گفتم: «دنیا مثل آتشگردان است. هرچه سرعتش را تندتر می‌کند، آدم زودتر به بیرون پرت می‌شود.» گفت: «بله. آن‌قدر سریع است که آدم سرگیجه و تنهایی‌اش را می‌فهمد.» گفتم: «پس چه باید کرد؟» گفت: «تحمل و سکوت.» 📖سمفونی مردگان ✍🏻 #عباس_معروفی @gelofen_adabi

همین‌که صدایم‌می‌کنی همه چیز این جهان یادم‌می‌رود یادم‌می‌رود که جهان روی شانه‌ی من قرار‌دارد یادم‌می‌رود سر‌جایم بایستم پابه‌پا می‌شوم زمین می‌لرزد…❤🖇 👤 #عباس_معروفی @gelofen_adabi

تا به حال کسی تو را با چشم‌‌هاش نفس کشیده؟! آن‌ قدر نگاهت می‌‌کنم که نفس‌‌هام به شماره بیفتد…❣️ #عباس_معروفی🦋 @gelofen_adabi

انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ... 📖سمفونی مردگان ✍🏻#عباس_معروفی @gelofen_adabi

ویک روز آنقدر دوستت خواهم داشت که اسم،خانه کوچکمان را آغوش خواهیم گذاشت..! #عباس_معروفی🦋 @gelofen_adabi

و چرا آدم ها در یاد من زندگی می‌کنند ومن در یاد هیچ کس نیستم...؟ 📗سال بلوا ✍🏻#عباس_معروفی @gelofen_adabi

‌هرکس به وسعت زیبایی‌اش عاشق میشود به عمق معرفتش، به پاکی نفس هاش، بلندای پروازش تو زیباترینی ماهِ من، تو تنهاترینی...!♥ #عباس_معروفی🦋 @gelofen_adabi

تنهایی و غم غربت در جانش چنگ انداخت، غربتی که در میان شهر آشنا گریبانش را گرفته بود، چقدر انسان تنهاست، مثل پر کاه در هوای طوفانی ..🌱 ✍🏻 #عباس_معروفی ‌@gelofen_adabi

چرا یادم به وسعت همه تاریخ است ؟ و چرا آدم‌‌ها در یاد من زندگی می‌‌کنند و من در یاد هیچ‌کس نیستم .. ؟ ‌ ‌ 📔سال‌ بلوا ✍🏻#عباس_معروفی @gelofen_adabi

آدم‌ها هم مثل درخت‌ها بودند. یک برف سنگین همیشه بر شانه‌های آدم وجود داشت، و سنگینی‌اش تا بهار دیگر حس می‌شد .. ‌ ‌ 👤#عباس_معروفی ‌@gelofen_adabi

«دارم رفته رفته تبدیل به آدمی می‌شوم که به فکر کردن فکر می‌کند. حالا فکر کردن برای من عادت شده. هدف شده. همه‌اش دلم می‌خواهد بنشینم و فکر کنم. مهم نیست که دست‌هام به چه کاری مشغولند.» 📗سمفونی مردگان ✍🏻#عباس_معروفی @gelofen_adabi