💢 تغییر آرایش انجمن حجتیه
👤 سید علی موسوی
🔸 حرف و حدیث در مورد انجمن حجتیه در کلیشههای دهه 60 باقی مانده است. همانطور که تلقیها در مورد بیوت مرجعیت همین طور. جریان خط امامی در دهه 60 خط اول انتقاد به این دو جریان بودند. نماد بارز آن کتاب حزب قائدین زمان عمادالدین باقی است که با یک تیر هر دو نشان یعنی انجمن حجتیه و آیت الله خویی را نشانه میگیرد؛ اما از ابتدای دهه 80 تغییرات قابل توجهی در دو طرف این طیف اتفاق افتاد.
🔹 در گذشته قالب عمومی ارتباط انجمن حجتیه همان جلسات مذهبی سنتی بود. به دلیل تمرکز بدنه انقلابی در فعالیتهای سیاسی یا فعالیتهای فرهنگی دارای بروز سیاسی، فضای ارتباط با بدنه متأثر از فضاهای اخلاقی و فرهنگی غرب تقریبا خالی شده بود. از سویی میل معنوی طیف گستردهای از جوانان و نوجوانان دارای گرایش فرهنگی به ولنگاری غربی در کنار زاویه دید منفی نسبی این طیف به حاکمیت سیاسی ایران، فرصت خوبی برای یارگیری انجمن فراهم آورد. حاکمیت نیز فضایی را برای این جریان در این زمینه باز کرد. این جریان توانست در فضای معنوی و جلسات عمومی با استفاده از جذابیتهای متعددی، از میان این طیف از جوانان یارگیری کند.
🔸 توسعه قدرت انجمن در انتهای دهه 80 باعث ایجاد محدودیت در این جنس فعالیت های این جماعت و از این رو انجمن به همان قالب سنتی ارتباط خود بازگشت اما یک تغییر اساسی در آن پدید آمده بود و آن شکل گرفتن نوعی رواداری در مقابل فضای مدرن فرهنگی. همان که امروزه به عنوان اسلام صورتی می شناسیم اما به شکلی کاملا ملایم. دیگر انتقاد انجمن حجتیه از نظام اسلامی این نبود که چرا وضع حجاب و ولنگاری جوانان این طور است . این بحث از نقطه حساسیت انجمن حذف شده و تنها بعد «ولایتی» آن باقی ماند
🔹 از سوی دیگر اتصال کم رمق اصلاح طلبان با کارگزاران محافظه کار دولت هاشمی در این دهه تبدیل به یک بافت همگن شد و از سوی دیگر نوعی جدید از ایدئولوژی محافظه کار در مقابل انقلابی گری در این جریان شکل گرفت. طبعا این جریان سابقا خط امامی، روحانیت انقلابی را آلترناتیو خود می دید. از این رو به سمت ساخت زمینه ارتباطی با همان طیفی رفت که قبلا خود پرچم دشمنی با آنان را بلند کرده بود. نوع مناسبات اصلاح طلبان با انجمن حجتیه و بیوت مراجعی همچون آقای سیستانی و شبیری و ... حکایت از تغییر عمیقی در آرایش صحنه است
🔸 با این همه قدرت مذهبی جریان اصلاح طلب و خط امامی، بر روی ظرفیت معنوی جوانان و نوجوانان دارای گرایش فرهنگی به ولنگاری غربی استوار است. تا وقتی بدنه مومن به نظام اسلامی، پروژه ارتباط خود با این بدنه را در قالب اسلام صورتی دنبال می کند، تنها در حال دادن پاس گل به رقبای خود است. خلأ واقعی معنوی، نیاز به جدی گرفتن «عرفان» در فعالیت فرهنگی جمهوری اسلامی دارد. عرفانی که همچنان متاع «ممنوعه» است. هرچند امام خمینی ره در سال 58 نتوانست تفسیر و محفل عمومی عرفانی اش را ادامه دهد، اما بحران معنوی اجتماعی، مطالبه تغییر مناسبت ما با این پدیده را می کند. پدیده ای که اگر «متاع حقیقی» در آن ارائه نشود، «متاع کاذب» بازار قاچاقش را پر خواهد کرد. ترس از بازار قاچاق نباید باعث بستن بازار حقیقی شود
💡 پایگاه تحلیلی گرای انقلاب
🆔 @geraa_ir
🇮🇷 @geraa_plus
هدیه_روسی_ایرانی_به_مراسم_تحلیف_ترامپ.pdf
983.9K
💢 هدیۀ روسیایرانی به مراسم تحلیف ترامپ
🔍 توافقنامه مشارکت جامع ایران و روسیه که بنیان آن از مارس 2001 گذاشته شد، چارچوبی گسترده است که هدف آن، تعمیق روابط اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگیِ بین دو کشور است. این توافق، با توجه به پسزمینه تشدید تنشها با غرب، بهویژه با آمریکا، بهعلت برنامه هستهای، فعالیتهای نظامی و نفوذ منطقهای ایران، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
📰 در همین راستا، «فردریک کِمپه»، رئیس و مدیرعامل اندیشکده آمریکاییِ «شورای آتلانتیک» دست به قلم شده و پیامدهای توافق ایران و روسیه را برای سیاست جهانیِ آمریکا برشمرده است.
💡 پایگاه تحلیلی گرای انقلاب
🆔 @geraa_ir
🇮🇷 @geraa_plus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 سه شرط نتانیاهو برای پایان جنگ غزه چه بود؟
🔹 ۱۱۰ روز پیش نتانیاهو سه شرط تسلیم حماس، خلع سلاح این گروه و آزادی همه گروگانها را شرط اتمام جنگ غزه دانست. جنگ غزه حالا در حالی تمام شده است که نتانیاهو به هیچ کدام از این اهداف و شرط دست پیدا نکرد.
💡 پایگاه تحلیلی گرای انقلاب
🆔 @geraa_ir
🇮🇷 @geraa_plus
🔺غزه و اسرائیل و دو تصویر متفاوت!
👤 صابر گل عنبری
صبح امروز آتشبس در باریکه غزه رسما آغاز شد و جنگ ویرانگر 15 ماهه در این منطقه متوقف شد.
لحظه توقف این جنگ نه فقط برای مردم غزه بلکه برای منطقه و جهان نیز مسرتبخش است و دستکم برای مدتی و لو چند ماه یا چند سال صحنههای نسلکشی و قتل عام آنلاین کودکان و زنان از صفحات شبکههای تلویزیونی کنار میرود.
بازگشت آرامش به غزه کلید بازگشت آرامش به منطقه است و متعاقب آن هم حملات حوثیهای یمن به اسرائیل نیز متوقف میشود و آبهای دریای سرخ و باب المندب هم «فعلا» آرام میگیرند.
به طور حتم مواردی از نقض آتشبس در سطحی محدود رخ میدهد و به احتمال زیاد هم بعد از مرحله نخست آن مرحله دوم شروع خواهد شد؛ هر چند ممکن است که مذاکرات آتی ظرف دو هفته آینده درباره این مرحله با دشواریها و مشکلاتی و حتی تا سر حد انفجار مواجه شود. در کل چنان که قبلا هم در یادداشتی گفته شد، جنگ بعد از سه مرحله آتشبس به دو دلیل بعید است از سرگرفته شود؛ نخست مخالفت دونالد ترامپ و دیگری این که بازگشت اسرائیل به جنگ در واقع به معنای افتادن دوباره در «چرخه فرسایشی» و «بنبستی راهبردی» است.
پیام دیشب دونالد ترامپ در تایید مدعای پیشگفته روشن بود. وی به شبکه «ان بی سی» گفت که «معنای احترام به ما پایداری آتشبس است و عکس آن یعنی جهنمی که برپا خواهد شد.» این سخنان او در حالی است که برخی منابع اسرائیلی از وعده نتانیاهو به شرکای اولتراراست خود مبنی بر بازگشت به جنگ در آینده خبر داده بودند.
قبل از توافق آتشبس نیز دو بار ترامپ این «تهدید جهنمی» خود را تکرار کرد و همان زمان هم بیان شد که مقصود او نتانیاهو است؛ به این علت که ترامپ این آتشبس را برای آغاز سیاست خاورمیانهای خود ضروری میداند، اما ابزار فشاری بر حماس برای به تسلیم واداشتن آن نداشت؛ ولی در مقابل بر نتانیاهو فشار آورد و احیانا جنبه رسانهای هم به آن داد. این مواجهه واقعبینانه ترامپ با جنگ غزه مولود این باور بود که اهداف جنگ پس از 15 ماه دیگر قابل تحقق نیست. حالا هم تهدید جهنمی جدید ترامپ بعد از توافق میتواند ضامن عدم از سرگیری جنگ شود.
ناگفته هم نماند که اقتضای شخصیت خودشیفته ترامپ کار با رهبران «قوی و مقتدر» است؛ اما به نظر میرسد که بیبی از نظر او دیگر چنین خصوصیتی ندارد و دستکم این که آیندهای سیاسی برای او در اسرائیل نمیبیند که خود را در گیر و دار کار با او ببیند. از این منظر میتوان گفت که همین رویکرد ترامپ در صورت استمرار بعید نیست که پایان عمر سیاسی نتانیاهو و دولت راستگرایان تندرو را نزدیکتر کند.
این که ترامپ «بهترین» رئیس جمهور آمریکا برای اسرائیل باشد، لزوما به این معنا نیست که برای نتانیاهو نیز چنین باشد. این موضوع را در آینده بیشتر میتوان شکافت.
در این میان، دیروز نتانیاهو پس از چند روز از اعلان توافق آتشبس، سکوت خود را شكست و سخنرانی کرد که«ضعیفترین» سخنرانی او از آغاز جنگ غزه تاکنون بود و برونداد بدترین روزهای بیبی است که با پذیرش توافق آتشبس شروع شده است. اجماع اسرائیلی مبنی بر شکست جنگ غزه در تحقق اهدافش روزهای پرفشار و پردردسری برای او رقم خواهد زد. چه بسا گریه دیروز برخی وزرای اسرائیلی پس از تصویب توافق آتشبس تصویری سوررئال در اسرائیل درباره پایان جنگی است که غزه را با خاک یکسان کرد؛ با این حال طرف قوی معادله احساس شکست میکند و طرف مقابل با وجود این حجم تاریخی ویرانی احساس پیروزی میکند.
در این باره هم آنچه فشار روانی توافق را بر نتانیاهو مضاعف کرده است این که اسرائیل هنوز نمیداند که چه تعداد از 33 گروگانی که قرار است در مرحله اول آزاد شوند، زنده و چه تعدادی مرده هستند.
به احتمال زیاد از امروز هم فشار افکار عمومی، مخالفان و شرکای او با انتشار تصاویر جشن ساکنان نوار غزه و بازگشت نیروهای پلیس حماس به خیابانهای غزه مضاعف شود. تحلیلگران اسرائیلی از جمله امیحای استاین این بازگشت را به معنای تداوم حکمرانی حماس و شکست ایجاد جایگزینی برای آن دانسته و نوعم امیر تحلیلگر اسرائیلی هم این پرسش را مطرح کرد که پس از 15 ماه جنگ چرا باید جیپهای نظامی حماس همچنان در خیابانهای غزه بچرخند؟
البته این حکمرانی هم در سایه پیامدهای انسانی و اقتصادی سنگین جنگ از جمله ویرانی بیسابقه باریکه غزه و مانعتراشیها برای بازسازی آن با چالشهای بزرگی مواجه خواهد بود.
گفته میشود که قطر و کشورهای دیگری برای بازسازی غزه وعده دادهاند، اما در سایه تداوم حکمرانی حماس در این منطقه احتمالا، اسرائیل در آینده به اهرمهای فشار دیگری به ویژه تشدید محاصره اقتصادی برای جلوگیری از بازسازی غزه روی آورد.
حالا باید دید که کمیته مشترک میان فتح و حماس برای اداره نوار غزه تشکیل میشود یا خیر و حماس به تنهایی به مواجهه با این معضل خواهد رفت.
🇮🇷 @geraa_plus
💢 هر کس هنوز شکست اسرائیل را باور نکرده، بخواند
🔹یوآف شترین، تحلیلگر صهیونیست: آتشبس، یکی دیگر از سیاستهای شکست خورده نتانیاهو است؛ به دلیل سیاستهای این مردک داریم سنگینترین تاوان تاریخ یهودیت را پرداخت میکنیم.
🔻منوشه امیر مدیر رادیو اسرائیل: هیچیک از اهدافی که نتانیاهو در جنگ به دنبال آن بود، محقق نشده و این، یک پیروزی برای حماس و شکستی بزرگ برای اسرائیل است.
🔹نیر کیپنیس، وبسایت عبری واللا: کابوس شکست اسرائیل برای سالها در ذهن همه اسرائیلیها باقی خواهد ماند. ما در نتیجه سالها نفهمی سیاسی و شکست نظامی شرم آور و وحشتناک، شکست خوردیم.
🔻روزنامه تایمز اسرائیل: اسرائیل برای اولین بار [چهارمین بار] در جنگ شکست خورد. چهارده دلیل : افکار عمومی جهان علیه اسرائیل برگشت/ صدها زندانی فلسطینی محکوم به حبس ابد آزاد میشوند/ حماس با وجود کشته شدن برخی رهبرانش، بسرعت افراد دیگری را جایگزین کرد/ حماس کاملا تجدید سازمان کرده و ۱۲هزار نیروی رزمی در اختیار دارد/ حماس با غرور می گوید اسرائیل ضعیف تر از قبل است/ اسرائیل نتوانست گروگان ها را آزاد کند و تاوان واقعی را پرداخت/ حماس همچنان غزه را در کنترل خواهد داشت/...
🔹روزنامه هاآرتص: عملیات نظامی در غزه، و تخریب خانهها و کشتار غیرنظامیان، به جای دستیابی به پیروزی، به شکست ما انجامید.
🔻"زوی حزکیلی" روزنامهنگار صهیونیست: نتوانستیم حماس را نابود کنیم. وقتی ویدیوهای مبارزان مسلح آنها را میبینم که در میان مردم شاد قدم میزنند و ما عصبانی هستیم، متوجه میشوم که در طول یک سال و پنج ماه، هیچ کاری نکردهایم... فقط خانهها را ویران کردهایم و فرزندانمان را از دست دادهایم.
🔹ژنرال گیورا آیلند در شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی: حماس به پیروزی رسید و اسرائیل شکست فجیعی خورد. جنگ غزه، یک شکست بزرگ است، زیرا به اهداف خود نرسید.
🔻دیوید هرست سردبیر میدل ایست آی: این بزرگترین شکست در یک تهاجم زمینی برای اسرائیل است، تلآویو چارهای جز پذیرش این توافق تلخ را نداشت و این آتش بس، سرآغازی بر کابوسهای اسرائیل است.
🔹ژنرال گادی شمنی، عضو جنبش "فرماندهان حامی امنیت اسرائیل" : نتایج جنگ غزه، قدرت حماس را افزایش داده و فشار بیشتری را بر ما تحمیل میکند، زیرا پیامدهای آن بر شرایط کرانه باختری جدی است. در سطوح استراتژیک و سیاسی ارتش، تصویری تیره و تار مشاهده میشود. دولت، شکست خورده ظاهر شده، زیرا فاقد برنامه راهبردی روشن در مورد اهداف جنگ و ابزارهای دستیابی به آن است. بهای جنگ ۱۵ ماهه را، نظامیان اسرائیلی در جنگ فرسایشی نامیدانه پرداختند و این نه تنها نتیجه شکست نظامی، بلکه نتیجه شکست رهبری است.
🔻یوسی یهوشوا، تحلیلگر نظامی «یدیعوت آحارانوت» در حالی که در استودیوی شبکه عبری i24 فریاد می زد: اسرائیل شکست خورد؛ ارتش بزرگ ما با تمام امکانات، نتوانست پس از ۱۵ ماه بر حماس پیروز شود! سخت در اشتباه است، هر کس که فکر کند ترامپ میتواند معجزه کند. او هم نمی تواند، چون حماس همان غزه، و غزه همان حماس است؛ مردم با آنها هستند و این کار را سخت میکند.
🔹نوعم امیر، خبرنگار صهیونیست: چطور ممکن است بعد از یک سال و چند ماه جنگ، هنوز خودروهای نظامی حماس در نوار غزه حضور دارند؟! این واقعا شکست اسرائیل است.
🔻رادیو ارتش اسرائیل: بلافاصله پس از آتشبس، نیروهای حماس با سربندهای سبز و پلیس غزه با لباس فرم در خیابانها حاضر شدند. حماس در طول جنگ حتی یک لحظه هم کنترل غزه را از دست نداد و این نشان میدهد هیچ جایگزینی برای آنها در این باریکه وجود ندارد.
🔹 روزنامه معاریو: پس از ۱۵ ماه، برای همه روشن شد که جنگ غزه، یک رسوایی راهبردی بدون دستاورد است. حماس همچنان کنترل دارد، موشک شلیک میکند و ما را دچار فرسایش کردهاست.
🔻خبرنگار عبری کانال ۱۴ تلویزیون اسرائیل: چه کسی باور میکرد که یک سال و نیم پس از حمله هفت اکتبر، در برابر عامل آن تعظیم کرده و همه چیز را تسلیم او کنیم.
🔹آریل اوسران، تحلیگر امنیتی: اسرائیل به توافق آتشبس نیاز داشت، زیرا بازگرداندن اسرا از غزه از طریق عملیات نظامی با وجود تلفات سربازان، موفقیت آمیز نبود. انزوای بینالمللی را هم نباید نادیده گرفت.
🔻شبکه ۱۲ به نقل از وزیر خارجه اسرائیل: ماههاست که نتوانستیم حتی یک اسیر را زنده برگردانیم، بنابراین مسئولیت ما به عنوان دولت سنگین است. با وجود وارد کردن ضربههای قوی به حماس، ما به اهداف جنگ دست نیافتیم.
🔹جان مرشایمر نظریه پرداز آمریکایی: روشن است که اسرائیل با این توافق شکست خورد و حماس، همچنان سرزنده است.
💡 پایگاه تحلیلی گرای انقلاب
🆔 @geraa_ir
🇮🇷 @geraa_plus
26.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 شروط ترامپ برای مذاکرات هستهای
🔹 مروری بر اقداماتی که ترامپ در مذاکرات با ایران انجام داد
👤 سید مصطفی خوش چشم، کارشناس مسائل بین الملل
💡 پایگاه تحلیلی گرای انقلاب
🆔 @geraa_ir
🇮🇷 @geraa_plus
💢 اسرائیل پس از هفتم اکتبر؛ سه بحران بنیادین
🔹 در تحلیل وضعیت اسرائیل و فلسطین پس از توافق اخیر، شاید مهمترین مسئله آن باشد که دیگر نمیتوان صرفاً بر معیارهای سنتیِ پیروزی و شکست یا آمار و ارقام تکیه کرد. اتفاقات هفتم اکتبر نشان دادند که اسرائیل – صرفنظر از بحثهایی دربارهٔ رکود اقتصادی، بحران آوارگی شهرکنشینها، مهاجرت معکوس و پرسش از باقیماندن یا از دسترفتن قدرت بازدارندگیاش – اکنون با سه بحران بنیادین روبهرو است. این بحرانها چنان ابعاد و عمقی دارند که دولت و جامعهٔ اسرائیل مجبور خواهند بود بخش بزرگی از توان خود را صرف مهار آنها کنند؛ حتی در شرایطی که همچنان خطر درگیریهای نظامی تازه در اطراف خود را حس میکند.
🔸 نخستین بحران، انزوای فزایندهٔ اسرائیل در صحنهٔ جهانی است. رژیمی که پایههای مشروعیت خود را بر تبلیغ یک تصویر ظاهراً مدرن و لیبرال و اخلاقی بنا کرده بود، اکنون با واکنش شدید افکار عمومی جهان روبهروست. رسانهها و نهادهای بینالمللی هر روز از جنایات و تخریبهایی سخن میگویند که اسرائیل در غزه مرتکب میشود. مفهوم «نسلکشی» بیش از هر زمان دیگری با نام این رژیم گره خورده و سیاستهای صهیونیسم دینی – که در این دولت عیانتر از همیشه به چشم میآید – تصویر اشغالگری را بدون هیچ پردهپوشی عیان کرده است. این تحولات، نهتنها جامعهٔ جهانی را واداشته نتانیاهو و فرماندهان نظامی او را تحت پیگرد احتمالی قضایی قرار دهد، بلکه هر توافقنامه یا قراردادی با اسرائیل، به امضای سندی ختم میشود که طرف مقابل را در مظان همدستی با متهمان به نسلکشی قرار میدهد.
🔹 دومین بحران، ناتوانی آشکار ارتش اسرائیل در به سرانجام رساندن یک جنگ زمینی است. سالهاست که ژنرالهای اسرائیلی دربارهٔ آمادگی ارتش برای ورود به درگیری زمینی ابراز تردید میکنند، اما اکنون این تردید به یقین بدل شده است. از زمان جنگ ۲۰۰۶ به اینسو، ارتش در کسب یک پیروزی قاطع زمینی ناتوان بوده و اقداماتش اغلب به ویرانیهای گسترده و واکنشهای انتقامجویانه محدود شده است. شکافهای درونی ارتش، از پذیرش مسئولیت شکست گرفته تا بحث بر سر میزان مشارکت نیروهای مذهبی افراطی، پتانسیل تبدیلشدن به یک بحران داخلی گسترده را دارد. در همین حال، آمار چشمگیر تلفات انسانی از کشته و زخمی در میان نظامیان ارتش، بر زخمی کهنه نمک میپاشد و زمینه را برای رویاروییهای قضایی و سیاسی در آینده فراهم میکند.
🔸 اما شاید مهمترین بحران، گسست فزاینده در بافت درونی جامعهٔ اسرائیل باشد؛ گسستی که دیگر نمیتوان آن را نادیده گرفت یا بر آن سرپوش گذاشت. رویدادهای نظامی اخیر و شیوهٔ مدیریت دولت، این باور را در بخش لیبرال جامعه اسرائیل تقویت کرده که دیگر «سرزمین موعود» نه به معنای امنیت، بلکه به مکانی بدل شده که میتواند آنان را درگیر جنگهای بیپایان کند. از سوی دیگر، جریان مذهبی افراطی که با شعار «اسرائیل بزرگ» به میدان آمده بود، اکنون درمییابد که استناد به توجیهات دینی برای ادامهٔ بیقیدوشرط جنگ، با توافقهای دیپلماتیکی که دولت امضا میکند، در تعارض است. درواقع نه نظامیان توان به ثمررساندنِ ایدهٔ «جنگ سرنوشتساز» را دارند و نه دولت میتواند کاملاً براساس دیدگاههای افراطی مذهبی پیش برود. نتیجه آن شده که شکافی جدی میان طیفهای لیبرال و مذهبی شکل بگیرد؛ شکافی که محور انتخابات آینده و تحولات سیاسی پس از آن خواهد بود.
🔹 اینک پرسش کلیدی برای جامعهٔ اسرائیل آن است که هفتم اکتبر را در تاریخ خود چگونه تعریف کند؛ آیا باید از آن بهعنوان روزی فاجعهبار یاد کند یا تولد مرحلهای جدید از اختلافات درونی؟ بحرانهای سهگانهٔ یادشده – انزوای جهانی، زمینگیرشدن توان نظامی در جنگ زمینی، و تعمیق شکافهای اجتماعی – احتمالاً پاسخی دشوار برای این پرسش رقم میزنند. آنچه مسلم است، نظام سیاسی و اجتماعی اسرائیل هرگز به پیش از هفتم اکتبر بازنخواهد گشت و مسیری پرهزینه و فرسایشی در پیش روی آن قرار گرفته است؛ مسیری که شاید سرنوشت موجودیت این رژیم را بیش از هر زمان دیگری به چالش بکشاند.
👤 ابوهدی
💡 پایگاه تحلیلی گرای انقلاب
🆔 @geraa_ir
🇮🇷 @geraa_plus
💢 پیش بینی رهبرانقلاب و ماجرای ایمان ما
👤 محسن مهدیان
🔻 حماس پیروز شد و رژیم صهیونیستی در مفتضح ترین حالت بی آبرو شد. حدود 50 هزار انسان بی گناه را قربانی کرد اما در نهایت و با خفت پای میز مذاکره با گروهی نشست که قرار بود نیست و نابود شوند.
🔻 از ابتدا گفتند نابودی حماس و خلع سلاح حزب الله و آزادی اسرا و اشغال نوار غزه و چه و چه و حالا به هیچکدام از آن وعده ها نرسیدند. از آن سو روح سنوار شاد؛ چه رنگی بر تاریخ زد. حماس مردانه جنگید و امروز افسانه مظلومیت اسرائیل که عمری با توسل بدان جنایت می کرد، برای دنیا که هیچ و بلکه برای تاریخ به کلی فرو ریخته است. امروز از اسطوره وهیبت پوشالین و قدرت اطلاعاتی و دفاعی نیز خبری نیست. نقشه های شوم برای مردم منطقه نیز نقش بر آب شد.
از آن سو اسرای حماس آزاد شدند که هرکدام بالقوه یک رزمنده مجاهد خواهند بود و از سوی دیگر بغض و کینه و انتقام در میان جوانان و نوجوانان داغ دیده غزه، هزار برابر جبهه مقاومت را قوی تر خواهد کرد.
🔻 اما سخن این متن اینجا نیست. چراکه چنین گفتن ها، امروز خیلی سخت نیست. همه چیز مقابل چشمان ما قرار دارد. امروز این حرف ها را کابینه و وزرا و رسانه های صهوینیستی می زنند و معترف اند. اما بیائید فراموش نکنیم؛ پیشتر چنین نبود. آنروزها که جنایت غصابان غزه چشم ها را پر کرده بود و اجازه دیدن مقاومت مجاهدان را نمی داد و امیدها ناامید بود و عده ای چه بسا ظاهرالصلاح به زمین و زمان طعنه می زدند و گزاف می گفتند.
به یاد بیاوریم که آنروزها چه کسی با چشم باز صحنه را روایت می کرد و از پیروزی قطعی مقاومت می گفت؛ سخنرانی های رهبرانقلاب را مرور کنیم.
🔻 واقعیت اینست که آنچه گذشت، صحنه یک آزمون بزرگ بود. آزمونی برای ایمان فردی و اجتماعی مان. صادقانه سوال کنم؟ آنچه رهبری می دید را می دیدیم؟ به آینده مقاومت امید داشتیم؟
🔻 واقعیت اینست که با ایمان کورکورانه و تقلیدی و موروثی خو گرفتیم و برای مان مهم نبود خلا این ایمان کجا خودش را نشان می دهد. فکر کردیم ایمان به زبان است و یا در نهایت به عقل و قلب مان. امروز دیدیم حتی ایمان قلبی نیز به سنت های الهی کافی نیست. به تعبیر رهبرانقلاب، شیطان اول مومن قلبی و عقلی به حضرت حق بود اما بازهم زمین خورد.
رهبرانقلاب در سالگرد ارتحال امام به دو شاخص مکتب روح الله اشاره کردند و آنرا منشا همه معجزات انقلاب دانستند. ایمان و امید. فرمودند ایمان امام به ربوبیت و سنت هایش در نصرت اهل حق، ریشه حرکت انقلاب اسلامی است.
شاید برخی از کنار آن گذشتیم. ایمان را صرفا و بیش از کتاب های معارف ندیدیم و حالا که خلا ایمان خودش را در صحنه زندگی و سیاست و جامعه نشان می دهد تازه متوجه شدیم نبود ایمان چقدر دردناک است.
🔻 ایمانی که تقلیدی و کورکورانه باشد که هیچ؛ اساسا در چنین میدانی سپر خواهد انداخت. اما ایمان عقلی و قلبی نیز در این کارزار راه به جائی ندارد. چه بسیاری که حقانیت حماس و قدرت حزب الله و شجاعت یمن و غیره را دیدند و اما به پیروزی باور نداشتند و چه بسا زیر لب از خدا هم گلایه داشتند که تا کی و کجا باید این جنگ نابرابر ادامه یابد.
🔻 ایمان حقیقی اینجاست. ایمانی که با علم و آگاهی عمیق شده است و با قلب به باور رسیده است و البته با عمل به منصه ظهور کشانده شده و فزاینده شده است. تنها چنین ایمانی است که در این میدان تاب می آورد.
🔻 عصر امروز عصر تجلی ایمان است. خلا ایمان بیش از گذشته به چشم می آید. عصر ایمان های سرسری و لقلقه زبان گذشته است. عصر ایمان های محفلی و گعده ای و صرفا سرسجاده تمام شده است. با ادعا و عنوان و ظاهر و ژست نمی توان در این راه ماند. عصر ایمان، عصر خالص سازی است. عصری که خیلی ها جا خواهند ماند و تنها مجاهدانی که در زندگی ایمان به خدا و سنت هایش را به بروز و ظهور کشاندند و در عمل نشان دادند، می توانند صحنه را درست ببیند و به مقاومت و پیروزی امید داشته باشند.
🔻 عصر امروز عصر ظاهر بینی نیست. عصر دیتا و اطلاعات و حتی تحلیل هم نیست؛ لازم است اما کافی نیست. در عصری بسر می بریم که تنها با قدرت ایمان می توان درست و غلط را تشخیص داد. این چند ماهی که گذشت ایمان بسیاری از مومنین محک خورد و امروز که روز پیروزی است باید توبه و انابه کنیم.
مجاهدت سنوار برای ما هم درس ها داشت.
💡 پایگاه تحلیلی گرای انقلاب
🆔 @geraa_ir
🇮🇷 @geraa_plus
💢 روز بعد از طوفان | چرا فلسطینیها به طوفان نیاز داشتند، برایش ایستادند و حالا شادند؟!
👤 کمیل خجسته
🔥 چرا حتی در زمان اوج حملات رژیم اکثر فلسطینیها در کرانه و غزه نظرشان این بود که تصمیم حماس برای حمله 7 اکتبر درست بود؟ این نظرسنجی را موسسه معتبر پیو انجام داده بود. برخی میپرسند اگر طوفانالاقصی نمیشد چه میشد؟ صبح بعدازطوفان با صبح قبل از طوفان چه فرقی دارد؟
۱.مرگ تدریجی در فراموشی: از ۲۰۰۷، غزه تحت محاصره شدید بود. بنا به گزارش سازمان ملل، ۸۰% مردم به کمکهای بشردوستانه وابسته شده بودند و ۶۸% کودکان با ناامنی غذایی مواجه بودند. سیستم بهداشت و درمان غزه در حال فروپاشی بود و مردم از فقر و سوءتغذیه رنج میبردند. طوفانالاقصی غزه را دوباره به مرکز توجه جهانی آورد، جایی که مردم بین مرگ تدریجی و تلاش برای آزادی، دومی را انتخاب کردند.
۲.اشغالگری و شهرکسازی: در سال ۲۰۲۳، رژیم صهیونیستی شهرکسازی و آوارهسازی فلسطینیها را افزایش داد. تعداد حملات شهرکنشینها به ۲۰۰ مورد رسید و فلسطینیها در کرانه و قدس شرقی تحت فشارهای روزافزون قرار داشتند. این وضعیت باعث شده بود که حتی قبل از طوفان، عملیاتهایی مانند شمشیر قدس صورت گیرد.
۳.تخریب مسجدالاقصی: رژیم صهیونیستی سیاست یهودیسازی قدس را دنبال میکرد و در تلاش بود تا مسجدالاقصی را تخریب و معبد سلیمان را بر روی ویرانههای آن بسازد. ضرب و شتم نمازگزاران و ورود صهیونیستها با گاوهای سرخ، پاره کردن قرآن، اشغال خانههای فلسطینی و آوارهسازی آنها در قدس شرقی و... از نشانههای بزرگ این اقدام بود.
۴.اسیرگیری: در نیمه اول ۲۰۲۳، اسرائیل ۲ هزار فلسطینی از جمله کودکان و زنان را به زندانهای سخت و وخیم برد. حالا طوفانالاقصی فرصتی شده است تا بسیاری از این اسیران آزاد شوند.
۵.ایمک کوریدور: پروژه ایمک قرار بود یک مسیر ترانزیتی استراتژیک باشد تا اسرائیل را به اروپا متصل کند و از طریق آن، روابط اقتصادی و امنیتی رژیم صهیونیستی با غرب تقویت شود. این پروژه به ضرر ایران و منطقه بود. اما طوفانالاقصی همه نقشههای رژیم را به هم ریخت و این پروژه فعلا قابل تحقق نیست.
۶.میخ آخر عادیسازی: عربستان سعودی به عنوان مهمترین کشور عربی، در آستانه عادیسازی روابط با اسرائیل بود. اما طوفانالاقصی روند عادیسازی را متوقف کرد و اکنون هیچ کشوری نمیتواند به راحتی روابط خود را با اسرائیل عادی کند.
✌🏻حالا اهالی فلسطین و دلبستگان مقاومت از این اتفاقات شاد هستند اما همه اینها به معنی پایان نیست. این مرحله بخش مهمی از کشاکش مقاومت با اشغالگران و امریکا برای رسیدن به نظم آینده و ترسیم زندگی مطلوب است اما همه آن هم نیست.
💡 پایگاه تحلیلی گرای انقلاب
🇮🇷 @geraa_plus
حسین پور(1).pdf
149.3K
💢 عملیات ناامیدسازی؛ محور اصلی جنگ سایبری آمریکا علیه ایران
👤 به قلم: سیدپویان حسینپور
▪️ محورهای اصلی عملیات ناامیدسازی
▪️ نهادهای آمریکایی متولی اجرای این عملیات
▪️ مروری بر پروژههای اجرا شده در عملیات ناامیدسازی
▪️ نقش رسانههای اجتماعی
💡 پایگاه تحلیلی گرای انقلاب
🇮🇷 @geraa_plus
10.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 علت نگرانی رژیم صهیونیستی از توافق راهبردی ایران و روسیه
👤 مجتبی فردوسی پور، کارشناس مسائل منطقه:
🔸 تصور باطل رژیم صهیونیستی از تحولات اخیر منطقه این بود که براساس این تحولات رابطه ی رژیم با روسیه ترمیم شده است و همچنین با توجه بر وقایع سوریه تصورشان این بود که روس ها دیگر به سمت ایران گرایش پیدا نخواهند کرد.
💡 پایگاه تحلیلی گرای انقلاب
🇮🇷 @geraa_plus
⭕️ چند فرامتن مهم آتشبس غزه
👤 مهدی جهانتیغی
1️⃣ اولین فرامتن مهم که نباید از آن غفلت شود این است که آمریکا کمتر از اسرائیل در جنگ اخیر شکست نخورده است. دولت بایدن هم پشتیبانی تمامعیاری از اسرائیل کرد و هم فرصت آزمون به صهیونیستها داد که اهداف راهبردی و نظامی خود را از طریق جنگ با حماس و دیگر اضلاع محور مقاومت محقق کنند، ولی در نهایت همه آنها با شکست مواجه شد. تنها تفاوت آمریکا با اسرائیل در این مسئله بود که آنها خیلی زودتر از مقامات رژیم فهمیدند که شکست و آتشبس را باید بپذیرند. ضمن اینکه توافق اخیر و تحرکات پشت پرده ترامپ نیز نشان داد که دولت جدید آمریکا نیز شکست اسرائیل را پذیرفته و نمیخواهد دولت جدید با یک پرونده جنگی فعالیتهای خود را آغاز کند.
2️⃣ دومین فرامتن مهم این است که آتشبس اجباری اسرائیل با حزبالله لبنان، در واقع یکی از زمینهسازیها برای تحمیل آتشبس در غزه بود. درک ربط این دو آتشبس بدین معنا هست که اسرائیل از زمان پذیرفتن آتشبس با لبنان، آغاز پذیرفتن شکست از محور مقاومت را پذیرفته بود.
3️⃣ آتشبس اسرائیل با غزه یک تفاوت مهم با آتشبس با لبنان دارد. آتشبس در غزه در حالی اتفاق افتاد که سوریه پسا بشار اسد و تعلیقهای در حوزه فعالیتهای مقاومت در آن منطقه را شاهد بودیم. آتشبس غزه نشان داد که ازدسترفتن موقت سوریه، نمیتواند محور مقاومت و گروه های جهادی فلسطینی را دچار مشکل بنیادین کند.
4️⃣ آتشبس در لبنان و اینک در غزه نشان داد که نهتنها مقاومت قابل نابودشدن نیست بلکه مقامات اسرائیل نیز آن را پذیرفتهاند. از سوی دیگر هزاران نیروهای داوطلبی که اینک درصدد پیوستن به حماس در فلسطین هستند، یکی از نشانههای فوری تعبیر رهبر انقلاب است که فرمودند جبهه مقاومت قویتر و گستردهتر میشود. ضمن اینکه خود تجربه این جنگ اخیر مقاومت را قویتر کرد، آنها سختترین جنگ نظامی و اطلاعاتی و فناوری را تحمل کردند و این تجربه ارزنده، محور مقاومت را بارها بیشتر از قبل، قویتر کرده است. ضمن اینکه محور مقاومت، شاهد حضور قدرت نوظهور جدیدی همچون مقاومت یمن بود که علاوه بر اسرائیل مستقیماً با آمریکا و متحدان غربیاش نیز در این مدت چندین بار جنگیده است. اما از بعد نظامی که بگذریم، محور مقاومت در جنگ اخیر، گفتمان و پیامهای خود را به ملتهای منطقه و جهان صادر کرد. این صدور گفتمان شاید ارزشمندترین سرمایهای است که سالهای آینده بیشتر خود را نشان خواهد داد.
5️⃣ بسیاری از تحولات بزرگ بعد پایان جنگها و آتشبسها اتفاق میافتد، در طرف فلسطینی باروحیهای که مردم غزه از خود نشان دادند آینده بسیار روشنتر از قبل است. اما در طرف صهیونیستی تبعات سیاسی، امنیتی و اقتصادی و بینالمللی جنگ تازه علائم خود را در سرزمینهای اشغالی نشان خواهد داد.
💡 پایگاه تحلیلی گرای انقلاب
🇮🇷 @geraa_plus