eitaa logo
مجموعه گرا
11هزار دنبال‌کننده
945 عکس
635 ویدیو
293 فایل
🌐 شبکه تولیدمحتوا و جریان‌سازی سیاسی 💡تبیین، اساس کار ماست! 🔸️ارتباط با ما: 09046631709 @geraa_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 🔸 برخی با اشاره به بروز رفتارهای ضد دینی مانند حمله به برخی از ارزش‌ها و نمادهای مذهبی همچون چادر و اصل حجاب شرعی، ساده‌انگارانه تصور می‌کنند، ستیز با احکام اسلامی خصوصا حجاب شرعی در ایران حاصل تجربه حکومت دینی است. 🔹 احتمالا تاریخ نخوانده‌اند تا بدانند، در همان بدو انقلاب و در آن فضای شور انقلابی و دینی جامعه، شاهد تظاهرات چند ده هزار نفری علیه حکم قصاص و حجاب بودیم. 🔸 اوج این اعتراضات را در ۱۷ اسفند ۵۷ شاهدیم. روز جهانی زن. یعنی فقط ۲۵ روز بعد پیروزی انقلاب اسلامی. یک روز بعد از سخنان تاریخی امام در ارتباط با لزوم وجود حجاب شرعی در ادارات و سازمان‌ها و وزارتخانه ها. راهپیمایی حدودا ۱۵ هزارنفری علیه حجاب که چند روزی به طول انجامید و موجبات درگیری و زد و خورد و مباحثه های مختلف میدانی را برای مردم فراهم آورد. فیلم‌های منتشر شده از تجمعات آن روزها یکی از اسناد جذاب و ماندگار تاریخ انقلاب است. خصوصا تجمعاتی که در دانشگاه تهران شکل گرفت. 🔹 واقعیت این است که دین ستیزی در بخشی از جامعه ایران، ریشه در سیاست‌های فرهنگی حکومت رضاخان و سپس پهلوی دوم دارد. فضای اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی هم فقط مدتی آن را به محاق خاموشی برد. امروز فقط زمینه بروز دوباره این دیدگاه، آن هم در مقیاس بسیار کوچک‌تری، توسط اقلیتی که از اول انقلاب همیشه وجود داشتن فراهم شده است. فلذا نباید پدیده رخ داده فعلی را امری عجیب و خارق‌العاده دانست و نباید متحیرانه به آن نگاه کند. ✏️ علی ریاحی‌پور؛ دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران 🌐 🆔 @geraa_ir
📝 🔺️ ۱۶ آذر، قصاصی قبل از جنایت بود! 🔹 شاید کمتر کسی بداند که در ۱۶ آذر ۱۳۳۲، نه اعتراضی بود و نه حتی خروج صدایی از حنجره‌ای! درست است! لابد شما هم تصور کرده‌اید که در این روز، دانشجویان اعتراض کرده‌اند، شلوغ کرده‌اند، درگیر شده‌اند و در میانه این درگیری‌ها و شلوغی‌ها سه نفر هم در خون خود غلتیده‌اند! خیر! این چنین نیست برادر! 🔸 شاه که در مرداد ۳۲ سراسیمه از ایران گریخته بود، با کمک آمریکایی‌ها، دولت مصدق را سرنگون و سلطنتش را احیا کرد. نهضت ملی زمین خورده بود و اهالی نهضت، در بهت و اندوهِ سرکوب و خفقان، تمام امیدها را بر بادرفته می‌دیدند. اوائل آذر خبر سفر نیکسون آمده بود و مصدق در همان ایام در کنار سرتیپ ریاحی محاکمه می‌شد که ناگهان در چهاردهم آذرماه، روزنامه‌ها خبرِ برقراری رابطه مجدد با انگلستان و سفر دنیس رایت را مانند پتک بر سر اهالی نهضت کوبیدند. قاتلان ملت و نهضت و غارتگران منابع کشور، ظفرمندانه به ایران می‌آمدند. 🔹 ۱۵ آذر دانشجویان خروشیدند و این اعتراضات به خیابان‌ها رسید. ۱۸ آذر قرار بود نیکسون به دانشگاه تهران برود و ۱۵ آذر دانشجویان از عزم جزم‌شده حکومت برای زهر چشم گرفتن از دانشجویان، شایعاتی شنیده بودند. صبح روز ۱۶ آذر، هنگامی که دانشجویان وارد دانشگاه شدند با دیدن فوج نظامیان مسلح که محیط دانشگاه را شبیه حیاط پادگان کرده بودند، تنها چیزی که به ذهن‌شان نرسید این بود که قرار است قبل از جنایت، قصاص شوند! 🔸 دانشجویان، بدون کوچک‌ترین حرکتی و به صورت عادی به کلاس‌های درس رفتند و پس از آنکه نظامیان بهانه‌ای برای تاختن نیافتند، به کلاس‌های درس یورش بردند. اساتید عصبانی شدند و در این گیر و دار، زنگ دانشگاه زده شد تا دانشجویان تعطیل شوند و بروند تا شاید از این مهلکه خارج شوند، که با حضور نظامیان، خروج دانشجویان به ناآرامی کشیده شد. 🔹 ناگهان دانشجویی فریاد زد: دست نظامیان از دانشگاه کوتاه! گویی به جای شعار، فرمان آتش صادر شده باشد. صدای گلوله‌ها در فضا پیچید و دانشجویان محیط دانشکده فنی را غرق در خون و دود و باروت دیدند. سه دانشجو کشته و تعدادی مجروح شدند. لابد همه جای دنیا هدف مأموران، پراکنده ساختن معترضان است! اما آن روز فقط سرکوب بود آن هم قبل از اعتراض. از همین رو بود که نیروهای نظامی، محوطه دانشکده فنی را محاصره کرده بودند تا دانشجویان وحشت‌زده و آشفته نتوانند بگریزند. 🔸 ماجرا آنقدر تلخ و عجیب بود که دکتر علی شریعتی در یادبود این حادثه نوشت که "اگر اجباري كه به زنده ماندن دارم نبود، خود را در برابر دانشگاه آتش مي‌زدم..." 🔹 شاهد دیگر این رخ‌داد، شهیدمصطفی چمران بود که در رثای آن روز نوشت: «از آن روز - یعنی ‌۱۶ آذر ‌۳۲ - نُه سال می‌گذرد ولی وقایع آن روز چنان در نظرم مجسم است که گویی همه را به چشم می‌بینم؛ صدای رگبار مسلسل در گوشم طنین می‌اندازد، سکوت موحش بعد از رگبار بدنم را می‌لرزاند، آه بلند و ناله‌ جانگذار مجروحین را در میان این سکوت دردناک می‌شنوم، دانشکده‌ فنی خون‌آلود را در آن روز و روزهای بعد به رأی‌العین می‌بینم. 🔸 آن روز ساکت‌ترین روزها بود و چون شواهد و آثار، احتمال وقوع حادثه‌ای را نشان می‌داد، دانشجویان بی‌اندازه آرام و هوشیار بودند که به هیچ وجه بهانه‌ای به دست کودتاچیان حادثه‌ساز ندهند. پس چرا و چگونه دانشگاه گلوله‌باران شد؟ و چطور سه نفر از بهترین دوستان ما، بزرگ‌نیا، قندچی و رضوی به شهادت رسیدند؟» به قول دکتر، آری این چنین بود برادر! 🌐 🆔 @geraa_ir