.
🖋مصیر
در روزگاری به سر میبریم که برای هر اتفاق و رویدادی، علتهای مختلف بیان میشود و چشمها و گوشها با فهمیدن جریانات پشت صحنهی هر چیزی، احساس امنیت ذهنی میکنند و اگر به این اطلاعات دست نیابند به هیچ ندای قلبی توجه نخواهند کرد و اینگونه است که در دنیای امروز هر رویدادی که میتواند امکان محقق شده یا انتظارِ به نتیجه رسیدهای باشد، تبدیل به اتفاقی عادی و قابل محاسبه میشود، به عبارت دیگر شکوه و عظمت هر رویداد، قابل دسترس و کوچک میشود و شاید بتوان گفت اینگونه است که طی کردن مسیر بیمعنی و امری فرساینده میشود. گویا هیچ روزنهای برای حیات انسان بر روی زمین وجود ندارد و هر روز باید در روالی تکراری، بار سنگین زندگی را به دوش بکشد و روزها را تا نقطهی پایان یکی پس از دیگری طی کند و حال آنکه اگر نتوان نقاط درخشانی که خود را به صورت غیر قابل انتظار نمایان میکند، همانطور که هست ببینیم هیچگاه نخواهیم توانست وسعت انسانی خود را به ظهور درآوریم.
واقعهی طوفان الاقصی نیز جهتی رخداد گونه دارد، به نحوی که در جاییکه به فکر کسی نمیرسید، و همهی بشر مأیوس و کرخت نسبت به همهی قوانین بین المللی، بدون آنکه بدانند میتوانند زیر بمباران بیوقفه، حرف از امید بشنوند و در کنار مرگ، زندگی را ببینند، ظهور انسانی را به نظاره نشستند که در مقابل حرکات جنونزدهی یک قوم، چنان مقاومت کنند و لحظهای از موطن خود پا پس نکشند، که ما ساکنان سرزمین خزانزدهی وجود را نیز به حرکت در آورند و دوباره ماجرای زندگی را به یادمان آورده و چه بسا برای ما ایرانیان داستان آشنای انقلاب را به نحوی دیگر به چشم بیاورد تا بدانیم انقلاب اسلامی نیز رخدادی عظیم و غیر قابل محاسبه بودهاست.
در دنیایی که ارادهی معطوف به قدرت، چهرهی مخوف و بیرحم خود را پشت تئوریهای سیاسی پنهان کردهبود، محور مقاومت نیز به صورت رخدادگونه تبدیل به شبکهای شده تا در نقاط مختلف منطقه، مردمی که نام جهان سوم را یدک میکشید و نمیتوانست توان خود را ببیند، با تمام قوا قدم به قدم و طول مسیر و به مرور توان خود را بازیابد و به استقبال فتح تاریخ خود برود و به خودآگاهی تاریخی دست یابد.
🇵🇸 @gaze_karbala
غزه آری کربلا گشته
.
🖋نقطهجیم
چشمان من
این تیلههای مات
بیگانه با دستان من
نا آشنا باهم
این چشمهای بیتفاوت
تا چند فصل پیش
با دستهایم آشنا بودند
چشمان من همداستان
دستان من بودند
چشمان من
بر آشنایی
عاشقترین بودند
پیوسته میگشتند
انگار
در کوچهها بین خیابان
گم کرده بودند
یکبار دیگر لذتِ لمسِ لطافت را
تا لمس میکردند
روی علف را
آرام میگشتند
تا چند فصل پیش
چشمان من از صخرههای قلب من پیوسته میجوشید
چون آبشارِ گیسوانِ بازِ بیتابی
بر التهابِ صخرههایِ نیمهبازِ شانههای هرچه میخواست
محکم فرو میریخت
در نیمههای شب
در بین تاریکی
وقتی نمیدیدند چشمان سیهروزم ...
من دست، بر دیوار میگشتم!
چشمان من دیوار را شفاف میدیدند
تا چند فصل پیش
چشمان من شب را بسان روز میدیدند
اما چهشد!؟ ای وای!
این سالهای بیبهارِ بیخبر از برف و از باران
بر جای دستانِ نوازشگر
ذهنها آوار میگردند بر
هر آنچه دلخواه است یا نه
هرچه تنخواه است
این ذهنهای بیحیا دستی که میکوبند
بر روی علف ها
این ذهنهایی که نمیفهمند نور آشنایی را
بیگانه با هر دست
نشناخته هرگز
طعم جدایی را
ای نازنینم
گمکردهای آغوش مادر را !
شکر خدا که تشنه هستی
دستان محتاجی برای جرعهای آغوش داری
با چشمهایی که میگریند و میگردند
روی زمین را
شکر خدا روی زمین گمکردهای داری !
من چند سالی میشود ای نازنینم!
گم کردهام چشمان خود را لابلای این
علفهای بلندِ هرزپروردهی هوای شوم و مسمومی
که از گندِ لجنزار، آب مینوشند و میپوشند
سوی دیدگانم را
🇵🇸 @gaze_karbala
.
🖋 سعید صاعدی
افتاده است روی زمین پیکر شهید
جا مانده است جای دگر هم سر شهید
با بوسه های بر رگ حنجر بریده ای
تکرار کربلا شده از مادر شهید
در بزم عشق اسلحه ی جنگ ، گریه است
خون گریه کرد گوشه ی چشم تر شهید
پروانه روی شمع به آتش کشیده شد
آتش زدست عشق ، به بال و پر شهید
"معشوق" ، آخرین سخن عاشق است و بس
پس یا حسین شد سخن آخر شهید
🇵🇸 @gaze_karbala
غزه آری کربلا گشته
. 📻 جبالیا 🇵🇸 @gaze_karbala
.
🖋نقطهجیم
خواب بودم
خواب دیدم
راستی خواب شگرفی بود
خوابی که میترسد زبان از گفتنش
اما در آخر
دلنشین تعبیر آن بر چشم و هم مینوشدش گوش ؛
وانگه یکی باغ
یک باغ سیمانی
تا چشم میدید
روییده در هرجا
درختان بلندِ آسمانِدل خراشی
خاکستری رنگ
زبر و زمخت و مرده و بیگانه با هر دست
جز دست سیمانی
[که نشناسد بجز کوبیدن و در هم شکستن هیچ هنجاری]
من از وحشت به سویی میدویدم باز از سویی به دیگر سو
اگر میشد درون خاک بگریزم
چنین میکردم اما وای
جای خاک
[جای آن خاکِ پذیرنده
خاکِ دلزنده که میرویید از دامان آن
برگ و درخت و غنچه و سرسبز میکرد و میپوشاند
روی زمین را]
یکی فرش سیاهِ پهن گشته زیر پایم بود
تار و پودش سنگ و قیراندود
گوئیا با غیظ با نفرت
خاک را مام وطن را مومیایی کرده باشند
یا پهن کرده دامن خود را بجای مهربانمادر
یکی عفریتهای منحوس یک ناخوب نامادر
گیسوانش دود جای ابر
با چشمهایی که بجای نور، نفرین میچکید از آن
آری عجب خواب عجیبی بود
ناامید از هرچه و هرجا که میدیدم
دویدم باز سویی زیر یک سقف زمخت سفت و سیمانی
خواب است حتما
[با خودم میگفتم این]
خوابی است شیطانی
که من پا میشوم از آن
پا شود از سینهام ای کاش این بختک
تا آنکه یکلحظه به یکباره
انگار سقف آسمان شد باز و همچون ابر
خورشید رخشنده
آن پر حرارت،گرمرو یک لحظه بارید
یک لحظه گرمم شد
تا اینکه تابید
یک شعله از آن مهر تابنده
بر پیش پایم خورد و یکباره زمین وا گشت
خاکِ پذیرنده
آن مهربان مادر
آغوش خود را باز کرد وآن بشارت را پذیرا گشت
ناگه گلی جوشید خونین رنگ و میشد
ریشههایش پهن
بکرداری که با برگ درختان میکند پاییز
سقفهای اسکلتهای بلند سفت و سیمانی فرو میریخت
ناگهان غوقا قیامت شد
مردمان هم مثل من ترسیده بودند و به دورش جمع میگشتند
دستهای سفت سیمانی
میشکست و
باز میشد سوی هم آغوشها
من شاد بودم شاد
با اینکه میترسیدم اما
نزدیکتر رفتم
و دست بردم سوی آن ناگه نفهمیدم چه شد
انگار پذیرا خاک
آن مهربانمادر
مرا همچون بشارت
در خود فرو میبرد
خواب دیدم خواب
راستی خواب شگرفی بود
خوابی که دانم راست گوید راست
🇵🇸 @gaze_karbala
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🖋نقطهجیم
بخند و با خندهات
ای رهآوردِ طوفان
گرگها را به غم، غرق کن
گرگهای وحشی درندهخو را
که هیچگاه
کسی نشنیده است
که یگ گرگ
از لبخند کودکش شاد شود
گرگها درندهخویی را جشن میگیرند
نه زادن را
نه دوباره زادن را
گرگها جشن میگیرند
و پا میکوبند
جرم و جنایت را
حرص را
گرگها پاسدارانند
قتل و خونریزی را
🇵🇸 @gaze_karbala
36.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
#خبر
📻 روایت قیام خانوادگی در غزه که در ثبات و استمرار آن زنان و مادران همان قدر نقش دارند که مردان و جوانان فلسطینی.
🇵🇸 @gaze_karbala
.
🖋 رضا شهسوارزاده
بسم رب الشهداء و الصدیقین
امروزه در این دنیایی که جای حق و باطل عوض شده حقیقتاً دینداری سخت است. چه بسیارند کسانی که جای مهر بر پیشانی آنها پینه بسته است. چه بسیارند کسانی که تمام ایام محرم و صفر را در عزای حسین ابن علی سیاه پوشان بر سر و سینه و صورت خویش میزنند. و چه بسیارند کسانی که دم از علی و ولایت علی میزنند اما، ذرهای به علی و اولاد علی اقتدا نکرده و نمیکنند. علی را اول مظلوم عالم میخوانند اما چشمانشان را در برابر مظلومان عصر خویش به راحتی میبندند و ککشان هم نمیگزد.
اینها اگر از کسانی که در خانه زهرای مرضیه را آتش زدند، جگر علی را خون کردند و فرق مبارکش را در محراب نماز جدا ساختند، بدن مطهر حسن ابن علی را تیرباران کردند و در کرب و بلا سر از تن علیاصغر شش ماهه جدا، بدن علیاکبر جوان را ارباًاربا و بر بدن حسین ابن علی با اسبان تازه نعل شده تاختند، بدتر نباشند؛ بهتر نیستند.
چه زیبا گفت شهید بزرگوار ما دکتر سید محمد حسینی بهشتی: که اگر ما برای حسین گریه میکنیم، گریه مان باید معنا داشته باشد. امروز اظهار ارادت به آستان مقدس حسینی صرفاً به گریستن و زیارت رفتن نیست و اگر مردمی پیدا شوند که در این اظهار ارادت صرفاً به گریستن و زیارت رفتن اکتفا کنند یا جاهل و نادان و بیخبرند، و یا خودشان را گول میزنند.
کجایند متدینین آن دینی که پیامبرش فرمود: مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِم. کسی که صبح کند و اهمیتی به کارهای مسلمانان ندهد مسلمان نیست و کسی که صدای مردی بشنود که فریاد کمک خواهی از مسلمانان سر دهد و پاسخش را ندهد مسلمان نیست. و کجایند آن وجدانهای بیدار که ادامه دهنده راه حسین ابن علی بودند و هستند و شعار هیهات من الذلة حسین را سر داده و میدهند و تا آخرین نفس و آخرین قطره خون تن به ذلت نداده و نمیدهند.
و اما تمام این حرفها برای چه بود؟ چه شد که دوباره قلم به دست گرفتهام و هرچه مینویسم تمام نمیشود؟ آری، اتفاقات روز، از یک طرف غم مظلومان فلسطینی که این روزها به خاک و خون کشیده شدهاند؛ و از طرفی دیگر کج فهمی اصحاب نِق و آن ذهن بیمارشان که بیش از هرچیز دیگری بر روی مخها راه میروند. کسانی که به هر سازشان برقصی ساز دیگری میزنند، گویا خداوند اینها را صرفاً برای همین امر آفریده است.
چقدر متنزل و نازل و فروافتاده و سقوط کردهاند کسانی که فلسطینیان را فقط برای اینکه جمهوری اسلامی از آنان حمایت میکند محکوم میکنند و چشمشان را بر جنایات رژیم غاصب صهیونیستی میبندند و گاهی بر آن جنایات سرپوش میگذارند. پستتر و سقوط کردهتر از آنان کسانی هستند که ملت مسلمان فلسطین را به خاطر اینکه از اهل سنت میباشند محکوم به مرگ میکنند و هنگامی که خبری از به شهادت رسیدن کودکان و زنان فلسطین میآید قند در دلشان آب میشود.
مگر نه آنکه امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب فرمودند: اگر از پای یک زن یهودی خلخال به ظلم و جنایت درآورند، انسان خوب است تا از غصه بمیرد.
حال چگونه میتوان بر این جنایات علیه بشریت چشم پوشید؟ چگونه میتوان از کنار بمباران بیمارستان المعمدانی غزه بی تفاوت و خیلی راحت عبور کرد؟ بیمارستانی که هزاران هزار انسانهای بیگناه به عنوان یک نقطه امن به آن پناه آورده بودند. بیمارستانی که در حیاط آن کودکان و نوجوانان مشغول بازی بودند تا کمی ثانیهها زودتر برایشان سپری شود. و چه زود ثانیهها سپری شد. و حال دیگر از آنان چیزی جز تکه پارههایی که معلوم نیست کدامشان متعلق به کیست باقی نمانده. چه میتوان گفت جز آنکه بگوئیم: بأَىِّ ذَنبٍ قُتِلَت. به کدامین گناه کشته شدید؟
کجاست آن کسی که برای قطع ریشه ستمگران آماده شده است؟
کجاست آن کسی که برای از بین بردن جور و ستم به او امید بسته شده است؟
کجاست نابود کننده فاسقان و نافرمانان و طغیانگران؟
کجاست نابود کننده گردن کشان و سرکشان؟
و کجاست در هم شکننده قدرت متجاوزان؟
ای بقیةالله و ای صاحبالزمان بیا، بیا که: ظَهَرَ الْفَسٰادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمٰا کَسَبَتْ اَیْدِى النّٰاسِ.
بیا که فساد در خشکی و دریا، در شهر و روستا بخاطر کارها و اعمالمان آشکار شده است.
بیا که تنها با آمدن تو این دنیا رنگ آرامش و عدالت به خود میگیرد.
#غزه
#الاقصی
#طوفان
🇵🇸 @gaze_karbala
غزه آری کربلا گشته
. #خبر 📻 کودک فلسطینی و حرفهایی از جنس مقاومت و ایمان قوی این ملت شکست ناپذیر است. 🇵🇸 @gaze_karbala
.
🖋 محمدامین جاودان
به نام خدای مظلومان
مظلوم واژه ی عجیبی است؟
به چه کسانی میگویند مظلوم ؟
شاید تا به حال گروه ها ، ملت ها و غشر های مختلفی از مردم دنیا را مظلوم دانسته ایم.
مردم یمن
مردم سوریه
مردم فلسطین و ...
ولی آیا واقعا اینها مظلوم اند .
پرسش مهم این است که مظلومیت را در چه میبینیم؟
در خانه نداشتن ؟!
در آسایش نداشتن ؟!
در هزار زیور و زینت نداشتن ؟!
حال ما با داشتن اینها چه کردیه ایم؟
گاهی فکر میکنم که واژه ی مظلوم بیش تر در حق ما صادق است .
مظلومیت در نبودن
بودن یا نبودن مسئله این است!!!
کمی فکر کنیم ببین کجاییم؟
اصلا چه حضوری داریم ؟
خودم هم نمیفهمم چه میگویم ولی
بی وجودی چیزی غیر از این است که ما دچارش شده ایم؟
حال با نگاه به این مردم سراسر ایمان میتوان بودن را تعریف کرد .
براستی چه گذشته است بر این مردم که اینچنین صبر و مقاومتی نه تنها موجب خستگی نمیشود بلکه دعوتیست به آینده ای روشن از جنس انسانیت.
تازه میتوان مادر بودن را دید
و پدر بودن را فهمید .
انگار سخن گفتن از نسبت ها سخن گفتن از غزه ی عزیز است .
نسبتی دوباره با خود .
پیدا شدن معنای انسان
حقیقتا
بودن یا نبودن مسئله این است .
{هر چه ایم آلوده ایم
آلوده ایم
ای مرد
آه میفهمی چه میگویم
ما به هست آلوده ایم!!}
(((اخوان ثالث)))
براستی چرا کودک فلسطینی از این مصیبت سخت خدارا شکر میکند؟
اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک علی مصابهم
کربلای دیگری را شاهد هستیم .
این حسین است که سر سلسله ی عشاق و همراهان را هدایت میکند به سوی حق
حقیقتی از جنس پیکار
حال میفهمم
که راز غربت ،قربت است.
به قول شهید آوینی:
{{راز قربت را ، یاران ، در قربانگاه بر سرهای بریده فاش می كنند و میان ما و حسین همین خون فاصله است}}
حال مظلوم کیست ؟
🇵🇸 @gaze_karbala
21.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
#خبر
📻 شجاعت این پسر را مشاهده کنید.
در یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس، در خطبه نماز جمعه، خطیب بیان میکند که قصد صحبت از غزه و فلسطین ندارد. این کودک با شنیدن این حرف خودش بلند میشود، کنار دیوار میایستد و نمازگزاران را خطاب قرار داد و با خطبهاش همه نمازگزاران را متحیر میکند.
🇵🇸 @gaze_karbala