاهش را در دستانش نگه میدارد و امیدوارانه بر خلاف همه تفکراتِ حسابگرانه دنیای ظلم و زور میایستد؟
او میداند که تعلّق بشر به زادگاهش و ریشه داشتنِ او در زمینی که بر آن زندگی میکند، از بیخ و بن در معرض خطر که نه، از بین رفته است!!
زن فلسطین درک کرده که از دست دادن ریشه، تنها ناشی از یک حادثه یا یک تصمیم مبتذل نیست؛ بلکه از دست دادنِ ریشهها ناشی از روح زمانهای است که به سبب آن در عالَمی متفاوت قرار گرفته است.
او خوب میداند که باروری شعر و هنر و انسانیت، فقط در اعماقِ زادگاهِ حیاتبخش انسان مقدور و ممکن است تا بتواند بر ریشهاش تکیه کند و به بوم و بَرِ آن دلبسته باشد.
مقاومت در برابر این حملات سهمگین فقط روح مادرانهای را میطلبد که در وضع موجود که انسانها اسیر و افسون قدرت و سیاستِ مدرن گشته و غفلت نیز چیره شده، با حیرت و نمیدانمهایش بیندیشد و شجاعتی یابد که حقیقت همه پیشفرضها و غایات هرچند جهانی برایش رنگ بازد.
برای این زن، هرگز نقطه پایانی متصور نیست و انقلاب خمینی همان نقطه آغازی بود که زن فلسطینی را برای بارور شدن نهال فرزندانش در در زمین زادگاهشان امیدوار کرد و او را به تجدید عهدی فراخواند که با ریشههای خود میتوان دوباره سر از خاک برکشید و شکفت و ثمر داد.
آری! انقلاب خمینی، تدارک همان راهی است که پایان ندارد.
🇵🇸 @gaze_karbala
.
🖋 هدهد
پوست پرتقال را یواش یواش میکنم. عطر پرتقال میپیچد. بابا وقتی پرتقال پوست میکنیم، پوستهایش را میگذارد روی بخاری تا عطر پرتقال خانه را بردارد. خانه پر از زندگی شده و عطر شیرینِ دلچسبی از بخاری بلند شده است.
همان بخاریای که در خانههای غزه روشن نیست.
پرتقال من پر آب است؛
اما غزه آب خالی هم ندارد.
مامان دارد توی غذا آب میریزد که نسوزد.
غذا روی همان گازیست که در غزه نیست.
میخواهم بروم حیاطمان را آب و جارو کنم که حس زندگی در رگهای خانه جریان پیدا کند و برای پرندهها ظرف آبی بگذارم پشت پنجره.
اما چطور میتوانم باور کنم که در غزه آب نیست، زندگی نیست ............
چطور از غزه رد شوم و کنار بیایم؟............
🇵🇸 @gaze_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
📻 بچهها میگویند
ممنون امدادگران ممنون امدادگران
امدادگر میگوید: بگو یارب
و آندو هم شروع میکنند:
یارب یارب یارب
🇵🇸 @gaze_karbala
.
فرار از غزه
🖋 محمدحسین پورعلیرضا
در این چند روزه همه کم و بیش خبرهایی از جنگ درگیریهای کشور فلسطین شنیدهاند و هرکس هم بهموافقت و یا مخالفت با آن نظر هایی نوشته و یا در سر پرورانده است.
عدهای علاقههای سیاسی دارند و بیشتر به این موضوع در ذهن خود پرداخته و یا ابراز کردهاند.
عموم هم گوشهای در کار های روزمرهی خود ابراز احساساتی کرده و به کار خود ادامه دادهاند.
اما سوال اینجاست که نسبت ما با فلسطینیان و اسرائیلیها چیست؟
گویی این اتفاق، صرفا یک امر سیاسی است و ما میتوانیم در حد نظر دادنی همانند نظرمان درباره شرایط اقتصادی و یا سیاسی یک کشور و یا نظرمان درباره عقاید و سلایق چگونه لباس پوشیدن و چه خوردن و... باشد. یکی رنگ فرهنگی داشته باشد و یکی رنگ دینی و یکی هم مثل فلسطین رنگی سیاسی/دینی و اندکی احساسی.
بله! وقتی زندگی به مجموعهای از زیستِ مادی، عقاید مذهبی، تمایلات اجتماعی سیاسی و اخلاقیات و ... ، که هرکدام از هم فاصلهها دارند و آدمهایی که هرچه این مجموعه را کاملتر داشته باشند در صدر کمال انسانی به حساب آید، تبدیل شده باشد، دور از انتظار نیست که ما هم در توهم خود به زندگیمان ادامه دهیم و نسبتمان با فلسطین را نهایتا در حد موافقت و یا مخالفتی به بینمکی یک نظر و یا بهشوری یک گریهی حسابی باشد.
میخواهم از این توهم صحبت کنم که ماها انگار از این زمین جدا شدهایم و هریک در گوشهای بهکار خود مشغولیم و تنها نسبتمان با بیرون از خودمان به علایق و سلایق تبدیل شده و درکی از عالم نداریم. حالِ غزه و وجود بمب اتم و کرونا و حالِ همسایه و... در مزه غذایمان بیتاثیر شده و برای هرکدام دقیقهای و شاید لحظهای توجه کرده، نظری میدهیم و در ادامه به برنامهی خودمان میرسیم.
اجازه دهید تا مثالی از فیلم سیونه پله بزنم.
دختری به یک پسری که متهم بهقتل است دستبند شده است و آن دخترِ گیرافتاده مدام در پی اثبات قاتل بودن پسر است، اما در صحنهای پسر دست دختر را میکشد و در چشمانش نگاه میکند و بهاو یادآور میشود که اگر من قاتل باشم اولین کسی که خلاص میشود( کشته میشود) خود تو هستی و سوال میپرسد که تلاش تو برای چیست؟
آری این قصهی ماست! که بند بودن دست خود را بهعالم نمیبینیم و یادمان رفته که قصهی اسرائیل قصهی ماست و اگر متوجه این قصه بودیم یا تا به حال دق کرده بودیم و یا آستین بالا زده، شب خوابمان نمیبرد.
اما وقتی درک از عالم برای انسان وجود نداشته باشد و پیوندی با آن نبیند در گوشهای بهزندگی خود ادامه میدهد و بهجای اینکه حوادث، به عنوان نشانهای رخت خواب از زیر خواب سنگینش بکشد مایهای میشود تا با گریه و موافقت یا مخالفت بهزندگی و خواب سنگینش ادامه دهد.
اما امید بهآن است که همهی این تصاویر و فیلمها و خبرها آن لحظهی کشیدن دستمان باشد وبا قصهمان چشم در چشم شویم و قصه را به یاد بیاوریم و دست بندمان را ببینیم.
آری قصهی غزه قصهی هر روزی ماست و زندگیای که، آدمها برایمان انقدر کم ارزش شدهاند که سرکردن با دیگری را عوض دقیقهای با گوشی سر کردن مبادله میکنیم، برای ما بچهدار شدن در عداد معادلات اقتصادی قرارگرفته است و اگر صدای انفجار از خانهی همسایهای بلند شد به فکر خواب خودمان دلگیر از بیفرهنگی همسایهمان هستیم. و غزه که هیچ! اگر تمام عالم و آدمهایش نابود شوند در دل ما خبری نخواهد شد ...
آری مردم غزه که خوب قصه را فهمیدهاند فرصتهای چندین سالهی مهاجرت به خانههای امن و خواب شیرین را، خودکشی دیده اند و محکم ایستاده اند تا یادآور قصهی زندگی و عالم جدید شوند. مادری کودک بهدست، یادآور بی مادری مان میشود و پدری که خانه اش بعد از چندین سال زحمت، خراب شده، دادِ همه اش فدای فلسطین سر میدهد تا بیخانمانیمان و بیشوق زندگی کردنمان را بهیادمان بیآورد.
آری! اسرائیل بمبباران میکند و خانهها را خراب میکند و آدمها را قتلِعام میکند و پیش میرود. شاید بهظاهر، مردم غزه بتوانند از این معرکه فرار کنند اما به کجا فرار کنند؟
این ماجرا آنجایی به اوجش میرسد که ما فکر میکنیم از اسرائیل فاصله داریم و میتوانیم خارج از قصه در گوشهای به زندگی خودمان ادامه دهیم و تلاشهای پیدرپی، برای زندگیای در آرامش داشته باشیم و آینده آنرا هم خوب بیمه کنیم و حساب و کتاب همهچیزش را بکنیم. پنبهای در گوش کرده و صدای بمبها را نشنویم، بمبهایی که دود آن سراسر زندگیمان را گرفته است. عدهای شبها به کاوارهها و عیش و نوش و یا بازی وسرگرمی فرار میکنند و مذهبی هایمان هم بههیاتی فرار کرده خوب گریه کرده تا روزی دیگر را تاب بیاورند. فارغ از لحظهای که بمبی میان خانهمان فرود آید و ببینیم که حتی فرزندمان راهم دوست نداریم،
آن لحظه ما به کجا فرار میکنیم؟
🇵🇸 @gaze_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
📻 من برایت ۳ کارتن شیر آوردم، فکر کردم میخواهی زندگی کنی.
همهی پسرها و همسرش شهید شدهاند
🇵🇸 @gaze_karbala
.
🖋نقطهجیم
میگویند شبهای قدر غزه
شب قدر چیست؟ نمیدانم
ولی فکر نمیکنم از ماه رمضان سالی که گذشت و یا حتی در شب قدر گذشته که خیلی هم شلوغ شده بود اینقدر دست بهسوی آسمان رفته باشد و همهجای شب را صدای یارب یارب پر کرده باشد
شب قدر چیست ؟
نمیدانم ولی چشمهای من هم خیس اشک شده است و دلم میخواهد همنوای اینها یارب یارب بگویم
دلم میخواهد روی پشتبام بروم و داد بزنم الله اکبر
راستی یارب اینها از سر تعارف نیست!
اینها خود را در بلای طوفان میبینند
مردم غزه حالا چیزی جز خدا ندارند!
مسئله ویرانی و آتش نیست
مسئله آب نیست
برای پسرش شیر خریده نه فقط برای امروز بلکه امید داشته او را سه روز دیگر هم ببیند ولی حالا ....
گفتهاند تعبیر شیر در خواب، صبر است
و او حالا باید سه روز خون دل بخورد
راستی که مردم غزه خوابیدهاند
خوابی که به اصطلاح خوابش را هم نمیدیدند
دنبال آتش میگشتند و حالا آتش اننی انا الله میگوید
همهشان پیامبر شدهاند
شب و روز انتظار بلا میکشند
همه با هم آشنا شدهاند
هم را پیدا کردهاند و چقدر من و مردم شهرم غریبهایم
چقدر من و برادر و پدرم غریبهایم
مردم غزه همه دستگیر همند
همه منتظرند و دنبال یک کار میدوند
همه به یک چیز نگاه میکنند گویی از یک مادرند
اجناس رایگان است
دکانی نیست و همه صبح و شب بیدارند
واااای که چه روزگاری دارند !
وااااای که این منم که آواره ام !
که اینها از آوار شکایت نمیکنند
این منم که شبهایم تاریک است ...
که قصه رنج برای آنها مثل روز روشن است.
🇵🇸 @gaze_karbala
.
🖋 هدهد
غزه یک شیشهی عطر است...
عطری که درش گم شده باشد.
دیگر هیچکس نمیتواند جلوی عطر آن را بگیرد.
پیچیده،
حتی تا ناف آمریکا.
آن را نفس میکشیم.
میکِشند.
و میکُــشند!
یک خطای محاسباتی احمقانهی نظام سرمایهداری!.....
یک پایان زیبا برای اسرائیل ...
🇵🇸 @gaze_karbala
.
🖋 نقطهجیم
عجیب است که شب قدر تعبیر به سیدهالنسا شده است.
کسانی هستند که نمیتوانند در جوار قرآن و یا ذکر اسما اهل بیت پا دراز کنند و دراز بنشینند!
خاطرهای برایتان نقل کنم:
دوست دانشجویی داشتم. او میگفت وقتی به دانشگاه میرفتم کمی چشمچران میشدم. ماجرا را برای پدرش گفته بود و ایشان همه توصیه کرده بودند که بابا ده بار لاحول و لاقوه الا بالله بگو
دوستم میگفت میدانستم که اگر بگویم همهچیز از چشمم میافتد و نگاه نمیکنم و از آن ببعد گفتن لاحول سختترین کار ممکن بود! او تازه میفهمید چقدر خواهان است و حالا باید دل بکند!
برای من همیشه مایهی تذکر بوده است که چگونه رهبران مقاومت در جهان، اولاد فاطمه سلامالله علیها هستند! و فقط اینهایند که از پا نمینشینند و دشمن درجه یک اسرائیل میشوند!
رزمندگان دفاع مقدس و سربازان حزبالله هم هنگام شلیک موشک به مواضع اسرائیل ذکر یازهرا میگویند.
میشود دیوانه شد و پا به خواست و میل داد و بینی دشمن را یکشبه بخاک مالید و سینهها را از عقده خالی کرد ولی اینگونه جهانی ساخته نمیشود!
گرچه امروز این سادهترین کار است اما این زهراست که تا آن نقطه پیش رفته که با آتشِ مهر مادریاش همه را میسوزاند و شبها امت پیامبر را دعا میکند تا اهوا و خشم و کینه را در هم شکند و اینگونه است که قدر او و قدر آدمی پدیدار میگردد و سوره انسان نازل میشود و چشم مردمان هم به نحو دیگری از زیستن باز میشود بقول مولوی:
بازگو! دانم که این اسرار هوست
زانکه بیشمشیر کشتن کار اوست!
بلای اسرائیل فقط با ذکر و اسم یازهراست که تاب آورده و فتح میشود!
آنجا که شما با صبر و مقاومت و آرزوی مرگ خود منتظرید تا حقیقت آشکار شود و حق بیاید و باطل برود!
واگرنه جنگ ۸ سالهای خواهد بود که روایت فتح ندارد! مثل همه پیروزیهایی که تمام گشته و از یاد رفتند و یا شکستهایی که هیچ و پوچ تلقی شدند و سبب ناامیدی گشتند.
زمین مردم فلسطین توسط کسانی غصب شده است و وقتی خواهان حقشان شدند و بر درهای نفهم کوبیدند از آدم و انسان خبری نبود! و اکنون در زیر آتش مظلومیت میسوزند
آیا فلسطین همانند فدک نیست که بر انسان و حق او ترجیح داده میشود و در راه رسیدن به آن همهچیز پایمال میشود؟ و خانه و نخلستانها در آتش خواست نابحق میسوزد؟
میسوزد تا امت ضعیفِ مسلمان، شیطان را در پشت پرده ببینند که در گوششان آیات میخواند و ببینند چه برسرشان آمده است!
امت ترکیب کلمهی (ام) بمعنی مادر و ( ه =تا)بمعنای وحدت و یکی است و مردانی که اهالی یک خانه و از یک مادر نیستند حق دارند بجان هم بیافتند تا آنکه بفهمند بیمادراند.
تا آنکه بفهمند از یک مادراند و مادر و دلسوز و شافع همهشان که در این دنیا خود را مانند پرستویی در آتش انداخت و در قیامت هم مانند مرغی که به دانه حریص است پرپر میزند و بهدادشان میرسد همان امابیهاست و این جهان بسوی او و شناخته شدن قدر او پیش میرود که رهبری قیام مهدی عج همانگونه که میبینیم به پرچمداری و رهبری ایشان است و همه رهبران انقلاب اسلامی به او و راه او تمسک کردهاند که پایانش ملاقات با خداست.
در شان ایشان گفتهاند کانت علیها السلام صدیقه الکبری و بر معرفت ایشان است که قرون اولی گذشت.
سخن ابراهیم علیه السلام را نقل کنیم:
پروردگارا این بتها گروه بسیاری از مردمان را سرگشته ساخته است پس هرکه پیرو من شود از من است و هرکه از من سرپیچد تو پوشاننده و بس مهربانی!
و سخن عیسی علیه السلام:
اگر عذابشان دهی که بندگان تواند و اگر از ایشان بگذری باز تو پوشاننده و بس مهربانی!
این همان عزمی نیست که ما در میان سخنان پیامبرانمان میبینیم؟
آنچه که از شناخته شدن قدر فاطمه علیها السلام در قرون گذشته میفهمم همین بود
انشاالله همه باهم بزودی در قدس شریف نماز بخوانیم و قدر فاطمه آشکار و آشکارتر شود
🇵🇸 @gaze_karbala
.
🖋 در انتظار خورشید
غزه، گویا تو امروز مصداق مقاومت تاریخ انسانیتی، آری تو بلندترین غزوه پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلمی؛
چه عجیب است به تو اندیشیدن و امشب هر چه به تو میاندیشم، جز حیات و شور و شعف مستانه برای بودنی ماندگار در عرصه تاریخ نمییابم.
چطور میشود بدون تو امروز انسان و انسانیت را معنا کرد؟ چطور میشود بدون تو امروز قرآن خواند و نفس کشید؟ چطور میشود به تو چشم دوخت و گذشت و روضهی مقاومت نخواند؟ گویا امروز تو چنان حیرانِ روی حقی و در حرارتِ عشق او گرمی که عالم به وجود تو روشن و گرم شده است و عصر یخبندان را که با قیام خمینی کبیر و استقامت خامنهای عزیز تَرَکها برداشته بود و با نوای او و خون فرزندانش احساس شکستگی میکرد، تو مردانه شکستی و ذوب کردی، ای امیدِ چشمان منتظران تاریخ برای نجات بشریت از یخبندان و ظلمت تاریخ...
گویا هر چه شعر حیاتبخش سروده شده در وصف توست. تو فرزند مقاوم بدر و احد و حنین و احزابی. تو جوانمرد جمل و صفین و نهروانی. تو شیر میدان کربلا و شام تاریخی. مادر هستی به ایستادگیات در امتحان عشق میبالد و گویا صدای توست که با شور مستانه خویش میسراید:
من مست مي عشقم هشيار نخواهم شد
وز خواب خوش مستي بيدار نخواهم شد
امروز چنان مستم از باده دوشينه
تا روز قيامت هم هشيار نخواهم شد
تا هست ز نيک و بد در کيسه من نقدي
در کوي جوانمردان عيار نخواهم شد
آن رفت که مي رفتم در صومعه هر باري
جز بر در ميخانه اين بار نخواهم شد
از توبه و قرايي بيزار شدم، ليکن
از رندي و قلاشي بيزار نخواهم شد
از دوست به هر خشمي آزرده نخواهم گشت
وز يار به هر زخمي افگار نخواهم شد
چون يار من او باشد، بييار نخواهم ماند
چون غم خورم او باشد غم خوار نخواهم شد
تا دلبرم او باشد، دل بر دگري ننهم
تا غم خورم او باشد، غمخوار نخواهم شد
چون ساخته دردم، در حلقه نيارامم
چون سوخته عشقم، در نار نخواهم شد
تا هست عراقي را در درگه او باري
بر درگه اين و آن بسيار نخواهم شد
آری تو از فریاد صلح بیدادگونه اشعریها رهیدهای، تو امیدت از مسلماننماها و سازمانهای نمادین حقوق بشر آزاد شد، تو آزادهای آزاده از همهی شعارهای مضحک انساننماهای تاریخ، بخوان که نوای شیرینت، قلبهای خوابزده و گمگشتهی بیتاب را به سمت میخانهی عالم عشق میکشاند.
ادامه بده که نوای همهی انبیاء و اولیاء و عشاق عالم در آوای شیرین و سوزناکت شنیده میشود.
چه کسی دردهای تو را میفهمد؟! تو چطور ایستادی که درد عشق و حمل آن مولود پاک بیبدیل شدی؟
غزه، مادریات مبارک؛ آری تو مادری! تو نالههای بیتالاحزان حضرت زهرایی، تو صدای حضرت زینبی که در شام بلای عالم، خطبه میخوانی و فرزندان اسیر در چنگال فریب گرگان گوسفندنما را مادری میکنی و میرهانی... همه فکر میکنند تو محتاج کمکی ولی گویا قصه برعکس است، همه نیازمند مقاومت تواَند تا دیگر بار انسان متولد شود آن هم انسانی از جنس آخرین. سالهاست انتظارهایمان درهم پیچیده و اما قصهی مادری پر از ایمان و یقین تو ادامه دارد و راهت راهی است که از کوثر گرفتهای.
لبیک به تو و آن مادری که حیات از او گرفتهای...
🇵🇸 @gaze_karbala