🔸 #اندیشه_جاری 🔸
✅ سوالات مربوط به دومین نشست #اندیشهی_جاری که در گروه تلگرامی مطرح شدهاند؛
☘ کتابِ اول
📚 کتابِ «روشِ نقد - جلد اول»
📝 نوشتهی علی صفایی حائری
🔻 جلسهی دوم
📗 مقرری: از صفحه ۲۵ تا صفحه ۳۶
🔹 #سوال_یازدهم
صفحه ۲۹ (روش نقد)
مقدمه؛
نویسنده: «معاويه خود را به سلطنت داد و خود را فدا كرد و على خود را از حق گرفت، كه خود را به ثبات، به حق داد. معاويه خود را فداى دنيا كرد و على دنيا را فداى خود. معاويه بقاء را، نامحدود را، با محدود سودا كرد و على از محدود، از فنا، بقاء را بيرون كشيد.»
🔻 سوال؛
«على خود را از حق گرفت، كه خود را به ثبات، به حق داد» به چه معناست؟
🔸 #سوال_دوازدهم
صفحات ۳۰ و ۳۱ (روش نقد)
مقدمه؛
نویسنده: «روش نهايى نقد ... تجربه و هماهنگى آن با واقعيت و با خارج است. پيروزى آن در مرحلهى عمل و مايهورى آن در كورهى آزمايش است.
البته باز اين روش را نبايد در يك مرحله و در يك مقطع از زمان بررسى كرد؛ چون هيچ باطلى از يك لحظه نفس كشيدن عاجز نيست و هيچ نامربوطى بدون خريدار نمىماند ولى اين هماهنگى را بايد با واقعيت حاكم بر هستى نه واقعيت اجتماعى سنجيد؛ چون در اين ميدان است كه پاى باطل مىشكند و در اين راه است كه انحرافها مجبور به بازگشت و يا نابودى هستند. ماشينى كه از راه منحرف شد چارهاى جز بازگشت (توبه) و يا مرگ ندارد.
يك مكتب، يك فكر، ممكن است در يك ميدان محدود از زمان و در يك مقطع از تاريخ، شكوفه بدهد ولى اگر با واقعيت هستى هماهنگ نباشد ضربه مىخورد و مىميرد ...
هماهنگى با نظام هستى، دوام يك فكر را بيمه مىكند و خوبى آن را نشان مىدهد. ولى هماهنگى در يك مقطع و با واقعيت اجتماعى اين عيب و خوبى را نمايان نمىسازد.»
🔻 سوال؛
منظور از «هماهنگی با نظام هستی» و «هماهنگی با واقعیت حاکم بر هستی» چیست؟ این نظامها و واقعیتها را چگونه میتوان شناخت؟
🔹 #سوال_سیزدهم_تا_شانزدهم
صفحه ۲۶ (روش نقد)
مقدمه؛
نویسنده: «با اين روش: نظارت، ميزان، خوبى، هدفها، نيازها، با اين روش به نتيجه مىرسيم و مىتوانيم سازمان فكرى ديگران و هدفهاى آنها را بسنجيم و نقد بزنيم كه آيا از اين مراحل گذشتهاند و يا از پيش، بدون نظارت و سنجش، انتخاب كردهاند.»
🔻 سوال ۱۳؛
۱. آیا انسانها در هر لحظه انتخاب میکنند؟! آیا میتوان در زندگی چیزی را انتخاب نکرد؟
🔻 سوال ۱۴؛
۲. آیا میتوان بدون «سنجش و نظارت» انتخاب کرد؟
🔻 سوال ۱۵؛
۳. آیا همه از «عقل» یا همان «قوهی سنجشِ» خود استفاده میکنند؟
🔻 سوال ۱۶؛
۴. آیا «عقل» همیشه درست میسنجد؟
🔸 #سوال_هفدهم_و_هجدهم
صفحات ۳۰ و ۳۱ (روش نقد)
مقدمه؛
نویسنده: «پس از نظارت دوم عقل، خوبى از خوشى جدا مىگرديد.
با آن معيار بود كه هدفها نقد مىخوردند و آرمانهاى انسان مشخص مىگرديدند. با همين سنجش بدست مىآمد كه ما بايد براى چه و در راه چه باشيم. آنها چه مىدهند و چه مىگيرند؟
با مشخص شدن هدفها، نيازها مشخص مىشوند و با در دست داشتن اين نيازهاست كه مىتوانيم مكتبى و عقيدهاى را انتخاب كنيم.
من كه نمىدانم چه مىخواهم، از كدام مغازه مىتوانم نيازم را تأمين كنم.»
🔻 سوال ۱۷؛
۵. از «اهداف» به «نیازها» میرسیم یا از «نیازها» به «اهداف»؟
🔻 سوال ۱۸؛
۶. با اهدافی که تعیین کردهایم باید مکتبها را نقد کنیم یا اینکه این مکتبها هستند که اهداف را تعیین میکنند؟! (مکتبها را با مسیری که نشان میدهند نقد میکنیم یا با اهدافی که برای ما تعیین میکنند؟)
🔹 #سوال_نوزدهم
صفحات ۲۸ و ۲۹ (روش نقد)
🔻 سوال؛
۷. بین روشِ دومِ نقد(نقد هر شخص با توجه به اهدافِ همان شخص) و روشِ سومِ نقد(هماهنگی و همنوایی یک فکر، یک مکتب، یک عمل)، چه تفاوتی وجود دارد؟
🔸 #سوال_بیستم
صفحه ۲۵ (روش نقد)
🔻 سوال؛
۸. آیا با استفاده از روشِ اولِ نقد(نظارت، میزان، خوبی، هدفها، نیازها و...)، میتوانیم یک فیلم را نقد کنیم؟! چگونه؟ یا اینکه این روش، این کاربرد را ندارد؟ اگر این کاربرد را ندارد، چرا آقای صفایی از آن روش به عنوان یک روشِ بنیادی نام بردهاند؟
🔹 #سوال_بیستمویکم
صفحات ۲۵ الی ۳۰ (روش نقد)
🔻 سوال؛
۹. روش اول و دوم و سومِ نقد، «روش نقد» هستند یا «معیاری برای نقد»؟!
🔸 #سوال_بیستودوم
صفحه ۳۳ (قلمرو نقد)
🔻 سوال؛
«قلمروی نقد به وسعت انسان و خواستهها و حرکتهای اوست»، به چه معناست؟
این سه، با هدفها و مکتبها و آدمها و عملها و شناخت و هنر چه رابطه و نسبتی دارند؟!
ادامهی سوألات، در پیامِ بعد 👇